eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
10.2هزار ویدیو
840 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پایداری
Hossein Fakhri - Khahare Man (320).mp3
11.25M
بنشین تا به تو گویم زینب غم دل با تو بگویم زینب! بعد من قافله سالار تویی خواهر من… دختر حیدر کرار تویی خواهر من… خون ما جمله در این دشت روان خواهد شد خولی و شمر به ما دشمن جان خواهد شد خواهر من! خواهرم اکبر و عباس و علی اصغر من… هدف نیزه و پیکان جفا خواهد شد خواهر من! جمله یاران حسین در سفر کرب و بلا سر به کف جان به ره دین خدا خواهد شد خواهر من… خواهرم خون شهیدان به بیایان بلا! نهر جوشنده و پر شور و نوا خواهد شد خواهر من چون که با دجله و با نهر فرات آمیزد… خواهرم خوب نگر تا که چه ها خواهد شد خواهر من! موج طوفنده و غران چو هزاران شمشیر… بی امان بر سر عدوان خدا خواهد شد خواهر من! چون که خون شهدا چشم عدو را بندد بزم طاغوت به یک لحظه عزا خواهد شد خواهر من… بعد من خواهر من باز نما قصه ما… چو زبانت سپر آل عبا خواهد شد خواهر من! چون که بر نی سر پر خون حسینت بینی خواهرم صبر نما ظلم فنا خواهد شد خواهر من اهل بیتم همه در سوگ پدر می گریند… ام کلثوم در آن دم به نوا خواهد شد خواهر من! گر تو را مضطر و نالان و پریشان بینند… شاد و خندان دو لب دشمن ما خواهد شد خواهر من لشگر خصم شما را به اسیری گیرند… شام غم مسکن و ماوای شما خواهد شد خواهر من! این زمان نوبت شمشیر زبان می آید… تیز و بران چو خون شهدا خواهد شد خواهر من حسین فخری خواهر من 🌹🌹🌹🌹🌹
32.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 📽 تصاویری بسیار زیبا و دیدنی از دسته عزاداری حسینیه اعظم زنجان در روز غمبار و پرشکوه یوم العباس هشتم محرم ۱۴۰۳ (۲۴ تیرماه) با رجز خوانی پرشور شاعر پرتوان اهل بیت (ع) حاج ولی الله کلامی 🎙رجز اول : یل یاتار ، طوفان یاتار یاتماز حسینین پرچمی کاخ نامردان یاتار یاتماز حسینون پرچمی دیده ی دوران یاتار یاتماز حسینین پرچمی ... 🎙 رجز دوم : یاران قیامت اولدی ، میدان کربلاده ئولدوردولر حسینی ، عطشان کربلاده راوی دیر باخیردم ، گوردوم داغیلدی لشگر گرد وغبار ایچینده ، چیخدی اوشمر کافر بیر الده بیرکسیک باش ، بیر الده قانلی خنجر القانینه بویانمیش ، دامان کربلاده... 🏴 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 👌بسیار دیدنی و شنیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 نواهای ماندگار 🔻 با نوای حاج صادق آهنگران 🔅 سرنوحه شد شب هجران خواهر نالان کم نما افغان با دلی سوزان فردا به دشت کربلا زینب ای زینب گردد سرم از تن جدا زینب ای زینب اجرا شده در مسجد جزایری اهواز در جمع رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا ۱۶ آبان ۱۳۶۰ در شب عاشورا شعر: مرحوم حاج حبیب الله معلمی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌼تو عزاداری هم ملاحظه‌ی مردم رو بکنید! ✍️شب عاشورا، پیروجوان بر سروسینه می‌زدند و این دم را تکرار می‌کردند: امشب شهادتنامه‌ی عشاق امضا می‌شود فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می‌شود مسن‌ها و بزرگ‌ترهای جلسه می‌گفتند مردم خسته شدند و اصرار داشتند مجلس تمام شود اما جوان‌ترها دوست داشتند هنوز سینه بزنند و کنند. به‌هرترتیب، مجلس به پایان رسید. جوان‌ها که از بزرگ‌ترها شاکی شده بودند از گود مسجد شهدا آمدند بیرون و با حالت قهر به مسجد محمدی رفتند. آمد مسجد و به ما گفت: «قرار نیست شما تا صبح عزاداری کنید و پیرمرد و پیرزن هم کنار شما اذیت بشن‌. هرکسی براساس مقتضیات سنش تا یه حدی می‌تونه توی جلسه بشینه. شما اشتباه کردید و باید سروقت عزاداری‌تون رو تموم می‌کردین، بعد می‌اومدین توی این مسجد، تا صبح می‌شستید مناجات و عزاداری می‌کردین.» همون موقع ابراهیم متوجه شد بچه‌ها غذا نخوردند. از یک هیئت دیگه دو تا مجمع بزرگ غذا گرفت برد گذاشت جلوی بچه‌ها و گفت: «حالا بخورید جون بگیرید، جون گرفتید تا صبح عزاداری کنید اما یادتون باشه حتی تو عزاداری هم ملاحظه‌ی مردم رو بکنید.» 📚 از کتاب جوانمرد روایت زندگی و خاطرات شهید ابراهیم هادی | ج۱ 📖 صفحات ۷۸ و ۷۹
امشب_شهادت_نامه_ی_عشاق_امضا_می_شود_mp3.mp3
33.13M
🌴 🌗 روضه شب عاشورا 🎤 نوای حاج صادق آهنگران الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم نه تنها سر برایت بلکه از سر بهتر آوردم شاعر:محمد حسن فرحبخشیان(ژولیده نیشابوری) امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود شاعر:حبیب الله چایچیان(حسان) در یم خون حسین می زند دست و پا یا غریب یا حسین یا غریب یا حسین شاعر:سیدرضا موید خراسانی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽؛ 👈 حتی فقط یک حاجی در طول تاریخ اینگونه طواف نکرد ! 👈 حضرت اباالفضل (علیه السلام) شب عاشورا را چگونه گذراند ؟! ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
صادق_آهنگران_شب_عاشورا_نموده_خاموش.mp3
10.55M
⏳ دوران 📢 صوت | نوحه حاج صادق آهنگران 🌗 نموده خاموش عزیز زهرا 🔥 چراغ خیمه اش رادر شب عاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿 اینجا کربلا در کربلاست..- 🌷 کلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا - 🌗 شب عاشورا- 🌴 حاشیه اروند کنار، ۲۰ بهمن ۱۳۶۴-قبل از عملیات والفجر۸-غواصان خط شکن لشکر ۵ نصر-استان خراسان کانال دفاع مقدس
"از باب استعاره نیست اگر عاشورا را قلب تاریخ گفته اند. زمان هرسال در محرم تجدید می شود و حیات انسان هر بار در سیدالشهدا. نه این حیات دنیایی، که جانوران نیز از آن برخوردارند. حیاتی که در خور انسان است،حیات طیبه،حیاتی آن سان که امام داشت، زیستی آن سان که امام زیست." شهید سید مرتضی آوینی عزاداری رزمندگان لشگر ٢٧ حضرت محمد رسول الله (ص) دوکوهه-حسینیه شهید همت، ۱٣۶٣ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ 🏴
حسین_فخری_مي_چكد_خون_از_دوديده_شب.mp3
12.07M
📢 صوت | نوحه‌سرایی شب عاشورا - با صدای حسین فخری 🌴 محرم سال ١٣٩٦ - مسجد جامع خرمشهر ▫️ نوحه به سبک دشتی
اصغرم چه بی تابی می زنی چرا پرپر .mp3
23.2M
| حاج صادق آهنگران 🌴 روضه ی شب عاشورا روضه ی شهادت حضرت علی اصغر(ع) اصغرم چه بی تابی می زنی چرا پرپر لایی لایی ای مادر میان خیمه ها امشب خدایا قحطی آب است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩🚩 📽 / فرازی زیبا از وصیتنامه بسیجی مخلص ✍... اگر دشمن را در خانه اش نکشید ، دشمن مى آید و شما را در خانه تان مى کشد. در زمان امام حسین (ع) نیز عده اى شب عاشورا از معرکه جنگ فرار نمودند. امام حسین (ع) با همان عده معدود به جنگ یزیدیان برخاست زیرا که مى دانست ، حق است و آخر خون حسین(ع) بود که اسلام را تا الان زنده نگه داشته است. در راه خدا کشته شدن و کشتن هر دو پیروزى است... 🇮🇷 بسیجی دلاور مداح باصفای جبهه ها ، از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز در دوران دفاع مقدس بود که فروردین ماه ۱۳۶۶ در عملیات عاشورایی در منطقه عملیاتی به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد
🌷خاطره ای از شهید محمدباقر الله وردی راوی: همرزم شهید 🌗 شب عاشورا بود . ساعت 2 نصف شب را نشان می داد . محمد باقر آرام از خواب بیدار شد تا وضو بگیرد برگشت و مشغول نماز شد . یکی از بچه ها به شوخی گفت الان وقت نماز نیست و او بعد از اتمام نماز جواب داد فردا من شهید می شوم آمد دوباره خوابید . صبح که برای نماز بیدار شد نیت روزه کرد فرمانده به او گفت ما فردا زیاد راه می رویم تو خسته می شوی گفت عیبی ندارد ساعت 5 صبح 12 نفری برای شناسایی مکانی که یک فروند هواپیما در حین ماموریت سوختش تمام شده بود و فرود آمد رفتیم وماموریت با موفقیت انجام شد حدود 1 ساعت بعد از ظهر سوار ماشین شدیم تا برگردیم . محمد با زبان روزه لب به سخن گشود و گفت هر کسی الان شهید شود به جمع شهدای کربلا می پیوندد هنوز جمله اش به پایان نرسید که خمپاره ای سفیر کشان در کنارش فرود آمد و منفجر شد و بعد از فروکش کردن گرد و غبار همه پیکر بی جان و به خون خفته محمدباقر را دیدیم که به شهدای کربلا پیوست . (راوی: همرزم شهید
Shab10Moharram1394[05].mp3
5.01M
🏴مداحی میثم مطیعی در شب 🏴امشب قرآن به لب است، فردا بر رحل سنان (واحد) 🏴 🏴 🏴🤲
🏴 رنگ و بوی ماتم عزای امام‌حسین (ع) در جبهه‌ها 💠 ماه محرم در جبهه رنگ و بوی خاص خود را داشت و هر یگان در مقر خود مراسم ویژه‌ای برگزار می‌کردند. 🔹همزمان با گرفتن رنگ و بوی عزا در کل کشور روز‌های محرم در دوران دفاع مقدس و در جبهه‌های جنگ غرق در ماتم و عزاداری اباعبدالله می‌شد. محرم اوج دلدادگی رزمنده‌ها به خدا بود. با اینکه ذکر "یا حسین" از لب، و فکر کربلا از ذهن رزمنده‌ها جدا نمی‌شد، اما محرم بهانه‌ای بود برای یادآوری بیشتر قیام عاشورا. رزمنده‌ها در حسینیه‌ها و گاه در سنگر‌ها و مقر‌ها از هر فرصتی برای برپا داشتن عزاداری استفاده می‌کردند. 🚩فضای مقر‌ها رنگ عزا به خود می‌گرفت. نیرو‌های تبلیغات تمام سعی خود را برای فضاسازی‌های محرمی با نوشتن پلاکارد‌ها و پرچم‌های مشکی به کار می‌گرفتند. شعار‌ها و نوا‌های دسته جمعی صبحگاه متناسب با حال و هوای محرم گفته می‌شد، برای بسیاری از رزمنده‌ها محرم‌های جبهه منحصر به فردترین محرم‌ها در تمام عمرشان محسوب می‌شود. 🌷آرزو‌ها برای شهادت در این ماه رنگ و بویی دیگر می‌گرفت، و گویی مشتاقان شهادت در این ایام مشتاقانه‌تر آغوش خود را برای شهادت باز می‌کردند. هرکسی دوست داشت تا شهادت در این ماه نصیبش شود، آرزویی که برای برخی به وقوع می‌پیوست و آنان را همراه با اصحاب امام حسین (ع) بر سر یک سفره می‌نشاند. 🌴 هر یک از لشکر‌ها و یگان‌های رزمی در محل مقر‌های خود برنامه‌های ویژه‌ای در این ماه برگزار می‌کرد 🚩🌴🚩🌴🚩🌴🚩🌴 🎞 در فیلم پیش رو که زمان ضبط آن به طور دقیق مشخص نیست، عزاداری رزمندگان عزاداری نیرو‌های لشکر علی‌ابن‌ابی‌طالب ، را به تصویر کشیده است👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 عزاداری نیرو‌های لشکر علی‌ابن‌ابی‌طالب در شب عاشورا 🌴 عزاداری رزمندگان تیپ قمر‌بنی‌هاشم در روز عاشورا 🌿 برگزاری مراسم شام غریبان در حضور خلبانان هوانیروز مستقر در جبهه‌های جنوب 🔵 دوران جنگ تحمیلی 🌿کانال دفاع مقدس ۲
هدایت شده از دفاع مقدس
🌗 در این شب عزیز و عظیم عاشورا؛ این خادم کوچک خود را فراموش نکنید!! 🤲 التماس دعای فراوان دارم ... 🤲 یا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِكْشِفْ كَرْبى بِحَقِ اَخْیكَ الْحُسَیْنِ🕌 ⚪️ باشیم و محرم سال دیگه رو هم ببینیم ... با سلامتی و عافیت کامل، ان شاءالله🤲 ✍ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ https://eitaa.com/DefaeMoqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕 🙏 ممنون از اینکه آمدی، آقای ما شدی 🙏 ممنون از اینکه نوکر این خانه، ما شدیم 🤲 شکر خدا که فاطمه ما را خریده است 🤲 شکر خدا که خرج بساط شما شدیم
ابالفضل باوفا علمدار لشکرم.mp3
11.49M
مجلس عزاداری محرم 🏴🏴 در سالهای ابتدایی جنگ، ... در محفل رزمندگان 🌴 ابالفضل باوفا علمدار لشکرم مه هاشمی نسب امیر دلاورم شاعر: حاج حبیب الله معلم
دل می‌بَرد ز اهل زمین اشک های تـو ...
🔹به مناسبت فرارسیدن محرم الحرام 💠 خاطرات آزادگان از عزاداری‌های ماه محرم در اردوگاههای رژیم بعث 🏴 ✍️ راوی: آزاده شهید سیدعلی اکبر مصطفوی ◀️ بعثی ها قبل از فرا رسیدن ماه محرم مخالفت خود را با عزاداری از طریق مسوولان آسایشگاه ها به گوش اسرا رساندند و تهدید کردند در صورت توجه نکردن به این دستور عقوبت سختی در انتظار شماست. معتمدین اردوگاه گفتند چون اسیر دشمن هستیم، باید در این مورد تقیه کنیم، یعنی طوری عزاداری کنیم که باعث حساسیت بعثی ها نشود. بچه ها هم با این تصمیم موافق بودند. ▫️تا شب عاشورا عزاداری آرام به طوری که بعثی ها متوجه نشوند ادامه داشت. ولی شب عاشورا یک دفعه سکوت نُه شبه شکسته شد. همه پیراهن هایمان را از تن درآوردیم، برق آسایشگاه را خاموش کردیم -این در حالی بود که خاموش کردن برق از نظر دشمن جرم بزرگی محسوب می شد- و در تاریکی شب نوحه خوانی و سینه زنی شروع شد. به پیروی از آسایشگاه شماره یک که من در آن بودم بقیه آسایشگاه ها هم عزاداریشان را شروع کردند؛ صدای فریاد "یا حسین" "یا حسین" اسرای اردوگاه که تعدادشان دو هزار و چهارصد نفر بودند، در دل شب در اردوگاه طنین انداخت. 🚩 فریاد "یا حسین، یا حسین" بچه ها که مطمئنا از کیلومترها دورتر شنیده می شد شاید به گوش مردم شهر رمادی هم رسید. عشق و دلباختگی اسرا به سالار شهیدان اباعبدالله الحسین(ع)، اسرا را طوری شیفته خود کرده بود که در آن شب به تنها چیزی که فکر نمی کردند، شکنجه سربازان بعثی بود. 🏴 عزاداری همچنان ادامه داشت تا اینکه یک دفعه متوجه شدیم که بیش از پنجاه نفر از سربازان و نگهبانان در حالی که چوب و کابل های برق فشار قوی در دست دارند، وارد اردوگاه شده و مستقیما به طرف آسایشگاه شماره یک می آیند. 🔴 با عصبانیت و فریاد در آسایشگاه را باز کردند و در همان تاریکی شب با کابل، چوب و لگد به جان اسرا افتادند. ناله و فریاد اسرا با نوای "یا حسین، یا حسین" در هم آمیخته بود. شکنجه جلادان بعثی بیش از ده دقیقه ادامه داشت. 🔹 بعد از کتک کاری مفصل، برق آسایشگاه را روشن کردند. وضعیت بچه ها واقعا رقت انگیز بود. خیلی ها روی زمین افتاده و می نالیدند، بقیه هم با بدن های خون آلود و زار و نزار به دیوار تکیه داده بودند. 🔺 با ضربه چوبی که به سرم خورد، سرم گیج می رفت طوری که چشمانم جایی را نمی دید. فکر نمی کردم دیگر روی سلامتی را ببینم اما به لطف خدا طولی نکشید که حالت طبیعی خود را به دست آوردم. 🔴 چند دقیقه بعد، آنها که سینه هایشان در اثر سینه زنی بیشتر از دیگران سرخ شده بود، مجددا مورد شکنجه قرار گرفتند. صدای فریاد یا حسین یاحسین دو هزار و چهارصد نفر اسیر زیر شکنجه بعثی های خون آشام تا دو بعد از نیمه شب ادامه داشت. تازه بعدش هم تعدادی را به عنوان گرداننده برنامه عزاداری از میان اسرا جدا کرده و در بیرون اردوگاه شکنجه کردند!! ◀️ همه تصورمان این بود در آن شب حداقل بیش از پنج نفر شهید خواهیم داشت، ولی به خواست خداوند و حرمت خون امام حسین (ع) و یارانش هر چند مجروح زیاد داشتیم اما تلفات نداشتیم. ⚪️ بعد از ماجرای عاشورای حسینی در سال ۵۹ در اردوگاه رمادی، دشمن تا سالها بعد از برگزاری مراسم عزاداری بالاخص در ایام محرم، طرح و نقشه دیگری را به اجرا درآورد. دو روز مانده به تاسوعا و عاشورا آمپول هایی به بدن اسرا تزریق می کردند که حداقل تا سه شبانه روز حالت استفراغ توام با سرگیجه و سردرد داشتیم طوری که قادر به حرکت نبودیم. تازه با این همه، بارها مسوولان اردوگاه با گستاخی ادعا می کردند که رژیم عراق طبق قوانین سازمان ملل با اسرا رفتار می کند. در صورتی که عملا بر خلاف قرارداد ژنو که اسرا مجاز هستند به اعمال دینی و مذهبی خود عمل کنند، عمل می کردند!!👇👇
مجاهدات_سردار_سید_علی_اکبر_مصطفوی.pdf
1.07M
📃 شمه ای از مجاهدت های آزاده دوران دفاع مقدس شهید علی اکبر مصطفوی (راوی خاطره فوق👆) — مسئول حفاظت بیت امام خمینی(ره) — دلاورمرد روزهای سخت نبردهای کردستان و اوایل جنگ با دشمن بعثی — یار دیرینه شهید دکتر چمران . . .
🌹 یادی از امیر سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی ☀️ فرمانده پایگاه پای برهنه در میان عزاداران... ✳️ در یکی از روزهای ماه محرم همراه عباس و چند تن از خلبانان ماموریت حساس و مشکلی را انجام داده و به پایگاه برگشته بودیم... ✅ به اتفاق عباس ساختمان عملیات را ترک کردیم در جلو ساختمان ماشین اماده بود تا مارو به مقصد برساند. عباس برای اینکه بقیه در مضیقه نباشند به راننده گفت: _ پیاده می‌رویم شما بقیه بچه ها را برسانید... من هم به تبعیت از عباس سوار نشدم و هر دو پیاده به راه افتادیم پس از دقایقی به یکی از خیابان های اصلی پایگاه رسیدیم. ✳️ صدای جمعیت عزادار از دور به گوش می‌رسید کم کم صدا بیشتر شد عباس به من گفت بریم به طرف دسته عزادار...برسرعت قدم هایمان افزودیم .. پرچم‌های دسته عزاداراز دور پیدابود...خوب که دقت کردم دریافتم که هرچه به جمعیت نزدیک تر میشویم چهره عباس برافروخته تر می‌شود درحال پیش رفتن بودیم که لحظه ای سرم را برگرداندم ودیدم که عباس کنارم نیست... ✳️ وقتی برگشتم اطراف و پشت سرم را نگاه کردم دیدم عباس مشغول در آوردن پوتین‌هایش است... به آرامی پوتین و جوراب را از پا در آورد و بندهایش را به همدیگر گره زد و آن را به گردن اویخت... سپس بی اعتنا از کنار من عبور کرد... با دیدن این صحنه بی اختیار به یاد حر بن یزید ریاحی هنگامی که به حضور امام شرفیاب میشود افتادم... 🌷 چند لحظه بعد عباس میان انبوه عزاداران بود و با صدای زیبایش نوحه می‌خواند و جمعیت سینه زنان و زنجیر زنان به طرف مسجد پایگاه می‌رفتند. من تا آن روز گاهی در ایام محرم دیده بودم که بعضی با پای برهنه عزاداری کنند ولی ندیده بودم که فرمانده کل پایگاهی با پای برهنه در میان سربازان و پرسنل عزاداری ونوحه خوانی کند... ✍️ خاطره از امیر سرتیپ خلبان فضل الله جاویدنیا 🏴السَّلامُ عَلَیْکَ یٰا اَباعَبْدِاللَّهِ الحسین🏴 👇👇