انفجار_بمب_در_حین_سخنرانی_آیتالله (2).mp3
544.5K
📆 ۶ تیر ۱۳۶۰ -سوء قصد به جان آیت اللَّه خامنهای امام جمعه تهران درمسجد ابوذر(واقع در جنوب شهر تهران)
📢 صدای انفجار در حین سخنرانی
🔥بمب در داخل ضبط صوت کار گذاشته شده بود
📆 ۶ تیر ۱۳۶۰ - سوء قصد به جان حضرت آیت اللَّه "خامنه ای" امام جمعه تهران در مسجد ابوذر(واقع در جنوب شهر تهران)
🔹 رهبر انقلاب:
▫️حقیقتاً نظام اسلامی به ما و امثال من و شما وابسته نیست. امام یک وقت میفرمود: «نظام اسلامی به من وابسته نیست!» ما واقعاً تعجّب میکردیم، چون امام خالقِ این انقلاب و در واقع پدیدآورنده این نظام بود و واقعاً تفکیک بین بقای امام و بقای نظام هم برای ما مشکل بود؛ اما امام قُرص و محکم میگفت نخیر، نظام اسلامی به من وابسته نیست. حالا وقتی امامِ با آن عظمت، وجودش ملازم با وجود نظام نباشد و با نبودن او این مردم انقلاب و اسلام را حفظ کنند، دیگر امثال من چه جای حرف زدن دارند که بگوییم اسلام و نظام به من وابسته است! نه؛ صدها نفر از قبیل ما باید قربان اسلام شویم؛ جانمان، مالمان، آبرویمان را بدهیم تا نظام اسلامی بماند و پایههای آن استوار شود! ۸۲/۳/۷
‼️پرودگارا؛ ما را درحال خدمت به اسلام و مسلمین از دنیا ببر! ۸۱/۸/۲۰
‼️پرودگارا؛ خون ناقابل ما را در راهت خودت و در کنار حجتت بر زمین بریز! ۷۵/۱۲/۲۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #در_پناه_حق
📽 ماجرای کمتر شنیده شده از روز ترور نافرجام حضرت آیتالله خامنهای در ۶ تیر ۱۳۶۰ از زبان خودشان
👌 ... وَ إِذْ یمْکرُ بِک الّذِینَ کفَرُوا لِیثْبِتُوک أَوْ یقْتُلُوک أَوْ یخْرِجُوک وَیمْکرونَ وَ یمْکرُ اللّهُ وَاللّهُ خَیرُ الماکرینَ».(انفال/۳۰) « به یاد آر زمانى که کافران درباره تو حیله ورزیدند ، تا تو را زندانى کنند یا بکشند ، یا تبعید نمایند ، آنان مکر ورزیدند ، خدا هم مکر ورزید ، و خدا بهترین مکر کنندگان است ».
#رهبر_انقلاب
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
🌷۶ تیر ماه ۱۳۶۵ -سالروز شهادت شهید «مصطفی قوی» ، قائممقام فرمانده تیپ دوم از لشکر ۵ نصر (استان خراسان)
🌱 متولد مهرماه 1331 در کلاته بوقه از توابع مشهد
مسئول محور عملیاتی لشکر 5 نصر
▫️به نقل از همرزمان: 👇
«مصطفى ضدگلوله بود.چنان با قدرت در جبهه ها جلو مى رفت كه هيچ چيز، جز رسيدن به خاكريز دشمن برايش اهميّت نداشت
در عمليّات والفجر2 زير پاى عراقى ها بوديم كه از فرماندهی مافوق دستور آمد ایشان به عقب برگردد؛ امّا او می خواست كنار نیروهایش باشد از اينكه به عقب برگردد واقعاً ناراحت بود.تا صبح هرطورى كه بود در آنجا ماند و نزديكي هاى صبح رفت
در پاتك معروف چزّابه، در مقطعی فشار عراق سنگین بود بطوری که منطقه در سطح وسیعی زیر آتش دشمن قرار داشت ولی در آن لحظات کوچکترین تزلزلی در فرمانده دیده نمی شد و يك حالت معنویت، ایمان و ایثار در وجود او موح می زد.
مصطفى قوى، در #تنگه_چزابه از ناحيه دست و در عمليّات بيت المقدّس، از ناحيه پا و كمر مجروح شد.
سرانجام فرمانده دلاور نیروهای خراسان در ششم تیر۶۵ در جبهه #شلمچه بر اثر اصابت تركش پرکشید🕊
🌱 ۷ تیر ۱۳۴۶، — سالروز تولد فرشاد شفیع پور
متولد: خرم آباد
پدرش محمدطاهر (فوت۱۳۴۸) و مادرش والیه نام داشت. تا پایان دوره کارشناسی در رشته علوم و فنون نظامی درس خواند. سرهنگ دوم و مدیر عالی عملیات صابرین سپاه پاسداران بود. ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. بیست و ششم مهر ۱۳۸۸، در پیشین ایرانشهر توسط گروه های ضدانقلاب بر اثر انفجار بمب به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش قرار دارد.
📸 تصویر قدیمی از شهید حاج قاسم سلیمانی با لباس احرام در سرزمین منا
ا🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
💠 تعجیل حاج قاسم برای خواندن نماز شب در روضه مسجدالنبی(ص)
🔺محمود خالقی، همرزم سردار شهید سلیمانی در برنامه "مسافر بهشت" رادیو معارف:
🔸در سال ۷۱ به حج مشرف شدیم، من و سردار مسئولیتی در بعثه مقام رهبری داشتیم البته کاروانهای ما مستقل بود؛ کاروان حاج قاسم به مسجدالنبی(ص) نزدیکتر بود و من شبها به محل استقرار کاروان ایشان میرفتم.
🔸آن زمان دربهای مسجدالنبی(ص) از ۱۱ شب تا یک ساعت قبل از اذان صبح بسته میشد، زائران از دو ساعت قبل از اذان پشت درهای بسته میایستادند تا به محض بازگشایی به سرعت وارد شوند؛ من و حاج قاسم جزء اولین نفرها بودیم که میایستادیم و به محض آنکه درها باز میشد به سرعت داخل میشدیم و هدفمان این بود که به بخش روضه مسجد برویم و نماز شب را بخوانیم.
🔸روزها هم مشغول کار میشدیم، در مکه هم مشغول امور بودیم حاج قاسم معمولاً روز عرفه را با نذر قصد روزه میکرد و آن زمان که عرفه در فصل گرمای عربستان بود، روزهدار بود یکی دو باری که غار حرا مشرف شدیم از سکوت و خلوتی آنجا بسیار خوشش آمد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 کلیپ | حاج قاسم سلیمانی: جنگ ما یک گنج بود که بیت الله الحرام و طواف حجاج در مقابل آن کم است. عرفات بود! به این دلیل امام در پیام حجشان فرمودند، ای نشستگان در مقابل خانه ی خدا به ایستادگان در مقابل دشمنان خدا دعا کنید! ببین چقدر عظمت دارد! ای نشستگان در مقابل خانه ی خدا به ایستادگان در مقابل دشمنان خدا دعا کنید.
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
هدایت شده از دفاع مقدس
🌷 ۶ تیر ماه ۱۳۶۶ - سالروز شهادت فرمانده تیپ ۲ محرم و جانشین لشکر ۱۶ قدس گیلان، شهید مهدی خوشسیرت
🌴 ۱۶ عملیات ۱۳ جانبازی ‼️
🕊شهادت: عملیات نصر ۴ -ماووت عراق
ا🇮🇷 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
ا🇮🇷 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ا🇮🇷 ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🌷 ۶ تیر ماه ۱۳۶۶ - سالروز شهادت فرمانده تیپ ۲ محرم و جانشین لشکر ۱۶ قدس گیلان، شهید مهدی خوشسیرت
در نوزدهم شهریـور سال ۱۳۳۹ در روستای چورڪوچان شهرستان آستانه اشرفیه چشم به جهـان گشـود.
تحصیلات دوران ابتدایی، راهنمایی و متوسطه را در زادگاهش پشت سر نهاد و درسال 1358موفق به اخذ دیپلم شد و پس از آن لباس مقدس سربازی را به تن کرد و در خنثی کردن توطئههای نوڪران و جیره خواران استکبارجهانی در منطقه گنبد، حضوری دلاورانه داشت.
باشـروع جنگ تحمیلی و از روزی که گام در جبهههای حق علیه باطل نهاد هرگز تسویه حساب نگرفت و دنبالش هم نرفت، در زمان حضورش در جبههها همیشه تلاش داشت در عملیاتها شرکت ڪند او با تلاش بی وقفهاش در عملیاتهای افتخارآفرین و غرورآمیز طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس، فتح خرمشهر، رمضان، مسلم ابن عقیل، محرم، والفجر 4، والفجر 6، هورالعظیم، قدس، بدر، والفجر 8، ڪربلای 2، ڪربلای 5 و نصر 4 حضور پیداکرد و مسئولیتهای خود را در جبهه از فرماندهی دسته آغاز کرد و پس از گروهان و گردان، با رشادت و مدیریتی که ازخود نشان داده بود به فرماندهی تیپ دوم محـرم و معاونت فرماندهی لشکرقدس گیلان برگزیده شد.
وی که در فراق دوستانش بخصـوص برادران شهیـدش حسین و رضا هماره میسـوخت و در دل و بر لب آرزوی شهـادت داشت، سرانجام پس از سالها حضور مستمر و مداوم در جبهههاے جنگ و مجاهدت در دو جبهه جهاد اصغر و جهاد اکبر، در ششم تیرماه 1366 در عملیات نصر4 (فتح ماووت عراق) شهد شهادت را نوشید.
سردار_شهید_مهدی_خوش_سیرت
#فرمانده_تیپ2لشگرقدس_گیلان
#سالروز_شهـادت
دفاع مقدس
🌷 ۶ تیر ماه ۱۳۶۶ - سالروز شهادت فرمانده تیپ ۲ محرم و جانشین لشکر ۱۶ قدس گیلان، شهید مهدی خوشسیرت
#ترکشی_که_گناهان_۱۵_روزه_نوجوانی_را_پاک_کرد ‼️
🌷 وحید رزاقی از دلیر مردان گیلانی لشکر ۲۵ کربلا است که در نوجوانی با سن و سال کم و باجثهی نحیف و کودکانهاش به جبهه آمد. اولین بار او را در پادگان شهید بیگلوی اهواز دیدم. شهید مهدی خوشسیرت، وحید را میشناخت و به من گفت: «این بچه، قاچاقی وارد اتوبوس شده و به جبهه آمده است، حواست به او باشد.»
🌷چند روزی نگذشته بود که گردان ما در منطقه جفیر خط پدافندی گرفت و ما هم در خط مستقر شدیم. یک روز شهید خوشسیرت با من تماس گرفت و گفت: «وحید رزاقی در منطقهی شما مجروح شده، میترسم روحیهاش را ببازد، به او سری بزن تا روحیهاش تقویت شود و اگر نیاز بود او را به پشت جبهه منتقل کن.»
🌷به سرعت رفتم سراغ وحید، تا اینکه او را پیدا کردم. وقتی او را دیدم، بعد از سلام و احوالپرسی میخواستم با شوخی و خنده کردن به او روحیه بدهم که گفت: «من امروز، ۱۵ روز است که به سن بلوغ رسیدم و این ترکشی که به من اصابت کرده، گناهان ۱۵ روزهی مرا پاک کرده است. شما دعا کنید که خداوند مرا شهید کند.»
🌷با حرفهای غیرمنتظرهای که از وحید شنیدم. به جای اینکه من به او روحیه بدهم، بلکه روحیه خودم چند برابر شده بود و برگشتم. بعدها وحید با این روحیهی ملکوتیاش به شهادت رسید و آسمانی شد.
🌹خاطرهای به یاد شهید وحید رزاقی و #شهید_مهدی_خوش_سیرت
(راوی: رزمنده دلاور علیجان میرشکار)
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
کانال "دفاع مقدس"
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وداع با پیکر شهید مهدی خوش سیرت و سخنرانی شهید حسین املاکی
دفاع مقدس
وداع با پیکر شهید مهدی خوش سیرت و سخنرانی شهید حسین املاکی
۶ تیر ماه ۱۳۶۶ - سالروز شهادت فرمانده تیپ ۲ محرم و جانشین لشکر ۱۶ قدس گیلان، شهید مهدی خوشسیرت - عملیات نصر ۴ -ماووت عراق
📷☝️دست پیمان وفاداری بین دو دلیرمرد گیلانی — شهیدان حسین املاکی و مهدی خوش سیرت💕
زمانی که خاکِ پاک وطن، در زیر چکمه های سربازان دشمن بود، همینان بودند که از جان شیرین خود گذشتند، تا الآن هموطنان ما در خطه گیلان، گلستان و مازندران، بتوانند در امنیت و آرامش، در ایام تعطیل، لحظاتی شیرین را در کنار خانواده های خود بگذرانند ⛱🏕🏚🏖🛶⛺️
#تا_ابد_مدیون_شهداییم 🙏🙏
☝️سردار حسین املاکی همو که ایمان، شجاعت، خلاقیت، تدبیر و توانمندی اش چنان برجسته بود که توانست در مدت زمان اندک، توان رزمی بالای خود را در خدمت جنگ بکار گیرد. وی در سال ۶۴ از تیپ ۲۵ کربلا به تیپ ۱۶ قدس گیلان رفت و در آنجا واحد اطلاعات و عملیات را تقویت نمود. پس از عملیات والفجر ۸ در فاو، دیگر همرزمش #مهدی_خوش_سیرت نیز به او پیوست و هدایت و فرماندهی گردان های پیاده تیپ را بر عهده گرفت.
سرداران گیلانی، چنان تحولی در عملیات ها ایجاد کردند که بعد از عملیات کربلای ۲ در منطقه حاج عمران، حضرت آیت الله خامنه ای در تمجید از آنها گفتند:
🌿 حماسه آفرینان لشکر قدس، در کربلای ۲ ؛کربلای دیگری آفریدند
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
🌹شهید مهدی خوش سیرت،
شخصیتی خالص، معنوی و محبوب
فرمانده شجاع و نمونه کامل اشداء علی الکفار
پ.ن:
✍️ دخترش، مهدیه، بعد از شهادت پدر به دنیا آمد
.... و این نشان از اهمیت انجام تکلیف و وظیفه سردار خوش سیرت بود در برابر دین، کشور و مردم خود❤️
🌴خوش سیرت، شهیدی که در ۱۶ عملیات، ۱۳ بار مجروخ شد!!
دفاع مقدس
۶ تیر ماه ۱۳۶۶ - سالروز شهادت فرمانده تیپ ۲ محرم و جانشین لشکر ۱۶ قدس گیلان، شهید مهدی خوشسیرت -
45.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤 مصاحبه با شهید مهدی خوش سیرت
🎥 این فیلم از مصاحبه سردار مهدی خوش سیرت و شهید وحید رزاقی برداشت و تهیه شده است.
🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱ا
🌹شهید مهدی خوش سیرت در سال 1339 در شهرستان آستانه اشرفیه دیده به جهان گشود. در دوره سربازی عضو بسیج شد. در زمان حضورش در جبهه ها هميشه تلاش داشت در عمليات ها شركت كند. او در عمليات هاي طريق القدس، فتح المبين ، بيت المقدس ، فتح خرمشهر، رمضان، مسلم ابن عقيل ، محرم ، والفجر4، والفجر6، هور العظيم ، قدس ، بدر ، والفجر8 ، كربلاي2 ، كربلاي5 ، ونصر4 حضور داشت. او سرانجام در عمليات نصر 4 - فتح ماووت عراق در تاریخ 6/4/1366 به دیدار معبودش شتافت.🕊🕊
🌷شهیدی که 13 بار جانباز شد
بهترین دلیل اینکه پس از 13 بار مجروحیت در عملیاتهای مختلف، هیچگاه در استراحت کامل بسر نبرد بلکه پس از بهبودی مختصر، دیگربار به جبهه می آمد و در جمع رزمنده هعا قرار می گرفت
🌷سرداری که از خانوادههای شهدا خجالت میکشید!
شهید خوش سیرت در روزهای پایانی عمر شریفش (اواخر جنگ) از خجالت خانوادههای شهیدان و به خصوص پس از شهادت دو برادرش حسین و رضا خوش سیرت، بعد از هر عملیات نیز به مرخصی نمیآمد!!
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
💠 ۶ تیر ماه ۱۳۶۶ - سالروز شهادت فرمانده تیپ ۲ محرم و جانشین لشکر ۱۶ قدس گیلان، شهید مهدی خوشسیرت - عملیات نصر ۴ -ماووت عراق
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
ا🇮🇷 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
ا🇮🇷 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ا🇮🇷 ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🎤 مصاحبه با شهید مهدی خوش سیرت 🎥 این فیلم از مصاحبه سردار مهدی خوش سیرت و شهید وحید رزاقی برداشت و
#شوخ_طبعی
#طنز_جبهه 😊
📄 #نامه_ای_به_عزرائيل
🌷هفتم اردیبهشت سال ٦٦ یک روز بعضی از فرماندهان و جانشینان گردان های لشکر قدس طبق روال معمول که به همدیگر سرکشی می کردند، نزد بنده آمدند که شهیدان خوش سیرت، لاهوتی، رزاقی و برادران عبدالهیان و محمد عبدالله پور در این جمع حضور داشتند.
🌷آن روز #شهید_مهدی_خوش_سیرت که معمولاً با هم شوخی می کردیم به بنده گفت: آقا[...]مدتی است که کله شما بوی شهادت می دهد و نورانیت و روحانیت در صورتتان موج می زند. فکر می کنم زمان شهادت و عروج شما خیلی نزدیک باشد.
🌷من هم سریع در جوابش گفتم: اتفاقاً بر عکس، شما نور بالا می زنید و قرار است بپرید. من باید بمانم و برای دیگران تعریف کنم که شما چطور جنگیدید، به شهادت رسیدید. این قدر هم مطمئن هستم که حاضرم طی نامه ای خطاب به حضرت عزرائیل- قابض الارواح - سفارش شما را بکنم.
🌷....این بود که همانجا کاغذی برداشتم و به عزرائیل ابلاغ کردم تا در آینده ای نزدیک ایشان را قبض روح نماید. شهید خوش سیرت با خنده و شوخی نامه را از من گرفت. فردای آن روز نامه ای مشابه به همان نامه با دست خط شهید خوش سیرت خطاب به عزرائیل در مورد بنده به دستم رسید.
🌷این قضیه گذشت و من که در مراحل اولیه عملیات نصر ٤ شدیداً مجروح شده و در بیمارستان سینای تهران بستری بودم، خبر جانکاه شهادت خوش سیرت را شنیدم.
🌷بعد از مدتی که به شهرستان آستانه اشرفیه رفتم، دیدم نمایشگاهی از لوازم شخصی شهید و دست نوشته ها و عکس های ایشان برگزار شده، از قضا همان نامه دست خط بنده به ایشان نیز در نمایشگاه برای تماشای عموم موجود است. خیلی هم شلوغ بود.
🌷محّمد عبدالله پور هم در کنارم بود و وقتی به آن نامه رسیدیم به من گفت: هر کس که می آید و این نامه را می بیند، می پرسد این آقائی که این نامه را نوشته کیست و کجاست؟ و همه می گویند عجب آدم بد چشمی بود!! و ادامه داد که خیلی دوست دارند تو را ببینند و من می خواهم بروم و از بلندگو شما را معرفی کنم و سپس راه افتاد که برود.
🌷....من که از شوخی های محّمد عبدالله پور و جدیت او در این جور مواقع خبر داشتم و می دانستم این کار از او برمی آید و الان است که مرا ببرد، اوضاع را قمر در عقرب دیدم و دیگر ماندن را صلاح ندانستم و مانند عراقی ها فرار تاکتیکی را بر قرار ترجیح دادم.
🌹آنچه خوانديد خاطره ای است از یک رزمنده دلاور گیلانی که نامش به درخواست خودش فاش نشده است. وی در سال های دفاع مقدس افتخار جهاد در رکاب سرداران شهید لشگر قدس گیلان را داشته است، از جمله شهید مهدی خوش سیرت، فرمانده تیپ دوم از این لشگر که خاطره فوق یادآور شوخ طبعی های آن سردار شهید است.
دوران #جنگ_تحمیلی
-------------------------------------------
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
گروه واتساپ دفاع مقدس ۱
🌱 انتشار مطالب، صدقه جاریه است
دفاع مقدس
📸 عکس گرفتن با شهید مهدی خوش سیرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 شرح مختصر از زندگی و مجاهدت های عارف شهید، سردار مهدی خوش سیرت، فرمانده تیپ و جانشین لشکر ۱۶ قدس گیلان
🌷 #سالروز_شهادت
🌷 #عید_قربان سال ۶۶ - سالروز شهادت محسن دین شعاری, جانشین واحد تخریب لشگر ۲۷ محمدرسول الله ﷺ
🔴 در حین خنثی سازی مین ضد تانک در منطقه سردشت
🌴مزار مطهر شهید: #بهشت_زهرای تهران
▫️ قطعه ۲۹، ردیف ۳، شماره ۹
▫️ا▫️ا▫️ا▫️ا▫️ا▫️ا▫️ا▫️ا▫️
🌱 متولد: ۱۳۳۸ -- (محله درخونگاه - تهران)
در کوچه پس کوچه های تو در توی این محله قدیمی، کودکی رشد و نمو یافت که بعدها در سنین جوانی، معبرهای مین را برای راهیابی رزمنده ها به خطوط مقدم دشمن، می گشود.
او در دوران نهضت، از جمله جوانان پرشور و فعال بود و در ماه های پیش از پیروزی انقلاب، به همراه برادر خود در پزشکی قانونی به تلاش شبانه روزی در جهت شناسایی و جابه جایی پیکر مطهر شهدا می پرداخت.
بعد از پیروزی، پیرو درخواست امام مبنی بر بازگشت سربازان، خود را به محل خدمتش معرفی نمود. او در پادگان، برای سربازان برنامه شناخت ایدئولوژی گذاشته بود و به آگاهی بخشی افرادی که در انجام واجبات دچار سستی شده بودند، کمک می کرد.
سال ۶۰ وارد سپاه شد و در سلک تخریبچی های لشکر ۲۷ درآمد.
سال ۶۳ به خانه خدا مشرف شد. برای بار دوم نیز در سال ۶۶ ؛ عازم این سفر معنوی بود که به دلیل مسئولیت های سنگینی که در جبهه به عهده داشت، منصرف شد . . . و در همین ایام بود آسمانی شد🕊🕊
🌴عملیات های طریق القدس و کربلای یک، شاهد حضور دلاور مردی های این سردار رشید و گشاده رو بود.
دفاع مقدس
🌷 #عید_قربان سال ۶۶ - سالروز شهادت محسن دین شعاری, جانشین واحد تخریب لشگر ۲۷ محمدرسول الله ﷺ 🔴 در
😊 #خاطره_ای از شهید حاج محسن دین شعاری
🍁 پاییز سال ۱۳۶۵ نیروهای لشکر ۲۷ در «اردوگاه کرخه» مستقر بودند. محل استقرار بچه های گردان تخریب با اردوگاه، مقداری فاصله داشت.
یک روز می خواستم به آنجا بروم تا به چند نفر از بچه محل هایمان سر بزنم. کنار جاده خاکی ایستادم. اتوبوسی از سمت تدارکات و خدمات که حمام هم آنجا بود، آمد.
دست بلند کردم و ایستاد. گفتم: برادر کجا می روید؟ گفت: میریم صفا... کوچه وفا... پلاکش هزار... اهلشی بیا بالا...! — جا خوردم. از این لات بازی ها در جبهه ندیده بودم!!
به اجبار سوار شدم. غیر از او و راننده، کسی دیگری توی ماشین نبود. به چشم های او که نگاه کردم، احساس کردم خیلی آشناست.
هر چه فکر کردم نتوانستم او را به یاد بیاورم. اتوبوس در دست اندازهای جاده شنی، بالا و پایین می شد و او می خندید و با همان لفظ حرف می زد!
وقتی دید بدجوری نگاهش می کنم، با خنده گفت: مشتی، ما رو نشناختی؟ گفتم: نه. گفت: بابا منم، حاج محسن. گفتم: حاج محسن! فهمید هنوز نشناختمش، گفت: منم #حاج_محسن_دین_شعاری
گفتم: جل الخالق! به حق چیزهای ندیده! معاون گردان تخریب، آن هم با این قیافه! پس آن همه ریش حنایی چی شد؟!
او را اولین بار اوایل سال ۱۳۶۴ در گردان تخریب با همان ریش بلند دیده بودم. هر موقع برای دیدن دوستانم می رفتم، او را هم می دیدم و سلام و علیک داشتم.
دین شعاری برخلاف قیافه اش با آن تیپ و ریشش که بعضی ها فکر می کردند خشن و باجذبه است، خیلی آدم خوش مشربی بود.
چون فضای گردان باز و اردوگاهی بود و ساختمان نداشت، وقتی در چادر می نشستی همه را می دیدی که چه کسی می رود یا می آید.
دین شعاری آدم فعال و پر جنب و جوشی بود و همیشه در مقر دیده می شد. او کسی نبود که در چادر بنشیند و فرماندهی کند.
همیشه بین بچه ها بود و به خصوص با آن قیافه، بین همه شاخص بود. هر وقت آنجا می رفتم با اینکه من جزو آن گردان نبودم، اصلاً انگار نه انگار، برخوردش خیلی عادی بود. از همان جا قیافه و آن ریش بلندش در ذهنم مانده بود.
(راوی: حمید داودآبادی)
🥀شهید حاج محسن دین شعاری، معاون گردان تخریب لشکر حضرت رسول (ص) که در پانزدهم مردادماه سال ۶۶ مطابق با عید سعید قربان به هنگام خنثی سازی مین ضد تانک در سردشت به شهادت رسید. پیکر مطهرش در قطعه ۲۹ بهشت زهرا(س) آرام گرفته است.
-------------------------------------------
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
گروه واتساپ دفاع مقدس ۱
دفاع مقدس
😊 #خاطره_ای از شهید حاج محسن دین شعاری 🍁 پاییز سال ۱۳۶۵ نیروهای لشکر ۲۷ در «اردوگاه کرخه» مستقر بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 با شهبد حاج محسن دین شعاری
🌱 از ولادت در درخونگاه تا شهادت در #قربانگاه 🌷
-------------------------------------------
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
گروه واتساپ دفاع مقدس ۱
دفاع مقدس
😊 #طنز_جبهه
🔸 خاطره ای از شهید دین شعاری:
💠 ريشتو ميذاري زير پتو يا روي پتو؟
🔹بعد از ظهر يكي از روزهاي خنك پاييزي سال 64 يا 65 بود. كنار حاج محسن دين شعاري، جانشین تخريب لشكر 27 محمد رسول الله (ص) در اردوگاه تخريب يعني آنسوي اردوگاه دو كوهه ايستاده بوديم و با هم گرم صحبت بوديم .
🔸يكي از بچه هاي تخريب كه خيلي هم #شوخ_طبع بود از راه رسيد و پس از سلام و عليك گرم، رو به حاجي كرد و با خنده گفت: حاجي جون! يه سوال ازت دارم خدا وكيلي راستشو بهم مي گي؟
🔹حاج محسن ابروهاشو بالا كشيد و در حالي كه نگاه تندي به او انداخته بود گفت: پس من هر چي تا حالا مي گفتم دروغ بوده؟!!
🔸بسيجي هم كه جا خورده بود سريع عذرخواهي كرد و گفت: نه! حاجي خدا نكنه، ببخشين بدجور گفتم. يعني مي خواستم بگم #حقيقتشو بهم بگين...
🔹حاجي در حالي كه مي خنديد دستي بر شانه او زد و گفت: سؤالت را بپرس.
🔺 مي خواستم بپرسم شماشب ها وقتي مي خوابين، با توجه به اين ريش بلند و زيبايي كه دارين، پتو رو روي ريشتون مي كشيد يا زير ريشتون؟😁
▫️حاجي دستي به ريش حنايي رنگ و بلند خود كشيد. نگاه پرسشگري به جوان انداخت و گفت چي شده كه شما امروز به ريش بنده گير دادي؟ 🤔
- هيچي حاجي همينجوري!!!
- همين جوري؟ كه چي بشه؟
- خوب واسه خودم اين سوال پيش اومده بود خواستم بپرسم. حرف بدي زدم؟
- نه حرف بدي نزدي. ولي... چيزه...
🔹حاجي همينطوري به محاسن نرمش دست مي كشيد. نگاهي به آن مي انداخت. معلوم بود اين سؤال تا به حال براي خود او پيش نيامده بود و داشت در ذهن خود مرور مي كرد كه ديشب يا شب هاي گذشته، هنگام خواب، پتو را روي محاسنش كشيده يا زير آن.🤔
🔸جوان بسيجي كه معلوم بود به مقصد خود رسيده است، خنده اي كرد و گفت: نگفتي حاجي، ميخواي فردا بيام جواب بگيرم؟😜
و همچنان مي خنديد.
حاجي تبسمي كرد و گفت: باشه بعدا جوابت رو ميدم.😐
▪️يكي دو روزي گذشت. دست بر قضا وقتي داشتم با حاجي صحبت مي كردم همان جوانك بسيجي از كنارمان رد شد. حاجي او را صدا زد. جلو كه آمد پس از سلام و عليك با خنده ريز و زيركي به حاجي گفت: چي شد؟ حاج آقا جواب ما رو ندادي؟؟!!
🔸حاجي با عصبانيت آميخته به خنده گفت: پدر آمرزيده! يه سوالي كردي كه اين چند روزه پدر من در اومده. هر شب وقتي مي خوام بخوابم فكر سؤال جنابعالي ام. پتو رو مي كشم روي ريشم، نفسم بند مي آد. مي كشم زير ريشم، سردم ميشه. خلاصه اين هفته با اين سؤال الكي تو نتونستم بخوابم.😂
🔹هر سه زديم زير خنده!!! دست آخر جوان بسيجي گفت: پس آخرش جوابي براي اين سوال من پيدا نكردي؟😉
-------------------------------------------
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
گروه واتساپ دفاع مقدس ۱