بدنهایِ مطهرشان را آب بُرد؛ تا #دنیا ما را با خود نبرد...
#غواصان_دریادل
#دفاع_مقدس
🆔 @Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
▫️خبر شهادت پسر همسایه
تابستان 1364 - تهران
یکی از روزها که برای مرخصی آمده بودیم تهران، رفتیم دم خانه محمدرضا تعقلی در نازی آباد. حرف محمد دستواره و بازیهایش به میان آمد. محمدرضا گفت که یک سر برویم دم خانهشان.
سوار بر موتور، رفتیم به کوچههای تنگ علیآباد در جنوب تهران و خانه آنها را پیدا کردیم. سیدحسین، کوچکترین پسر خانواده در را باز کرد. حسین که مقداری حالت داشمشدی داشت، مثلا خواست قیافه بگیرد و خیلی سنگین و با تکبر داد زد
- داش ممّد، بیا دم در ریفیقات کارت دارن.
که من خندیدم و گفتم: بهبه داداشمون یه پا لاته ها.
که نگاه تندی انداخت و رفت داخل.
محمد که آمد دم در، گیر داد برویم تو. هرچه گفتیم نه، قبول نکرد. خانهای نقلی و داغان که ظاهرا طبقه پایین آن متعلق به حاج رضا دستواره بود که با زن و بچهاش آنجا زندگی میکرد.
به طبقه بالا رفتیم که پدر و مادرشان هم آمدند نشستند. حسین با همان قیافه سنگین آمد کنار محمد نشست. حاج خانم میان صحبتهایش، نگاهی به محمد انداخت و گفت:
- اینم که آبروی ما رو توی محل برده.
وقتی پرسیدیم چی شده؟ خود محمد گفت:
- هیچی بابا. حوصلهام سررفته بود، گفتم یه کاری کنم یه کم بخندیم. رفتم دم خونه عباس همسایه روبهروییمون و گفتم: میبخشید حاج خانم، عباس خونه است؟ که ننهاش گفت: "نه، عباس آقا جبهه است"
که منم گفتم:
"نه آبجی. عباستون شهید شده، فردا هم جنازهش رو میآرن تهران."
همه محل از این شوخی محمد ریخته بود به هم، ولی او خونسرد گفت:
خب حالا خواستیم یه ذره بخندیم.
سیدمحمدرضا دستواره متولد: 1 بهمن 1338 شهادت: 13 تیر 1365 عملیات کربلای 1 مهران. مزار: بهشتزهرا (س) قطعه 26 ردیف 89 شماره 50
سیدمحمد دستواره متولد: 6 اردیبهشت 1343 شهادت: 20 دی 1365 عملیات کربلای ۵ شلمچه. مزار: بهشتزهرا (س) قطعه 26 ردیف 90 مکرر شماره 50
سیدحسین دستواره متولد: 28 فروردین 1348 شهادت: 29 خرداد 1365 منطقه مهران. مزار: بهشتزهرا (س) قطعه 26 ردیف 90 شماره 50
محمدرضا تعقلی متولد: 6 اردیبهشت 1348 شهادت: سهشنبه 27 اسفند 1364 عملیات والفجر 8 در جاده فاو. مزار: بهشتزهرا (س) قطعه 26 ردیف 98 شماره 3
( داودآبادی)
🆔 @Defa_Moqaddas
من نام ڪسی نخوانده ام الا تو
با هیچ ڪسی نمانده ام الا تو
عید آمد و من خانه تڪانی کردم
از دل همہ را تکانده ام الا تو
#نظافت_سنگـرها
#خانه_تکانی
#دل_تکانی
🆔 @Defa_Moqaddas
📆 فروردین ماه ۱۳۶۰
📷 عکسمربوط به شهید حبیبالله دانهگردی است. او دوره آموزشی را در پادگان غدیر اصفهان میگذراند
امروز سیزده بدر است مادرش به ملاقات او آمده تا در محوطه بیرون از پادگان، ساعت خوشی را با فرزند خود بگذراند
🌷 او در اسفند۶۴ و در عملیات والفجر۸ شهید شد
🆔 @Defa_Moqaddas
صادق آهنگران-عیدتان باد.mp3
4.89M
📢 صوت | 🌿عیدتان بادا مبارک ای فداکاران قرآن🌈
🎤 با صدای حاج صادق آهنگران
🌴 دوران #دفاع_مقدس
🌷 این اشعار و سرود به مناسبت میلاد امام حسین(ع) و روز پاسدار اجرا شده است
🆔 @Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
📷 حاج #صادق_آهنگران در چادر رزمنده ها! 🆔 @Defa_Moqaddas
😊 #شوخ_طبعی | #زمان_جنگ
💠بلایی که بر سرِ #صادق_آهنگران آمد!😯
🔺«کامران قهرمان» نیروی لشکر25 کربلا، گردان مسلمابنعقیل، گروهان سلمان بود و بُمبِ خنده!😂😂
🔹یک روزِ سرد زمستانی صدایم زد و گفت: علیرضا میایی بریم دزفول، هوایی بخوریم؟
🔸با او جائی رفتن، مثل این بود که یک کولهپشتی، پُر از خمپارۀ ماسورۀ کشیده و عمل نکرده را با خود همراه میبری. ولی به هر حال، قبول کردم و با یکدیگر به راه افتادیم.
🔻چیزی نگذشت که رسیدیم به «پل دِز»، پل قدیم دزفول که زیر آن رودخانهاییست که از کرخه سرچشمه میگیرد، با جریان آب فراوان و در آن فصل سال، بسیار سرد.
▪️ایستاده بودیم به تماشا و هواخوری که از بداقبالی من، زد و آهنگران از راه رسید. او که چاشنی اشک بود و مانور گریه و آن نغمههای حماسی و شورانگیزش در شبهای عملیات. چند تا محافظ هم داشت، یکیشان هم مسلح بود. (از آن هنگام که منافقین او را تهدید به ترور کردند، مسئولین برایش محافظ گذاشته بودند.)
⭕️ کامران با دیدن آنها، رفت تو حس و رو کرد به من و گفت: علیرضا، آهنگران! دلم یِکهو ریخت! سابقۀ خوبی از کامران در ذهن نداشتم. آدم ناگهانی بود و غیر قابل پیشبینی! توی لشکر25 کربلا شناخته شده بود. کسی نبود از ترکش او بهرهای نبرده باشد، از پیرمرد آشپزخانه گرفته تا دیدهبان و امدادگر و حتی فرماندۀ لشکر!
🔹 آهنگران لحظه به لحظه داشت نزدیکتر میشد، کامران از لبۀ پل، خودش را کشید وسطتر، جوری که آهنگران از لبۀ پل رد بشود. در ذهنم میگذشت عجب عکس یادگاری بیندازد این کامران با حاجصادق! - به او گفتم: ببین پسر، محافظ دارهها! توی دست محافظش هم یک کلاشینکفه. نمیبینی چطور تریپ بادیگاردی زده! این شهید همت نیست که بدون محافظ باشه، فهمیدی؟
💢 در این حین آهنگران رسید. با لبخند و متانت خاص خود گفت: سلامٌ علیکم. کامران هم دست گذاشت روی شانۀ حاج صادق، یک علیکم السّلامی گفت و ناگهان او را هل داد پائین پل... فقط شنیدم، آهنگران یک فریادی کشید و غیب شد.
🔹 سراسیمه نگاهی با پایین انداختم، دیدم اون بختبرگشته، معلّق در هوا در حال سقوط به رودخانه است. ارتفاع پل بیست متری میشد. صدای شَتلَپّی آمد و آهنگران در آب فرو رفت و سپس در آب سردِ رودخانه شروع کرد به دست و پا زدن!
🔺 کامران هم پا به فرار گذاشت و محافظ مسلح هم فریاد کشید و اسلحه را به سمت او گرفت و رگبار هوایی بست. بقیۀ محافظها هم فوراً دست به کار شده و آهنگران را از درون آب بیرون کشیدند.
‼️ هاج و واج شده بودم! به فرد محافظ گفتم: نزن، شوخی کرد، رفیق منه، ما از گردان مسلم، لشکر 25 کربلائیم. بنده خدا سرخ و کبود شده گفت: این چه شوخی بود، مگه شما دیوانهاید! بعد هم نگاهی به دوردست کرد، کامران داشت هنوز میدوید. کلاشینکف را گرفت سمت کامران، یک تیر هوائی دیگر خالی کرد.
💦 بندۀ خدا آهنگران از سر تا پای او آب میچکید و داشت همین طور میلرزید. کامران هم آن دورترها ایستاده بود و هِر هِر میخندید.
▫️دیدم که حاج صادق سالم از آب بیرون آمد، خیالم راحت شد. دویدم به طرف کامران، یک سُقُلمه به او زدم و گفتم: مرد حسابی، این چه کاری بود تو کردی، مگر دیوانهایی؟ بدبخت اومدی هوا بخوری یا گلوله؟!!
▪️خندید و گفت: این آهنگران، شبهای حمله شیرمون میکنه، شیرجه بزنیم به سمت توپ و تانک عراقی. - هُلش دادم، شیرجه بزنه تو رودخونه، براش یک یادگاری بمونه...!!😯
➖(بر اساس خاطرهای از: علیرضا علیپور)
🆔 @Defa_Moqaddas
🌈 هرچه به تماشای لبخندتان بنشینیم ..
باز هم کم است
کجا می شود این سادگی را به نظاره نشست ؟
🆔 @Defa_Moqaddas
🌷 شهیدان محمد بروجردی و محمود کاوه در جمع یاران و رزمنده های لشکر ویژه شهدا
🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
☀️معلم خوب
از معبر حرفهایش
درهای بهشت را باز میڪند
بہ روی شاگردانی ڪہ
در ملڪوتِ قلب او
آمادهٔ درس گرفتن هـستند
سلام بر معلمانی ڪہ راههای آسمان را
به شاگرانشان نشان دادند
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
🌷شهید محمدابراهیم همت قبل از آن که یک فرمانده باشد، یک معلم بود. او در آغاز کار خود در کردستان، معاون فرهنگی شهید ناصر کاظمی در سپاه پاوه بود
🆔 @Defa_Moqaddas ✔️JOIN
29.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ زیبای " #چشم_مجنون"با صدای حامد زمانی
🌿۱۲فروردین۱۳۳۴ - سالروز تولد
سردار خیبر #شهیدمحمدابراهیم_همت
🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿 ۲۷ رجب المرجب ، عید بزرگ مبعث مبارکباد
🌴ومَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ
و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم ...
(سوره مبارکه انبیاء،آیه ۱۰۷)
🌷پيامبر اعظم صلی الله عليه و آله:
«إنَّما بُعِثتُ لاُِتَمِّمَ مَكارِمَ الأخلاقِ ؛
من مبعوث شدم تا مکارم اخلاقی را كامل و تمام كنم».
(بحار الأنوار ، ج ۱۶ ، ص ۲۱۰)
امام خمینی: بعثت رسول اکرم(ص) در سرتاسر دهر؛ «مِنَ الازَلِ الَی الابَد»، روزی شریفتر از آن نیست. ۲۱خرداد۵۹
🆔 Defa_Moqaddas
🌈 به مناسبت ۲۷ رجب ، عید مبعث حضرت پیامبر (ص)
🌴 نام گذاری تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص)
متن زیر بخشی از مصاحبه اى است که #حاج_احمد_متوسلیان به راز نام گذاری تیپ به نام حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) اشاره می کند
سخنانی که نشانگر عمق ارادت او به ساحت حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) دارد:
💠 اسم تیپ را گذاشتیم تیپ محمد رسول اللَّه (ص)
🔹 اولاً این اسم اعتقاد ما را به مکتب و سنت حضرت رسول نشان می دهد.
به این معنا که ما رزمندگان تیپ، حضرت محمد(ص) را به عنوان خاتم الانبیاء و بزرگترین رسول خداوند می شناسیم و به ایشان اعتقاد داریم.
چرا که ایشان شاخص #وحدت بین تمام مسلمانان هستند و این نام به این خاطر براى تیپ ما انتخاب شد.
🔸 البته این نامگذارى یک زمینه قبلى هم داشت و آن عملیاتى بود که توسط ما در مناطق #مریوان و #پاوه انجام شد و نام آن محمد رسول اللَّه (ص) بود.
او بعدها در این رابطه به یکى از همرزمانش (مجتبی عسگری) گفته بود: «من محمد رسول الله (ص) را بسیار دوست دارم».
#حاج_احمد ادامه داد : در حدود دو سالی که در #کردستان بودم با اهل تسنن زندگی کردم. حضرت محمد (ص) عامل #وحدت بین ما و اهل تسنن بود.
✅ سومین دلیل، احترام به ساحت مقدس حضرت محمد (ص) است. هر زمان نام ایشان میآید #صلوات میفرستیم.
نام تیپ را محمد رسول الله (ص) گذاشتم که اگر روزی زنده نبودم هر شخصی که نام تیپ را میشنود #صلوات فرستاده و ثوابش برای من نیز نوشته شود.
❇️ البته #حاج_احمد با آن روحیه لطیف خود، فلسفه اى هم براى شماره این تیپ یعنى عدد ۲۷ فرض کرده بود.
«... عدد دو را که از هفت کسر کنى، میماند پنج، به نیت پنج تن آل عبا
عدد دو را که با عدد هفت جمع ببندى، می شود نُه یعنى تسعة المعصومین مِن وُلدِ الحسین
حالا اگر تو این عدد دو را با عدد هفت ضرب کنى، حاصل آن میشود چهارده، به نیت ۱۴ معصوم (علیهم السلام)
اگر اعداد را بر عکس کنید میشود ۷۲ شهید کربلا.
منبع :
📚 کتاب آذرخش مهاجر
🎤 مصاحبه با مجتبی عسگری
🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
🌈 سربندهای جبهه
💠 وقتی عقیدههای قلبی به پیشانیها و بازوها گره میخورد
🔹 سربندهایی مزین به نام ائمه اطهار(ع) ابتکاری بود مربوط دوران #دفاع_مقدس که به رزمندهها روحیه میداد و وحشت در دل دشمن میانداخت.
🔸 تا پیش از آن، در آیین ورزش زورخانهای، بر بازوی قهرمان، بازوبند پهلوانی میبستند. سابقه دیگر آن، بستن بازوبند توسط «جمعیت فدائیان اسلام» با عنوان "هوالعزیز" بود – حتی نام «فدائیان اسلام» نیز برگرفته از خوابی است که شهید سید مجتبی نواب صفوی، رهبر جمعیت دیده بود که می گفت: خوابِ امام حسین (ع) رو دیدم؛ حضرت بازوبندی روی دست راستم بستند؛ روی بازوبند نوشته شده بود: فدائیان اسلام...!
💠 سابقه استفاده از بازوبند در جبهه بازمیگردد به پیش از عملیات فتحالمبین در نوروز۱۳۶۱. جاویدالاثر احمد متوسلیان (فرمانده تیپ۲۷محمدرسولالله-ص که به تازگی از مریوان برای شرکت در عملیات به خوزستان آمده بود و به اتفاق شهید همت و شهید محمد شهبازی ...تیپ۲۷ را تأسیس نمود) به نظرش آمد در شلوغی و گرماگرم عملیات، ممکن است نیروهایش با افراد یگانهای مجاور درهم آمیزند و یکدیگر را گم کنند، لذا لازم است نشانهای داشته باشند؛ از این رو به تبلیغات تیپ دستور داد بازوبندی را طراحی و تهیه کنند.
🌷{شهید سعید دروزی (عربزاده) (متولد همدان-1343) مسئول این کار شد. او فعالیتهای فرهنگی-تبلیغی داشت و در مجلات «امید انقلاب» و «پیام انقلاب»(وابسته به سپاه) قلم میزد و کارهای گرافیک و عکاسی را انجام میداد. به دلیل هوش سرشارش نخستین کتاب وی که مشتمل بر کاریکاتورهای وی بود نیز منتشر شد. هنگامی که پدرش به جرم «حزباللهی»بودن توسط منافقین به شهادت رسید، بجای اینکه زانوی غم بغل کند، شبانه و در مدت زمان اندک، چهره پدر را بر روی بوم به تصویر کشید. دانشجو و هنرمند شهید در20سالگی در خرمشهر به شهادت رسید. برادر دیگرش نیز در جزیره مجنون به شهادت رسید. استادان سعید معتقد بودند اگر او زنده بود و به شهادت نمیرسید جزو 5گرافیست برتر ایران میشد زیرا که در همان سالهای نخست دانشجویی، آثاری در رشتههای حجمی و طراحی خلق کرده بود که موجب تحیر همگان شده بود.}
🌹شهید سعید دروزی به دستور حاج احمد دست به کار شد و کلیشۀ بازوبند تیپ را تهیه کرد که مزیّن به تصویر مسجدالنبی و نام پیامبر اکرم-ص بود. این طرح که هم اکنون هم آرم سپاه محمد رسول الله-ص است، مورد قبول و پذیرش احمد متوسلیان قرار گرفت.
🌈 شاید بازوبند سبزرنگ فوق که شهید یزدانی نزد خود نگه داشت تنها نمونه باقی مانده از دوران اولیه و یادگار عملیاتهای فتح المبین و بیت المقدس بود!
ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️
✍ نگارنده این سطور شاهد ماجرا بوده و در عملیات بیت المقدس (در محور محرم تحت فرماندهی شهید #محسن_وزوایی و در گردان حبیب به فرماندهی شهید #علی_موحددانش ) شرکت داشته است. شهید امیرعلی اسکویی نیز فرمانده گروهان بود.
🌴 #یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد 💦
🆔 @Defa_Moqaddas
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
🌸🌼☘ شهید محسن وزوایی، جوان نخبه، مسلط به زبان انگلیسی و قبولی رتبه اول کنکور دانشگاه شریف، دانشجوی پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، ...و فاتح قله های بازی دراز ... و نجات دهنده عملیات بزرگ فتح المبین که در اولین روز عملیات بیت المقدس بر روی جاده اهوار-خرمشهر و در سن ۲۲ سالگی به شهادت رسید.
📽 در فیلم، نیروهای گردان حبیب از تیپ محمد رسول الله-ص دیده می شوند که بازوبند مزبور را به بازو بسته اند و فرمانده (شهید وزوایی) در حال توجیه آنهاست.- محسن وزوایی در عملیات بعدی فرمانده محور بود که چند گردان از جمله گردان حبیب تحت امر او بود
👇👇👇