eitaa logo
دفاع مقدس
4.8هزار دنبال‌کننده
25هزار عکس
15.9هزار ویدیو
1.3هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 در آستانه سالروز عملیات رمضان ؛ ✅ جانفشانی برای احداث یکصد متر خاکریز باقی مانده ◀️ خاکریزی که حدودا 9/9 کیلومتر آن در طول هشت ساعت در شب احداث شد، برای تکمیل یکصد متر باقی مانده آن در طول روز، که با مقابله دشمن روبرو شده بود، حدود پنج ساعت طول کشید.
🌴 عملیات رمضان شرق بصره ۱۳٦۱ ٦۱
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🎥 ؛ ▪️مروری بر عملیات های ۱۷ علی بن ابیطالب علیه السلام در دوران دفاع مقدس 🔻تنبیه متجاوز برای صلح پایدار* *🔹عملیات * با هدف تنبه متجاوز و دور کردن آن از مرزها با رمز «یا مهدی (عج) ادرکنی» در تاریخ تیرماه ۱۳۶۱ در شرق بصره آغاز شد و تا #۸ مردادماه ادامه داشت. 🔹عملیات رمضان مظهر نمایی و رزمندگان قم بود و در مراحل پایانی این عملیات، نام علیه السلام برای تیپ ۱۷ انتخاب شد.
📆 تیر ماه ۱۳۶۱ - بازجویی افسران عراقی از اسیران دربند ایرانی – عملیات رمضان
🔹خاطره‌ای از زین‌العابدین شادینیان، شهید عملیات رمضان 🌷حال و هوای جبهه که به مشامش می‌ رسید، همه دلبستگی‌ ها را فراموش می‌ کرد؛ فراموش که نه، برای لحظاتی خود را در جبهه تصور می‌ کرد؛ آنگونه که هیچ چیز حتی حضورِ همسرش هم او را از آن فضا جدا نمی‌ کرد؛ همان چیزی که خاطرات به جا مانده از او ثابت می‌ کند. 🌷همسر و فرزندانش حتی فرزندی که هنوز چشم به جهان نگشوده بود را به خداوندش سپرد و راهی مأموریت شد؛ رزمنده‌ای که به خانه برگشته بود تا جراحت دست و صورتش بهبود یابد، این بار بدون خداحافظی راهی جبهه می‌ شود تا محبت همسر و فرزند؛ دلش را اسیر نکند؛ به همین خاطر بود که در منطقه جنگی و از پشت تلفن حلالیت طلبید. 🌷او همان زین‌العابدین شادینیان، فرزند امامقلی‌ست؛ آخرین روز تیرماه در سال ۱۳۶۱ در بود که به جمع شهدا پیوست و اکنون یکی از گلهای گلستان شهدای اصفهان است؛ شلمچه خاطراتش را خوب به یاد دارد؛ اما حالا خاطره اى را که همسرش از او به یاد دارد بیان می‌ کند: 🌷"پسر کوچکم را بغل کرده بودم و برای خریدن کفش به بازار رفتم؛ زین‌العابدین را روزنامه به دست در حال مطالعه وقایع جنگ در گوشه ‌ای از بازار دیدم؛ کنارش ایستادم و گفتم: آقا این پارچه‌ ها متری چند؟ متوجه ما نشد؛ همانطور که سرش پایین بود گفت: از فروشنده بپرسید؛ آنقدر غرق در حال و هوای جبهه بود که گویی نه همسری دارد و نه فرزندانی؛ به حالش غبطه خوردم. 🌷در وصیت ‌نامه ‌اش نوشته بود به فرزندانم بگویید پدرتان تا زمانی که زنده بود در کسب و کار خودش راه عدالت را پیمود و در میدان جنگ مردانه جان به جان آفرین تسلیم کرد. 🌷....و این آخرین جملاتی بود که او بر روی کاغذ برایمان نگاشت تا خاطره ‌اش جاوید بماند و ما جاماندگان از قافله عشق تا قیامت در حسرت لحظه لحظه‌ های شعورش باقی بمانیم". 📚 كتاب "با اين ستارگان" نوشته حسين حميدى
📆 شب ۲۳ تیرماه ۱۳۶۱ - دعا و توسل رزمندگان قبل از آغاز عملیات رمضان
📄 فراری از وصیت نامه بسیجی ۱۶ ساله، شهید سید هاشم رحیمی: ✍ «مادران و خواهران، شما راهی در پیش بگیرید که دنباله رو شهیدان باشد و وظیفه شما است که کوبنده تر از خون شهیدان می باشد پس بر شما واجب است که این امر الهی را اجرا کنید. شما جهادی بزرگتر از این جهاد دارید و آن است، بکنید که امر پیغمبر اکرم«ص» است. بچه های خود را زیر سایه ی الله بزرگ کنید.... 🕊🕊 شهادت: / شرق بصره -- ۲۲ تیرماه ۶۱ -- عملیات رمضان ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دل می‌بَرد ز اهل زمین اشک های تـو ...
3.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از ناله‌ی یتیم حسن زیر سُمّ اسب راز وفا و عزت و غیرت به ما رسید ... 🎥 نوحه‌خوانی حاج‌صادق آهنگران در میان رزمندگان دفاع مقدس [ لحظه‌ای فرما درنگ ای امیر قافله تا به تو ملحق شویم....]
کتاب-شهدای-نوجوانان-135-ص-1-1.pdf
حجم: 29M
« » 🌷سلام خدمت دوستان و سروران گرامی: بمناسبت فرارسیدن روز ششم محرم و بزرگداشت حضرت قاسم بن حسن(ع) کتاب تالیف 👈 که نسخه pdf آن آماده شده جهت مطالعه و نشر در فضای مجازی، خدمت شما سروران گرامی تقدیم میگردد 👌 با نشر دوباره این کتاب در کانال و گروه های دیگر، ما را در راه بازسازی معنوی و نشر اهداف و آرمانهای امام خمینی، شهدا و انقلاب اسلامی یاری فرمائید. ارادتمند: ناصر کاوه
🚩زندگینامه: سعید جان‌ بزرگی:👆 🌹 سعید جان‌بزرگی در 12 اسفندماه سال 1344 در شهرری دیده به جهان گشود. وی درس و مدرسه را همانند کودکان همسال خود در سن 7 سالگی آغاز کرد و در 15 سالگی شوق حضور در میدان دفاع از کشور، او را به جبهه کشاند. 🌹 سعید جان‌بزرگی در سال 1362 به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در واحد تبلیغات جنگ مشغول به خدمت شد. او در سال 1363 در عملیات «بدر» بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی مجروح شد و چند ماه بعد و پس از کسب بهبودی نسبی، به جبهه باز گشت. 🌹 جان‌بزرگی در عملیات کربلای 5 گلوله‌ای از کنار سرش عبور کرد و او به طور معجزه‌آسایی زنده ماند. وی در عملیات والفجر 10 در منطقه حلبچه شرکت کرد و در روز بیست و هفتم اسفند ماه 1366 در حالی که در زیر بمباران شیمیایی در شهر مشغول عکس‌برداری از وقابع و فجایع روی داده بود، خود نیز تحت تاثیر همان گازهای شیمیایی قرار گرفت. 🌹 عکس‌های سعید جان بزرگی از حلبچه، یکی از تلخ‌ترین تصویرهای جنایات جنگی است.😢 جان‌بزرگی از لحظات اولیه بمباران شیمیایی حلبچه عکس‌های بی نظیری گرفت و خودش هم شیمیایی شد.او در خاطراتش می‌نویسد: 📣 "با خودم می‌گفتم، لحظات ثبت شده توسط دوربین من باعث خواهد شد تا مردم دور دست در مورد مردانی که سال‌های جوانی‌شان را دستخوش شعله‌های نبرد سنگین زرهی کرده‌اند، بیندیشند و به این باور رسیدم که آدم‌های درون قاب تصویر من هرگز نخواهند مرد و من به آنان عمر جاودان خواهم بخشید." 🌹 سعید جان‌بزرگی بعد از اتمام جنگ، تحصیلات خود را ادامه داد و در سال 1375 ضمن کسب عنوان دانشجوی نمونه سال، در رشته عکاسی فارغ التحصیل شد. در این دوران سه مرتبه به زیارت بیت‌الله الحرام و یک مرتبه به کربلای معلی ‌مشرف گردید. او در سال 1371 با دوشیزه‌ای پارسا ازدواج کرد و صاحب 2 فرزند شد. 🌹 سعید جان‌بزرگی روز به روز ضعیف‌تر و رنجورتر می‌شد و اثرات مخرب گازهای شیمیایی، آشکار شده بود.سرانجام بعد از چهار مرتبه عمل جراحی در روز. 22 تیرماه سال 1381 در حالی که معاونت فرهنگی لشگر 27 محمدرسول (ص) را بر عهده داشت در بیمارستان شهید مصطفی خمینی، دار فانی را وداع گفت و با ذکر یا ابوالفضل العباس (ع) به دیدار معشوق خویش شتافت. پیکر پاک شهید سعید جان‌بزرگی در قطعه 29 بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.🌹 📚 کتاب: ✍️