فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید سید مرتضی آوینی
امشب، سكوت شب رازدار دعاهايی است كه تا عرش صعود می يابند و زمين را به آسمان متصل ميكنند. ای نخلها، ای رود، ای نسيم، ای آنان كه با نظام تسبيحیِ عالم وجود در پيونديد، با ما كه اين پيوند نداريم بگوييد كه تقدير چيست و قضای الهی بر چه گذشته است . . .
صَلی اَللهُ عَلیکْ یا اباعبدلله (ع)
🆔 @DefaeMoqaddas
✅ کانال "دفاع مقدس"
در فیروزه نگاهشان
هنوز آوازِ سبز زندگی جاری است
دستهایشان بسته شد امّا
دلهایشان تا آخرین قطره خون
نامِ بلند ایثار را فریاد زد ...
#غواصان_دریادل
#عملیات_کربلای_چهار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌈 الا بذکر الله تطمئن القلوب
🆔 @DefaeMoqaddas
✅ کانال "دفاع مقدس"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 عملیات کربلای ۴ - گردان کوثر — لشگر علی ابن ابیطالب
دفاع مقدس
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شدم من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت کاول ن
هر سال که به کریسمس نزدیک میشویم، یاد شهید سیدجلال خوشی میافتم!
فردای روزِ زمینی شدن عیسی مسیح، جلال آسمانی شد!
(توضیح اینکه، سال ۶۵ که جلال شهید شد، کریسمس در تاریخ چهارم دیماه بود، یعنی یک روز قبل از شهادت ایشون در روز جمعه پنجم دیماه ۱۳۶۵. ولی امسال یعنی سال ۹۹ که کبیسه است، شهادت سیدجلال و کریسمس، همزمان شدهاند در روز ۵ دیماه.)
—————————————
من و سيدجلال
آشنایی من و جلال به تابستون ۶۲ و حضور در گردان میثم لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص) در اردوگاه قلاجه کرمانشاه برمیگرده. فرمانده گردان ما شهید کسائیان بود، با کاریزما و اقتدار در سطح یک فرمانده گردان آفندی و درعین حال، تواضع و فروتنی خاص خود. من و سیدجلال هر دو بسیجی و تو همین گردان بودیم که در عملیات والفجر ۴ در ارتفاعات کانیمانگا شرکت کردیم. من یکی از بیسیمچیهای گردان بودم و جلال هم در یکی از گروهانها، نیروی رزمی بود.
من و جلال، سال ۶۳ در گردان ابوذر لشگر ۲۷ در اردوگاه بستان، با هم بودیم. جلال تو واحد نظامی بسیجی نازنین حسین مصطفایی که در عملیات بدر شهید شد، خدمت میکرد و من هم در واحد روابط عمومی گردان.
بعد هم که حدود دو سال، در واحد دیدهبانی تیپ ذوالفقار لشگر ۲۷، هر دو دیدهبان بودیم.
وقتی برای اولین مرتبه با سيدجلال در گردان میثم آشنا شدم، ایشون مثل بقيه اعضای گردان، خيلی داش مشتی، باصفا و درعين حال مودب، مهربون و دوست داشتنی بود. با خصوصياتی كه داشت ازقبيل حاضر جواب بودن، طرز راه رفتن و لباس پوشيدن، بيننده در نگاه اول احساس میكرد با يه نوجوون جنوب شهری باصفا مواجه شده. سيد بسيار حاضر جواب و شوخطبع بود، طوريكه يک مرتبه من و ايشون با يكی از دوستان، آخر شب جلوی چادر نشسته بوديم، جلال و دوست ديگهمون شايد نزديك به یک ساعت بدون وقفه لطيفه تعريف میكردند و خوب معلوم بود كه من از خنده روده بر شده بودم!
دوستی ما از سال ۶۴ عمق بیشتری پیدا کرد، وقتی که هر دو ما در واحد دیدهبانی تیپ ذوالفقار ل ۲۷ مشغول به خدمت شدیم.
با ارتباطات نزدیکی که با هم پیدا کردیم، دیگه كاملا میشد فهميد كه سيدجلال، یک فرد بسيار دانایی است. البته عموما بچههايی كه وارد گروه ديدهبانی میشدند بخاطر ضرورت اشراف بر محاسبات ریاضی و مسائل ديده بانی، بايد با مباحث رياضی و جغرافيا و نقشهخوانی و اين مسائل، آشنا میبودند. طبیعی بود سيد، با هوش و ذکاوتی که داشت، خيلی زود به اين مباحث تسلط پيدا كرد و با اشراف بر موضوع و شجاعتی كه داشت در یک مقطع زمانی، به فرماندهي ديدهبانی هم رسيد. ولی نكته جالب اين بود كه سيدجلال به مسائل كاری و محاسبات نسبتا پیچیده ادوات نظامی که با ما دیدهبانها کار میکردند مانند خمپارهاندازهای مختلف و غيره هم تسط پيدا كرد و بارها میشد كه از ديدگاه برمی گشت عقب پيش بچههای ادوات و به اصطلاح، تو انجام محاسبات و اجرای دقيق آتيش اونها رو كمك میكرد.
جلال، اطلاعات تخصصی نظامی خوبی هم داشت، مثلا وقتی هواپيمای عراقی رو توی هوا و با اون سرعت فوقالعادهای که داشت میديد، سريع نوع هواپيما رو تشخیص میداد. جلال بسیار علاقمند مطالعه مجلات و مطالب نظامی بود.
اطلاعات عمومی بسیار خوبی هم داشت. بعنوان مثال، درحالیکه اون زمان اینترنت نبود و در جبهه هم فرصت دیدن برنامههای تلویزیون فراهم نبود، جلال اسامی بسیاری از فوتبالیستهای باشگاههای اروپایی رو میدونست.
شاید دلیل دانایی جلال این بود که خیلی اهل مطالعه بود. خاطرم هست یکی از مجلات مورد علاقه جلال، مجله دانشمند بود که بصورت ماهیانه منتشر میشد.
در منطقه یافتآباد تهران که خونواده آقای خوشی در اونجا زندگی میکردند، یک کتابفروشی بود که صاحب اون یک فرد مذهبی بود که در دوران شاه بخاطر فعالیتهای سیاسی، مدتی زندانی شده بود. جلال با ایشون دوست بود و خیلی وقتها که تهران بود، به این کتابفروشی سر میزد.
با روحانی باصفا و مخلص لشگر ۲۷ یعنی حاج آقا پروازی هم دوست بود و زمانی که هر دو بزرگوار در تهران بودند، به ایشون سر میزد. جلال میگفت، وقتهایی که من پیش حاج آقا هستم، ایشون به درس و بحث طلبگی خودشون مشغول هستند و من هم از کتب و منابع حوزه استفاده میکنم.
جلال البته خيلی شجاع بود و در بسیاری از عملياتهای سخت شركت كرده بود. جالب اين بود كه بعد از عمليات بدر كه گروهانی که سید در اون بود، وقتی در يک موقعيت بسيار سخت گير افتاده بود و سيد که مجروح شده بود و با تعداد معدودی از رفقا توانسته بودند جان سالم به در ببرند، بعدا به من گفت: هنوز در وضعيت امتحان سخت الهی قرار نگرفتم و نمیدونم در زمانهای سخت، چطور میتونم از پس امتحانات بربیام!
در لايههای درونی سيد كه وارد میشدی، میديدی که ایشون بسيار مقيد به آداب و عبادات و مستحبات بود.
من معمولا شبها كنار سيد میخوابيدم. ⚪️ ادامه👇👇
دفاع مقدس
هر سال که به کریسمس نزدیک میشویم، یاد شهید سیدجلال خوشی میافتم! فردای روزِ زمینی شدن عیسی مسیح، جل
❇️خاطرم هست که هرشب قبل از خواب، چند دقیقهای مینشست و با خود خلوت میکرد. میدونستم که درحال «حاسبو، قبل ان تحاسبو» هست و لذا مزاحمش نمیشدم.
بعد هم که میخوابیدیم، حدود یک ساعت قبل از نماز صبح بلند میشد و بگونهای که کسی متوجه نشود میرفت سراغ نماز شب. البته چون من کنار ایشون بودم و شاید فضول، متوجه نماز شب سید میشدم. دقیق نمیدونم ولی حدس میزنم سالها نماز شب سیدجلال، چه در جبهه و چه زمانی که در تهران مرخصی بود، ترک نشده بود.
سیدجلال، علاقه شدیدی هم به هیات و سخنرانی مذهبی و روضهخوانی داشت و طرفدار پر و پا قرص هیات بود.
سيد جلال پس از سالها حضور در مکتب عشق و عرفان جبهه، افتاده بود در وادی عرفان و به سرعت پیش میرفت و اذعان میكنم ديگه از ایشون، خیلی عقب افتاده بودم.
مادر بزرگوار سيدجلال كه اين شهيد رو در دامن خودش به اين زيبايی و درستی پرورش داده برای بنده تعریف کردند: بعد از شهادت جلال، حاج آقا پروازی به من گفتند كه يک مرتبه سيدجلال سوالی عرفانی از من پرسيد و من به ايشون گفتم اجازه بده تا از استادم سوال كنم و جواب آن را به شما بدهم. آقاي پروازی گفتند كه رفتم حوزه و از استادم اون مطلب رو سوال كردم. استاد فرمودند اين سوال نشون میده که فرد سوال کننده مراتب عرفان رو خیلی پیش رفته که این مطلب به ذهن ایشون خطور کرده. حاج آقا پروازی به استاد گفتند که یک بسیجی ساده این سوال رو از من پرسیده!
جسم و بدن جلال، دیگه طاقت کشش و ظرفیت روح او را نداشت. روح جلال در اوج ملکوت بود و جسم ایشون در کنار ما.
سیدجلال، جلال و جبروت خدا رو لمس کرده بود و حاضر نبود آن را با هیچ چیز دیگری عوض کند.
شاید بخاطر همین بود که در تاریخ ۵ دیماه ۶۵، زمانی که برادر عزیزمون مرتضی ایمانجانی، بسیجی واحد دیدهبانی، وقتی بعد از کلی مقدمه چینی، بالاخره گفت که سیدجلال هم پرکشید و رفت،
من اصلا تعجب نکردم و فقط گفتم: میدونستم سيد شهيد ميشه، ولی فكر نمیكردم اينقدر زود!
كاش میشد از سيدجلال خوشی که شاید در آینده بیشتر به افسانه شبیه باشه تا یک ماجرای واقعی، در کشور ما یک فيلم ناب میساختند تا جوانهای ایران، دركنار فيلمهایی مثل نجات سرباز رايان كه بیننده محو سناريو و جلوههای ويژه اون میشوند و يا خواندن داستانهایی مثل پتروس فداكار كه البته در صحت آن هم ترديد وارد شده، بدانند كه آرامش، امنیت و اقتداری که اين مملكت در منطقه پرالتهاب خاورمیانه درحال حاضر دارد، مديون چه كسانی است.
روح شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، بويژه سيدجلال خوشی شادتر از هميشه انشاءالله!
رضا نوريان
۵ دیماه ۱۳۹۹
🆔 @DefaeMoqaddas
✅ کانال "دفاع مقدس"
جا نمی شود
این خنده ها
در قاب هیچ پنجرهای ؛
خنده هایتان ....
تمام دوربینها را عاشق کرده است! 🌈
🆔 @DefaeMoqaddas
✅ کانال "دفاع مقدس"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عملیات کربلای چهار
دفاع مقدس
عملیات کربلای چهار
💥این روزها ایام سالگرد عملیات کربلای 4 است و کربلای چهار یعنی چه؟! 👈 از رزمنده های جنگ و شرکت کننده در کربلای 4 که بپرسید یک جمله شنیدنی دارند که خیلی عجیب است... میگویند : ستارگان آسمان بالای سر اروند رود و نهر خین،صحنه هایی را دیدند که خورشید تا قیام قیامت از دیدن آن محروم است!
🍀خدایا اینان چه دارند می گویند؟ مگر آنجا کجا بوده؟ مگر چه اتفاقی افتاده؟
میخواهید بدانید کربلای چهار چه خبر بوده ؟
🍀پس با چشم دل بخوانید : جنازه بچه ها کنار هم جمع شده بودند، بعضیها سر نداشتند، بعضی دست و پا نداشتند، بعضی در لباس غواصی شهید شده بودند،آرام آرام بدن آنها را از سیم خاردار ها جدا میکردند و به طناب گره میزدند و در آب رها میکردند، دو نفر بسیجی اول طناب را میگرفتند و دو نفر دیگر آخر طناب را که شهداء را به عقب برگردانند. در تاریکی اروند،صفی از پیکر پاره پاره شهداء در آب روان بود، آن شب اروند شاهد صحنه هایی از منتهی الیه مظلومیت و شجاعت و ایثار بود...
🍀فکرم به پرواز درآمد👈خدایا: میان این همه انسان که در شهرها در خانه های گرم و نرم خود خوابیده اند،چند نفر چنین صحنه هایی به مخیله شان خطور می کند؟... چند نفر باور میکنند که این جوانان برای امنیت و آسایش آنها اینچنین از همه چیز خود گذشتند؟... چند نفر مظلومیت این بچه ها را شناختند؟
#کربلای_چهار_عملیات_فریب بود یا نبود!👈لو رفته بود یا نرفته بود اینها مال دانشکده های جنگ است. آنجا که می گویند اگر انواع و اقسام تجهیزات دارید. اگر پشتوانه ماهواره ای دارید و... داستان کربلای چهار داستان تکنیک و تاکتیک نیست، داستان عشق است!
داستان اخلاص و ایثار است.
داستان ایمان و باور است.
داستان باور اعتقادات است.
🍀میخواهید بدانید کربلای چهار چه خبر بود؟... شب توی سرما بزن به آب، ببینم کدام عقل معاش کدام علم دانشگاه به تن دستور میدهد که برو توی آب😰آن غواص هایی که درسیاهی زمستان عباس وار به آب نگاه میکردند و دل به دریا میزدند 😰نمیدونم فارغالتحصیل کدام دانشگاه جنگ بودند ... اما آنها استاد مدرسه عشق و گوش به فرمان امام خمینی کبیر قدس سره بودند! چه میدانم شاید آن لحظه خلقتِ انسان، که ملائک به خدا گفتند چرا او را خلق می کنی؟ در حالی که در زمین خونریزی میکند و خدا گفت من چیزی میدانم که شما نمیدانید، لحظه به دریا زدن غواص ها، دست بسته زنده به گورشدن غواص ها، لحظه خاک لودر روی صورت ریخته شدن غواص ها، خدا آنها را نشان ملائکش داد و گفت: 👈 نگاه کنید او بنده من است! "عملیات کربلای چهار پیروزمندانه ترین عملیات تاریخ بعد از کربلای سیدالشهداء بود!!!"👌 درکدام جنگ؟ کدام عملیات؟ کدام یگان رزمی چون این غواص ها، هرازچندگاهی از لا به لای تاریخ سر بر میآورند و دوباره به خط میزنند و خاک دنیازدگی و پوچ اندیشی که آینه دل ما را فرا گرفته را کنار میزنند و اینگونه دوباره با آن دست های بسته شده گره های قلوب زنگار گرفته ما را باز میکنند و اصلا خیلیها نمیدانند کربلای چهار یعنی چه؟!!😰 🍀بگذریم که کربلای چهار خود راهکار عملیات پیروز کربلای پنج را به فرمانده هان نشان داد و بعثی های سرمست از پیروزی ظاهری در عملیات قبلی اصلا به مخیله شان هم خطور نمیکرد در فاصله ۲ هفته از همان منطقه عملیات وسیع دیگری شروع شود.
#یاد_همه_شهیدان_بخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گریه های شهید احمد کاظمی در جلسه توجیهی عملیات کربلای ۴
📍اوایل دی ماه سال ۶۵؛گمرک خرمشهر،مقر لشکر هشت نجف اشرف
در این جلسه پیش از صحبت های شهید کاظمی یکی از مداحان ذکر مصیبتی داشته است.
◾️شهید کاظمی می گوید:روز اولی که به منطقه آمدیم و قرار شد ماموریتی را آغاز کنیم...
🆔 @DefaeMoqaddas
✅ کانال "دفاع مقدس"
هدایت شده از یاد ایام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 استوری| شیخ منتظر است بایدن که به در آید!
🆔 @yade_ayyam
هدایت شده از یاد ایام
🟢انتقاد بدون توهین
🔸حسن روحانی را میتوان عجیب ترین رئیس جمهور حال حاضر جهان دانست.
شاید در دنیا کمتر پرزیدنتی وجود داشته باشد که به طور همزمان، هم حضورش و هم استعفا و هم استیضاحش به یک اندازه خسارت بار باشد.
😁خنده دار است اما وقتی منطق کسانی که از استیضاح روحانی سخن میگویند را می بینی، متوجه میشوی که حرفشان منطقی است و ادامه این دولت جز خسارت هیچ عایدی ندارد. 😭
🤣خنده دار تر اینکه وقتی منطق مخالفین استیضاح را مشاهده میکنی باز متوجه میشوی که آنها هم کاملا منطقی می گویند و استیضاح او خسارت محض است. 😞😟
👈🏻 چنین اعجوبه ای در دنیا نایاب است که هم استیضاح و عزلش خسارت بار باشد و هم حضورش...
♾ شاید مربوط به آن 🗝کلیدی باشد که موقع انتخابات میگفت!!!
🔅وقتی دیوانهای سنگی به چاه افکند هزاران عاقل نمیتواند بیرون بیاورند.
⭕️اکنون که 24 میلیون سنگی به صندوق انداختند چگونه می توان چارهای کرد؟؟؟!!!!
🌹 بیایید درست .....
انتخاب کنیم.
🌹 بياييد شجاعانه به خطای خود اعتراف کنیم و مسولیت آن را بپذیریم و طلبکار امام عزیزتر از جانمان نگردیم.🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🆔 @yade_ayyam
✅ #یاد_ایام
هدایت شده از یاد ایام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 کانال: "یاد ایام" @yade_ayyam
🔹 ایتا: http://eitaa.com/yade_ayyam
🔹تلگرام: http://t.me/yade_ayyaam
💠 نگاهی به حقایق و وقابع عبرت آموز و رویدادهای سیاسی اجتماعی و زندگی مردمان ابن مرز و بوم در یک صد سال اخیر، از زمان قاجار، پهلوی تا عصر حاضر
📢🎥 در قالب صوت و فیلم و عکس های گاه کمیاب، جالب و خاطره انگیز📷
#شهید_عیسی_کره_ای
#اطلاعات_عملیات #لشگر_10 در #عملیات_کربلای_
شهادت صبح عملیات در نزدیکی مسجدجامع خرمشهر
🆔
✅ کانال "دفاع مقدس"
دفاع مقدس
#شهید_عیسی_کره_ای #اطلاعات_عملیات #لشگر_10 در #عملیات_کربلای_ شهادت صبح عملیات در نزدیکی مسجدجامع
#عیسایی_که_در_روز_تولد_مسیح_به_شهادت_رسید
#شهید_عیسی_کره_ایی
شهادت: 4 دیماه 65 خرمشهر
Thursday , 25 December 1986 (25/12/1986) 🌹مصادف با
عیسی در سال 44 در محله نازی آباد تهران به دنیا آمد.
مادر این شهید عزیز تعریف میکرد که: من عیسی رو بار دار بودم که حادثه تصادفی برای ما رخ داد و من صدمه دیدم . همه میگفتند از محالاته که این بچه زنده به دنیا بیاید. اما لطف خدا شامل حال من شد و عیسی سالم به دنیا آمد. تا اینکه فدایی راه اسلام و امام شود. عیسی تیرماه و در ایام ربیع الاول و تاج گذاری امام عصر(ع) به دنیا اومد. پدرش رفت برای او شناسنامه بگیره.
به من گفت: خانوم اسمش رو چی بگذاریم. گفتم: من میگم اسمش رو #امیر بگذاریم. او رفت و از ثبت احوال زنگ زد که خانم با این اسم شناسنامه نمیدند. میگن #امیر_یعنی_شاه و سلطان، این توهین به اعلی حضرته.
من تعجب کردم و به پدرش گفتم: آقا.. اسم من #مریمِ... اسمش رو فرزند مریم بگذار ... و اسم نوزاد من در شناسنامه ثبت شد #عیسی_کره_یی...
#خدا_همین_یک_پسر_رو_بیشتر_به_من_نداد.
بزرگ که شد بارها تنها که میشدیم بهش میگفتم: پسرم، عیسی بی پدر به دنیا اومد و او من رو میبوسید و میخندید...
عیسی برای من خیلی عزیز بود. سنش خیلی کم بود که به جبهه رفت. هر وقت میگفتم مادرجون کجایی؟ میگفت: اون عقب عقب ها هستم.
بهش میگفتم: مادر، من فقط یه پسر کاکل به سر دارم. مواظب خودت باش و عیسی فقط میخندید.
بعدها فهمیدم که این شازده پسر در واحد #اطلاعات_عملیات_لشکر_سیدالشهداء(ع) برای خودش بیا و برو داره. هر بار اومدم برای عیسی، زن بگیرم با یک بهونه از زیر کار فرار کرد. عیسی در همه عملیاتهای لشکر10 خط شکن بود. عملیات والفجر8 جزو #غواص_هایی بود که از اروند رود گذشت. و نمیدانم خدای مهربان چی مقدر کرده بود که عیسیای مریم در روز ولادت حضرت عیسی شهید بشه
. اینطور که همسنگرانش تعریف میکردند. لشکرسیدالشهداء(ع) قرار بود به عنوان پشتیبان لشکر خط شکن مازندران وارد عملیات شود. عیسی هم از سرگروهای اطلاعات عملیات بود و وظیفه هدایت چند گردان را برای حمله به مواضع دشمن به عهده داشت. اما عملیات با مشکل مواجه شد و قرار شد رزمندگان لشکرسیدالشهداء(ع) که در اطراف مسجد جامع خرمشهر برای عملیات مستقر بودند سریعا منطقه رو ترک کنند. رزمندگان لشکر از شهر بیرون رفته بودند ولی بچه های تخریب و اطلاعات عملیات در شهر حضور داشتند .صبح عملیات کربلای چهار که روز 4 دیماه 65 بود دشمن بعثی خرمشهر رو زیر آتش و گلوله قرار میده و عیسی هم که با جمعی از دوستانش در چند قدمی مسجد جامع خرمشهر بودند با اصابت گلوله کاتیوشا به شهادت میرسند.
و این گونه بود ماجرای عیسایی که در روز ولادت حضرت عیسی ابن مریم(ع) در عملیات کربلای چهار به شهادت رسید .
🌹🌿
🌹🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌴🍃🍃🌴🌴 حسرت فراق
#غواص_شهید_عیسی_کره_ای
شهادت4 دیماه 65 خرمشهر
نگاهی باحسرت بر پیکرمطهر
#غواص_شهید_جلال_توکلی
21بهمن64 ام الرصاص
غواصان شهید
#اطلاعات_عملیات_لشگر10
💠 به مناسبت ولادت حضرت عیسی مسیح(ع)
┄──┄──┄──┄─ا
🌷 «واهیک یسائیان» شهیدی از هموطنان ارمنی ✝️
🌿 آرامش و اخلاق پسندیدهاش زبانزد بود. به همه احترام میگذاشت. دانشجو بودن برایش مهم نبود و این که جزء هموطنان مسیحی باشد. در #کربلای_9 وقتی که در لشکر 9 زرهی خدمت میکرد، یک بار گفتند که مفقود شده است. بعد از یک روز بدون آب و غذا ماندن، در حالی که نیمی از بدنش در خاک بود، بیرونش آوردند و هنوز نفس میکشید.
🌾 یک سال قبل از شهادتش، در آخرین عید ژانویه، درخت کریسمس را تزیین میکرد. آخر شب مادر از او پرسید واهیک چرا ناراحتی؟ گفت: برای شما ناراحتم که ژانویه سال بعد دیگر کنارتان نیستم. همان گونه هم شد. سال بعد خبر شهادتش را به خانواده دادند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌲 به مناسبت ولادت حضرت عیسی مسیح(ع)
┄──┄──┄──┄─ا
🎥 فیلم | تصاویری آرامش بخش از دیدار رهبر انقلاب با خانواده یکی از شهدای ارامنه
هدایت شده از یاد ایام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌲 به مناسبت ولادت حضرت عیسی مسیح(ع)
┄──┄──┄──┄─ا
🎥 فیلم | دیدار رهبر انقلاب با خانواده یکی از شهدای ارامنه