از نیل رد شدهای
و به ساحل رسیدهای!
ما غرق در هوائیم
دعا کن برای ما ...
#غواص_شهید حسن وکیلزاده
#گردان_حبیب_لشکرعاشورا
#شهادت : #عملیات_کربلای۵
۲۳ آبان ۱۴۰۲
🌱 آبانماه ۱۳۴۱ --- ولادت شهید بهرام کیانی درونکلا
🕊🕊 شهادت :. پاییز ۶۲ -- منطقه عملیاتی مریوان
🌿 عملیات والفجر ۴
💠 آرمیده در گلزار شهدای درونکلای غربی بابل-مازندران
📄 فرازی از وصیت شهید:
🌴 پروردگارا! مرا از سه چیز نگهدار:
وسواس شیطانی
هوای نفسانی
غرور و نادانی
خانواده شهدا یادتان نرود که امام فرمودند خانواده شهدا چشم و چراغ ملتند، حتماً به آنها سر بزنید.
شما ای خواهرانم! سیاهی چادرتان از سرخی خون من کوبنده تر است. #حجاب را حفظ کنید.
⚪️ شما ملت ایران! جنگیدن با صدام هدف نیست، جنگیدن با صدام جزئی از هدف است، اگر که ما تمام صدامیان را از ریشه برداریم و به جای آن عدل و داد و مساوات و حکومت اسلامی را برقرار کنیم، آن وقت به هدف خود رسیده ایم.
برادران انجمن اسلامی درونکلای غربی!! سفارش می کنم که حرف های امام ... طلاست، کر شود آن گوش که نشنود و بشکند دستی که نخواهد آن ها را جامۀ عمل بپوشاند ... نگذارید منافقین، ظالمین، سرمایه داران، فئودال ها و کمونیست ها در انجمن نفوذ کنند و از اسم انجمن سوءاستفاده نمایند، از شما می خواهم جلوی آن ها را بگیرید....
دوران جنگ تحمیلی
۲۳ آبان ۱۴۰۲
1.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 چه بازی رو جدی گرفتیم..
◇ بعضی ها یه چیز هایی
خرج این مسافرخونه میکنن
که میشه باهاش بهشت رو خرید!!
#دنیا
#مسافر
🎞 #فیلم_خداحافظ_رفیق
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
۲۳ آبان ۱۴۰۲
۲۳ آبان ۱۴۰۲
دفاع مقدس
۲۳ آبانماه ۱۳۵۹ در چنین روزی ارتش بعثی صدام در دشت خوزستان به #دهلاویه هجوم برد و آن را بطور کامل
🔻 نبرد نابرابر در #دهلاویه
دهلاویه ، روستای کوچکی است در استان خوزستان و در منطقه دشت آزادگان.
این روستا در شهرستان سوسنگرد ( 12 کیلومتری غرب سوسنگرد و 15 کیلومتری جنوب شرق بستان ) و در کنار جاده اصلی سوسنگرد – بستان قرار دارد.
تا قبل از سال های دفاع مقدس ، دهلاویه روستای گمنامی بود ، اما امروز ، مقتل یکی از به یادماندنی ترین اسطوره های دفاع مقدس ، دکتر مصطفی چمران است که مسافران و زائران زیادی را به سوی خود می کشاند.
دهلاویه همچنین شاهد حضور بزرگمردان دیگری همچون علی تجلایی ، ایرج رستمی ، جواد داغری و ده ها شهید رزمنده دیگر بود که با شهادت شان از اسلام عزیر و ازاین مرز و بوم دفاع کردند.
در ابتدای جنگ تحمیلی ، علی تجلایی با 50 رزمنده تبریزی به دهلاویه رفت تا از جبهه سوسنگرد دفاع کند.
او در یکی از یادداشت هایش درباره مقاومت در دهلاویه نوشته است :
( در هجوم دشمن به محور دهلاویه ، ده ها تانک و نفربر و بیش از 4000 نیروی پیاده شرکت داشتند. با من تماس گرفتند که عقب نشینی کنم ، در جواب گفتم تا آخرین نفر خواهم ایستاد.
دشمن در چند روز اول جنگ ، نتوانست از سمت جاده بستان – سوسنگرد پیشروی کند و ناچار به پیشروی از سمت شمال منطقه ( تپه های الله اکبر ) شد . در آن چند روز ، روستاهای دو سمت جاده بستان – سوسنگرد ، از حمله دشمن در امان ماندند.
اما با تصرف بستان ، دشمن حمله خود را از امتداد این جاده سازماندهی کرد و پیش آمد. با کشیده شدن آتش جنگ به سمت پل سابله ، دهلاویه خالی از سکنه شد و اهالی روستا به شهرها و روستاهای دورتر رفتند.
گزارش ها حاکی بود که در دهلاویه ، نیروهای عراقی خانه های مردم را به غارت برده اند. صبح روز 23 آبان بود که قوای دشمن ، با کمک 40 دستگاه تانک ، پیش آمدند. نیروهای خودی در دهلاویه تا ساعت 18 مقاومت کردند.
وقتی تاریکی شب فرا رسید ، توان مدافعان و مهمات آن ها کاهش یافته بود و بسیاری هم شهید شده بودند. مدافعان برای کمک به سوسنگرد ، از دهلاویه عقب نشینی کردند و با به جا گذاشتن ده ها شهید ، به سوسنگرد رفتند و دهلاویه به دست دشمن افتاد.
عملیات آزادسازی دهلاویه در سال بعد ، از بامداد 26 خرداد 1360 آغاز شد و در همان ساعات اولیه روستای مخروبه دهلاویه آزاد شد و نیروهای خودی تا یک کیلومتری غرب روستا پیش رفتند.
دشمن دوبار دست به ضد حمله زد و نیروهای خودی مجبور به عقب نشینی شدند.
متن گزارش شهید ایرج رستمی ( فرمانده عملیات ) در روز 27 خرداد چنین بود :
✍( دهلاویه مظلوم است. امروز 27 خرداد ، در حدود 300 متری شرق دهلاویه مستقر شدیم. دیروز ساعت 4:30 بامداد حمله کردیم. دشمن را تا یک کیلومتر عقب راندیم. حرکت خودروها در یک کیلومتری غرب دهلاویه به سمت آنجا را دیدیم. برادران خمپاره انداز بسیجی ، مواضع دشمن را در این روستا زیر آتش گرفتند و تعدادی از سنگرهای دشمن منهدم شد ) .
29 خرداد 60، دشمن با پشتیبانی آتش توپخانه به دهلاویه حمله آورد. نیروهای رستمی ، خسته بودند و تعدادشان نسبت به دشمن کم بود. دامنه حمله هر لحظه بیشتر می شد ، دستور عقب نشینی بسمت شرق روستا صادر شد.
رزمندگان که هر متر از زمین را با زحمت پس گرفته بودند ، عقب نشینی برایشان تلخ بود.
طبق دستور ، به شرق رفتند ، اما هیچ جان پناهی نبود ، توپخانه خودی به کمک شان آمد ، لابه لای سنگرها و دیوار خرابه ها ، کار به جنگ تن به تن کشید. دود غلیظ ، منطقه را برداشته بود.
ساعت 2:30 بامداد سی ام خرداد1360 بود و فقط 40 گلوله مانده بود. رستمی ، آر.پی.جی برداشت و یک تانک را نشانه گرفت و بعد جستی زد و به خاکریز جلویی رفت تا از حال بقیه افرادش مطلع شود.دید همه شهید شدند.
گلوله خمپاره نزدیک او به زمین خورد.ترکش به سرش اصابت کرد.با دستمال ، سر او را بستند تا جلوی خونریزی را بگیرند ، اما فایده نداشت. او پر کشید و به آرزویش رسید و به درجه رفیع شهادت نایل گردید.
شهید «چمران» پس از اطلاع از این موضوع سریع خود را به منطقه رساند او با دیدن یار نزدیک و همرزم خود، شهید «ایرج رستمی» گفت:
خدا «رستمی» را دوست داشت و برد، اگر ما را هم دوست داشته باشد می برد، ....
که این دوری زیاد طول نکشید و شهید «چمران» در همان محل شهادت شهید «ایرج رستمی» با اصابت گلوله خمپاره 60 به شدت مجروح شد که در حین انتقال به بیمارستان به شهادت رسید و به هم سنگر خود پیوست. 🕊🕊
ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
پ.ن:
✍️ با آغاز هجوم سراسری ارتش عراق به خاک میهنمان، و در آن شرایط حساس و بحرانی، این دکتر چمران و سروان ایرج رستمی بودند که ستاد جنگ های نامنظم را ایجاد کردند. آنان با همکاری نیروهای سپاه، اقدام به طرح ریزی چندین عملیات در منطقه خوزستان کردند که منجر به وارد آمدن ضربات سختی به دشمن بعثی شد و در نتیجه از پیشروی بیشتر دشمن به عمق خاک ایران جلوگیری به عمل آمد
دوران جنگ تحمیلی
۲۳ آبان ۱۴۰۲
🌷 شهید ایرج رستمی؛ یار با وفای شهید چمران که تا آخرین نفس در کنار او ایستاد .....
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
رهبر انقلاب:👇
🚩 معروف بود در دوران جنگ میگفتند فلانی #نوربالا میزند، روشن است؛ یعنی بزودی شهید خواهد شد. این نورانیتِ حضور بسیجی بود؛ این را من خودم مشاهده کردم؛ نه یک بار و دو بار.
یک سرگرد ارتشی که بعد ما فهمیدیم ایشان اهل آشخانه است - سرگرد رستمی - به میل خود، به صورت بسیجی آمده بود در مجموعهی #گروه_شهید_چمران، آنجا فعالیت میکرد
🔰 بنده مکرراً او را میدیدم؛ میآمد، میرفت. یک شبی با مرحوم چمران نشسته بودیم راجع به مسائل جبهه و کارهائی که فردا داشتیم، صحبت میکردیم؛ در باز شد، همین #شهید_رستمی وارد شد. چند روزی بود من او را ندیده بودم. دیدم سرتاپایش گلآلود است؛ این پوتینها گلآلود، بدنش خاکآلود، صورتش خسته، ریشش بلند؛ اما چهره را که نگاه کردم، دیدم مثل ماه میدرخشد؛ نورانی بود.
🌷روزهای قبل، من این حالت را در او ندیده بودم. رفته بود در یک منطقهی عملیاتی، آنجا فعالیت زیادی کرده بود؛ حالا آمده بود، میخواست گزارش بدهد. او بعد از چندی هم به شهادت رسید. #ارتشی بود، اما آمده بود #بسیجی وارد میدان شده بود؛ فعالیت میکرد، مجاهدت میکرد، حضور فداکارانه داشت - در همان مجموعهی بسیجیِ شهید چمران - بعد هم به شهادت رسید. این نورانیت را خیلیها دیدند؛ ما هم دیدیم، دیگران هم بیشتر از ما دیدند. این ناشی از همان حضور فوقالعاده است.۹۱/۰۷/۲۴
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
سرگرد بسیجی ارتش، ایرج رستمی در ۳۱ خرداد ۶۰ بشهادت رسید؛ همان روزی که #چمران هم آسمانی شد. آنها هر دو با هم به ملکوت اعلا پرواز کردند 🕊🕊
۲۳ آبان ۱۴۰۲
نامهاي چمران به ایرج رستمی نشان از ارادت و محبت عميق آن عارف وارسته به این ارتشی مومن و دلاور است.
متن نامه مزبور به اين شرح است::
بسم الله الرحمن الرحيم
دوست عزيزم! آقاي رستمي قهرمان پرافتخار ما
هر وقت كه به تو فكر مي كنم از شدت شوق قلبم مي لرزد و اشك به چشمانم حلقه مي زند.
اميدوارم كه هر چه زودتر، صحت و سلامت خود را بازيابي و با هم در كوه ها و دشت ها و دره ها و در خطرناك ترين سنگرها براي پاسداري از ايران و انقلاب فداكاري كنيم.
دوستدار تو
دكتر چمران
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
کانال #دفاع_مقدس
۲۳ آبان ۱۴۰۲
🌷 ۲۴ آبانماه ۱۳۹۴
سالروز شهادت
رزمنده دوران #دفاع_مقدس در دهه ۶۰
و #مدافع_حرم در دهه ۹۰
حاج محمدرضا ابراهیمی
📡 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
📡 کانال "دفاع مقدس"
۲۳ آبان ۱۴۰۲
🌱 ۲۴ آبان ۱۳۴۲ -- سالروز ولادت شهید حاج سعید تراب فرمانده گردان امام حسن(ع) -- لشگر ۱۰ سیدالشهدا(ع)
🕊🕊شهادت: اول مرداد ۱۳۶۷
#شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
📡 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
📡 کانال "دفاع مقدس"
۲۳ آبان ۱۴۰۲
دفاع مقدس
🌱 ۲۴ آبان ۱۳۴۲ -- سالروز ولادت شهید حاج سعید تراب فرمانده گردان امام حسن(ع) -- لشگر ۱۰ سیدالشهدا(ع)
💠 روایتی از آخرین روزهای جنگ
🌷 شهادت حاج سعید تراب
جاده اهواز--خرمشهر
۳۱ تیرماه سال ۶۷ بود که دشمن بعثی به جهت اشغال اهواز و خرمشهر با ستونی از ادوات رزهی به سمت جاده اهواز و خرمشهر یورش برد. لشگر سیدالشهداء(ع) ماموریت پیدا کرد که با تیپ حضرت زهرا (س) دشمن را در سه راهی کوشک سرکوب کند و گردان امام حسین (ع) اولین گردانی بود که ساعت ۵ صبح روز اول مرداد ۶۷ خود را به محل درگیری رساند و طی درگیری سختی توانست ستون زرهی دشمن را متفرق کند و با تعقیب دشمن از سه راهی کوشک به طرف خرمشهر به نبرد با دشمن پرداخت.
طرح دشمن این بود که بخش اعظم توان رزهی، برای تصرف اهواز به کار گرفته شود و از مسیر جاده اهواز خرمشهر به پیشروی به سوی اهواز ادامه داد و گردان امام حسن (ع) به فرماندهی سعید تراب مامور شد جلوی دشمن را سد کند و رزمندگان این گردان بعد از پادگان حمید و بر روی جاده اهواز خرمشهر در حوالی ظهر با دشمن درگیر شدند. آفتاب در وسط آسمان بود و گرمای بیش از ینجاه درجه. درگیری بر روی زمین داغ و تعقیب و گریز. فاصله بچه ها با دشمن چند متری بیشتر نبود به طوری که منافقین همراه دشمن بعثی با بلندگو از بچه های گردان امام حسن(ع) می خواستند که تسلیم شوند. آنقدر درگیری نزدیک بود که کار به پرتاب نارنجک کشید. تا اینکه سعید تراب با قبضه آربی چی از خاکریز بالا رفت و تانک دشمن را مورد هدف قرار داد و فریاد میزد دشمن را به کناره جاده بکشانید و خودش هم با بخشی از بچه های گردانش به سمت راست جاده حرکت کردند. تعدادی تانک و نفربر دشمن هم به دنبال آنها تغیر مسیر دادند. سعید و یارانش توانستند دشمن را قبل از سه راه جفیر معطل کنند تا نیروی کمکی برسد. ساعت یک بعد از ظهر روز عرفه بود که تانکها و نفربرهای زرهی که تیربارهای سنگین بر روی آن نصب بود سعید و یارانش را به محاصره خود درآوردند و به آنها حمله کردند و عده ای از آنها به شهادت رسیده و تعدادی را نیز اسیر کردند.
؛سعید نیز جزء شهدای این نبرد نابرابر بود. گردان امام حسن (ع) توانست دشمنی که قصد داشت قبل از ظهر به اهواز برسد تا ساعت ۳ بعد از ظهر بین سه راه جفیر تا سه راهی صاحب الزمان در جاده اهواز-خرمشهر مشغول کند. تا اینکه سایر گردانهای لشگر ده و سایر یگان ها و جوانان اهواز هم به کمک آمدند و ورق برگشت و دشمن پا به فرار گذاشت. کسی از سرنوشت بچه های گردان امام حسن و حاج سعید خبر نداشت تا اینکه آنها را در بین خاکریزهای قرارگاه مهندسی ارتش بعد از پادگان حمید پیدا کردند.
پیکر بی جان علمدار بی دست گردان امام حسن(ع) در حالی پیدا شد که آثار شکنجه بر بدنش پیدا بود و دشمن کینه توز به تلافی مقاومت سعید و یارانش صورت این جانباز شهید را با ضربات لگد و شلیک گلوله خرد کرده بود و اینگونه حماسه عاشورایی رزمندگان گردان امام حسن (ع) در روز عرفه و شب عید قربان در تاریخ به ثبت رسید و پیکر مطهر سردار جانباز شهید حاج سعید تراب در قطعه ۲۹ گلزارشهدای بهشت زهرا مهمان خاک شد و فرزندان خردسالش سلمان و سجاد را برای همیشه تنها گذاشت.
راوی: جعفر طهماسبی
دوران جنگ تحمیلی
۲۳ آبان ۱۴۰۲
به یاد علمدار یک دست گردان امامحسن (ع)
سهمیهی حاج سعید از عملیات الی بیت المقدس ،دست راستی بود که از پیکر افتاد..
در جبهه شاخص شناسایی حاج سعید
آستین خالیش بود و در عملیاتهـا
همه حیران بودند که این رزمنده تکدست چگونه با تیربار و آرپی جی به دشمن حمله میکند!!
مگر با یک دست و آن هم دست چپ میتوان قلب دشمن را نشانه رفت ....
🌷شهید حاج سعید تراب🌷
فرمانده گردان امامحسن(ع)
لشکر۱۰ سیدالشهداء
شهادت: ۱۳۶۷/۵/۱ ،جاده اهواز_خرمشهر
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
۲۳ آبان ۱۴۰۲
27.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗓 ۲۴ آبان ماه، سالروز عملیات فتح ۳
⏳ سال ۱۳۶۵
🎞 #موشن_گرافیک
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
۲۳ آبان ۱۴۰۲