صادق_آهنگران_با_نوای_کاروان_بار.mp3
1.85M
⏳ یادی از دوران #دفاع_مقدس
📢صوت| حاج #صادق_آهنگران
🌸🍀با نوای کاروان، بار بندید همرهان - این قافله عزمِ کربُبلا دارد
🆔 @Defa_Moqaddas
💠 هوای خواب ندارد
💕 دلی که کرده هوایت ...
🌗 #شب_بخیر
🌷#شهید_سیدیحیی_دلدار_بناب
#معاون_گردان_سیدالشهداء
#لشکر۳۱عاشورا
🆔 @Defa_Moqaddas
کتاب-فرمانده من.pdf
2.59M
📚 نسخه PDF | 📖 کتاب: "فرمانده من"
🌴 خاطرات #دفاع_مقدس
💠رهبر انقلاب:
وقتی کتاب فرمانده من را خواندم بی اختیار پشتش بخشی از زیارتنامه را نوشتم: السلام علیکم یا اولیاءالله، واقعا دیدم که در مقابل این عظمت انسان احساس حقارت میکند،این کتاب از کتب بسیار برجسته است من وقتی این کتابها را میخوانم،به این فکر میافتم که اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب همین کتابها را منتشرکنیم،کار کمی نکردیم
@Defa_Moqaddas
📷 عکس نادر و دیده نشده از شهید تهرانی مقدم، بنیانگذار صنعت موشکی درکنار سردار بزرگ و گمنام سپاه، شهید حاج داود کریمی، مبارز سیاسی زمان شاه، فرمانده عملیات جنوب در آغاز جنگ، فرمانده سپاه تهران....
💠 انتشار برای اولین بار
@Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپی بسیار زیبا از دوران دفاع مقدس
🔹تصاویر صحنههای نبرد
🌷شهیدان باقری، خرازی، کاوه،حاجاحمد متوسلیان، همت، وزوایی، سرلشکر کینیا، بروجردی، موحد دانش، کلاهدوز، داوود کریمی...
🆔 @Defa_Moqaddas
💠 زنی که با تبر یک نفر را کشت، یک نفر را اسیر کرد و یک نفر را فراری داد
⏳ سال 59 بود. عراقیها از مرزهای ایران رد شده و شهر گیلانغرب خالی از سکنه شده بود. خانمی که ساعاتی پیش 8نفر از بستگانش جلوی چشمش شهید شده بودند با پدرش به روستا آمده تا کمی آذوقه بردارد و برگردد به کوههای اطراف. اما با سه عراقی برخورد میکند.
🔸پایان این ماجرا، یک جسد عراقی است و یک اسیر عراقی و یک عراقی که فرار کرده و زنی که تمام این کارها را با یک «تبر» انجام داده است و حالا دارد سرباز عراقی و تمام تجهیزات همراهش را تحویل پاسداران انقلاب میدهد.
💠 «فرنگیس حیدرپور» نماد زن شجاع ایرانی
ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️
➖خاطره ملاقات فرنگیس با رهبر
▫️رهیر انقلاب چند سال پیش در سفر به گیلانغرب، با برخی بازماندگان جنگ ملاقات داشتند. ایشان ابتدا با خانوادههای شهید کشوری، شهید شیرودی و شهید پیچک صحبت کرد و بعد همراه با همراهان به طرف من آمد.
▫️ سلام.
ـ سلام رهبرم.
▫️ ایشان چه کسی هستند؟
🔸سردار عظیمی گفت:
«فرنگیس حیدرپور! شیرزن گیلانغرب که با تبر یکی از عراقیها را کشت و سرباز عراقی دیگری را اسیر کرد.»
رهبر با حرفهای سردار عظیمی تکرار کرد
و گفت:
▫️«بله همان که سرباز عراقی را کشت و دیگری را اسیر کرد. احسنت!»
آب دهانم را قورت دادم و گفتم:
ـ «خوشحالم رهبرم که به گیلانغرب آمدی.
قدم روی چشم ما گذاشتی.
شهرمان را نورباران کردی.»
لبخند زد و گفت:
▫️«چطور این کار را انجام دادی؟
وقتی سرباز عراقی را کشتی نترسیدی؟»
ـ گفتم:
«با تبر توی سرش زدم.
نه نترسیدم.»
▫️خندید و گفت:
«مرحبا! احسنت! زنده باشی.»
منتظر ماند تا اگر حرفی هست بگویم.
با خودم گفتم دردها و رنجهای من اگرچه زیاد هستند،
اما بگذار درد مردمم را بگویم.
انگار بچهای بودم که دلش میخواست همه غصههایش را به بزرگترش بگوید.
انگار تمام تنم زخمی بود
و حرفهای ایشان مرهمی و تسکينی بود بر دردهایم.
📖 منبع: کتاب فرنگیس(نوشته مهناز فتاحی انتشارات سوره مهر)
@Defa_Moqaddas
15.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم | بمباران هوایی مردم بی دفاع گیلانغرب توسط جنگندههای رژیم بعث صدام و به خاک و خون کشیده شدن جمعی از اهالی شهر
⏳ نوزدهم مردادماه 1362
🆔 @Defa_Moqaddas
☀️ بازار داغ شهادت🌷
⏳سهشنبه 7 بهمن 1365 - عملیات کربلای 5 شلمچه - سه راه مرگ
▫️ ...در برگشت، دوان دوان به طرف پست امداد رفتم. جلوی در ورودی، حاج آقا تیموری را دیدم که روی مجروحی دولا شده بود و سعی میکرد به او کمک کند. مجروح همچنان دست و پا میزد و آخرین لحظاتش را میگذراند.
جلوتر که رفتم، کردستانی را شناختم. سرم گیج رفت. آخر، دقایقی قبل پهلویش بودم و حالا داشت جلوی چشمم جان میداد.
چشمانش زل شد در چشمانم که زبانم را بند آورد. مانند کبوتری که هدف گلوله قرار گرفته باشد، دست و پا میزد.
سریع دوربین را درآوردم و خواستم از آخرین لحظات حیات محسن عکس بگیرم، ولی دوربین یاری نکرد. دکمهی دوربین پایین نمیرفت و رضایت نمیداد تا آخرین نگاه سوزانندهی محسن را ثبت کنم.
به دوربین التماس میکردم. هر چه بر دکمههایش کوبیدم، فایدهای نداشت.
لحظهای بعد، محسن آرام از حرکت ایستاد. بر بالینش خم شدم و بر چهرهاش که هنوز حرارت وجودش را با خود داشت، بوسهای جانانه زدم. بدنش هنوز گرم بود که آن را به بیرون از پست امداد منتقل کردیم، چون امکان داشت نتوانند جنازهاش را به عقب منتقل کنند، سیامک دست در جیب پیراهن محسن برد و نامهای را که احتمال میداد وصیتنامهاش باشد، درآورد.
به محض اینکه داخل پست امداد شدم، مجروحی را دیدم که سرش را میان باند پوشانده بودند و خونابه از روی باند خودنمایی میکرد. به طرفم آمد و با صدایی گرفته سلام و علیک کرد.
با تعجب جوابش را دادم و گفتم: تو کی هستی؟
از روی انبوه باندها و گازهای خونین، اصلا نتوانستم بشناسمش.
گفت: من ولیان هستم.
وقتی قضیه را جویا شدم، گفت: همین که از سنگر رفتی بیرون، چند دقیقه نگذشت که یه خمپاره درست خورد بغل سنگر.
دیگه نفهمیدم چی شد. فقط دیدم کردستانی داره دست و پا میزنه ... ببینم اون شهید شد، نه؟
ولیان را از کنار پتویی که پیکر بیجان محسن زیر آن خفته بود، رد کردیم و سوار آمبولانس کردیم و فرستادیم عقب.
پس از عملیات وقتی به تهران آمدم، در صفحهی دوم روزنامه عکس ولیان را دیدم که برایش مجلس ختم گذاشته بودند. از بچهها شنیدم که هنگام انتقال به عقب، تمام کرده است.
—(راوی: حمید داودآبادی)
🆔 @Defa_Moqaddas
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپی زیبا از شهید محمود کاوه
🌷فرمانده لشکر55 ویژه شهدا - کردستان
🌴 دوران #دفاع_مقدس
🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 السَّلامُ عَلَیْک
یا اَباعَبْدِاللَّه 🍏
🍏وعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ🍏
💚بفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ💚
🍀 ابَداً ما بَقیت 🍀
🍃وبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهار🍃
💚ولاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ💚
🍃الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُم🍃
السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ و
َ 🍃🍀على عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ و🍀🍃
🍀على اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🍀
🍃و عَلى اَصْحابِ والْحُسَیْن🍃🍀🍏
هدایت شده از دفاع مقدس
صادق_آهنگران_روضه_و_مناجات_در_مسجد فاو ().mp3
5.29M
⏳ #زمان_جنگ | #سال_64
📢 صوت| روضه و نجوای حاج #صادق_آهنگران
🌷قبل از خواندن دعای کمیل در مسجد شهر #فاو
🔹 #عملیات_والفجر_8
🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | مانورهای نظامی کودکان دهه شصتی
🆔 @Defa_Moqaddas
‼️جوانان!! ... مبادا در رختخواب ذلت بمیرید❗️
🌴 گزیده وصیت شهید #حسین_علی_یاری_نسب
💠 #فرمانده_گردان_حنظله لشگر27 محمدرسول الله(ص)
▫️ خدایا ! های و هوی بهشت را می بینم،چه غوغایی! حسین به پیشواز یارانش آمده چه صحنه ای! فرشتگان ندا دهند که همرزمان ابراهیم، همراهمان موسی، همدستان حسینی؛ همکیشان محمد، همسنگران علی، همسنگران حسین، همگامان خمینی از سنگر کربلا آمده اند، چه شکوهی!
▪️خدایا ! به محمد(ص) بگو که پیراونش حماسه آفریدند. به علی(ع) بگو که شیعیانش قیامت به پا کردند و به حسین(ع) بگو خونش در رگها همچنان می جوشد. بگو از آن خونها سروها رویید، ظالمان سروها را بریدند، اما بازهم سروها روییدند.
🌷خدایا ! از یک سوی باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از دیگر سو باید شهید شویم تا آینده بماند، هم باید امروز شهید شویم تا فردا بماند و هم باید بمانیم تا فردا شهید نشود. چه می شد امروز شهید می شدیم و فردا زنده می شدیم تا دوباره شهید شویم که هزاران بار هم شهید شویم و دوباره زنده شویم و باز کشته شویم نخواهیم گذاشت که کفر و ظلمت بر نور غلبه کند.
🔸 من با امام خمینی میثاق بسته ام و به او وفادارم؛ زیرا که او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندین بار مرا بکشند و زنده ام کنند،دست از او نخواهیم کشید.
‼️جوانان!! نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد! و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبرحسین در راه حسین(ع) و با هدف شهید شد! جواب زینب را بدهید که تحمل ۷۲ شهید را نمود و نکند که در محضر ام البین سر به زیر باشید و در مقابل مادران شهید داده کربلای ایران که هفت فرزند دلبند خودش را در این راه داده شرمنده باشید! و همانند خاندان وهب جوانانتان را به جبهه بفرستید که حتی جسد او را هم تحویل نگیرید؛ زیرا مادر وهب فرمود: «سری را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم.»و راه سعادت بخش حسین(ع) را ادامه دهید و زینب وار زندگی کنید
✍ حسین علی یاری نسب - اندیشمک پادگان #دوکوهه 1/11/61
🆔 @Defa_Moqaddas
🌷شهیدان حسین علی یاری نسب ، فرمانده گردان حنظله لشکر27محمدرسولالله(ص)، ... و سردار دلاور، یدالله کلهر جانشین لشکر10سیدالشهدا(ع) {پای خمپاره سنگین120}
🌴دوران #دفاع_مقدس
🆔 @Defa_Moqaddas
سخنرانی_شهید_خرازی_در_جمع_غواصان.mp3
956.9K
📢 صوت| سخنان شهید حسین #خرازی ، فرمانده دلاور لشکر۱۴ امامحسین(ع) در جمع #غواصان گردان حضرت یونس(ع)
🆔 @Defa_Moqaddas