eitaa logo
دفاع مقدس
4.8هزار دنبال‌کننده
25.1هزار عکس
16هزار ویدیو
1.3هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
37.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
هدایت شده از KHAMENEI.IR
11.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 «برادرم؛ عزیزم؛ مایه فخرم» 👆نماهنگ رسانه KHAMENEI.IR ویژه‌ی مراسم تشییع شهید سیدحسن نصرالله و شهید سید هاشم صفی‌الدین منتشر شد 🌷به همراه بیانات رهبر انقلاب اسلامی در نماز ➕ شهید سپهبد سلیمانی: سیدحسن نصرالله، آیت الهی است که در مقابل دشمنان خدا ایستاده است. 💻 Farsi.Khamenei.ir
1.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️وصیت مهم شهید سید حسن نصرالله
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 انتشار برای اولین بار! ملاقات شهید سید حسن نصرالله با پیکر فرزند شهیدش و آرامش او بسیار ستودنی است و حکایت از ایمان قوی ایشان دارد («بِأبى أَنْتُمْ وَ اُمّى» به روایت تصویر). 🌷شهید هاشم صفی الدین چهارمین دبیرکل حزب الله و سومین دبیرکل شهید این سازمان نیز به همراه ایشان است.
دفاع مقدس
🔷 انتشار برای اولین بار! ملاقات شهید سید حسن نصرالله با پیکر فرزند شهیدش و آرامش او بسیار ستودنی است
«هادی نصرالله» فرزند دبیرکل حزب‌الله لبنان 🔸 او درحمله بالگردهای اسرائیلی درسال ۱۹۹۷ شهید شد وپیکرش ۹ ماه نزد دشمن باقی ماند.
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴 شبی داخل سنگر دور هم جمع بودیم و محفلی با صفا و معنوی داشتیم. در میان ما پیرمرد مؤمن و متدینی بود که چهره اش، حبیب بن مظاهر را به یاد می‌آورد. نماز را به امامت او خواندیم. شب گذشت. فردا صبح حمیدرضا گفت: «دیشب خواب دیدم که مرا به باغ سرسبزی با قصری بزرگ و چند طبقه دعوت می‌کنند. درختان باغ پر از میوه بود و شاخسارهای آن از بسیاری بار، خم شده بودند. من وارد آن قصر زیبا شدم.» پیرمرد جمع ما که صدای حمید را شنید، خواب را چنین تعبیر کرد: «پسرجان! آقا حمید! پرونده‌ی اعمال تو کم کم دارد بسته می‌شود و آن میوه‌ها و درخت‌های سرسبز، اعمال تو هستند. تو چند صباحی بیشتر مهمان ما نيستى.» آری، حمید فقط چند روز پس از آن خواب میهمان ما بود و در عملیات والفجر ۸ (فتح فاو) به خانه‌ اصلی‌اش شتافت. --(خاطره اى به ياد شهید حمیدرضا نوبخت) 🌷حمیدرضا نوبخت از فرماندهان شجاع لشکر ویژه ۲۵ کربلا بود که در منطقه شلمچه, شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک این شهید عزیز پس از سالها مفقودالاثر بودن در سال ۷۴ تشییع و در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم بابلسر به خاک سپرده شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس
⚪️ خاطره‌ای از شهید نوبخت ▫️یک هفته از شروع عملیات با شکوه والفجر هشت می‌گذشت، روزی نبود که منطقه توسط هجوم هواپیماهای دشمن بعثی بمباران نشود. رزمنده‌های ما هم به خوبی از خجالت آن‌ها در می‌آمدند و هر روز چند هواپیمای مهاجم را ساقط می‌کردند. ۶۴/۱۰/۲۸ بود که به فرماندهی سردار شهید حمیدرضا نوبخت با بچه‌های گردان مالک اشتر به محدوده‌ی کارخانه‌ی نمک راهی شدیم. مجموع نیروهای ما با آن فرمانده‌ی دلیر، ۳۲ نفر بیشتر نمی‌شدیم. 🌷۷:۳۰ صبح نیروهای بعثی با آتش تهیه‌ی سنگین و استقرار ۲۱ تانک و نفربر تا پشت خاکریز نفوذ کرده و اقدام به پیاده کردن نیروهای پیاده کردند. جنگ تن به تن آغاز شد و در حین درگیری یکی از فرماندهان عراقی به خیال خودش زرنگی کرد و یک نارنجک به طرف سردار نوبخت پرتاب کرد، دقیقاً همان‌طور که انتظار می‌رفت، این اسطوره‌ی رزم و جهاد، بدون درنگ، نارنجک را به سوی صاحب بعثی‌اش برگرداند و افسر عراقی ر ا به هلاکت رساند. تلاش آن‌ها برای تصرف خط و شکست نیروهای اسلام به اوج خود رسیده بود. 🌷انبوهی از تجهیزات و نیروهای متجاوز در مقابل ۲۱ تن از رزمندگان اسلام که غم هجران ۱۱ نفر مجروح و شهید را متحمل شده بودند، بی‌وقفه ادامه داشت. تذکرات و رهنمودهای سازنده و روحیه بخش حمیدرضا، عجیب به نیروها قوت قلب و توان مضاعف می‌بخشید. موشک‌های آر.پی.جی همچون شهاب ثاقب بر پیکر غول‌های آهنین نزدیک خاکریز، فرود می‌آمد. بالاخره با انهدام ۱۹ تانک و نفربر و به غنیمت گرفته شدن یک نفربَر سالم و به اسارت در آمدن ۲۱ نفر، عراقی‌ها عقب‌نشینی کردند. 🌷خدا می‌داند اگر نبود رشادت و فرماندهی چریک مخلص و باصفای گردان، حمیدرضا نوبخت، چه بسا ارتش عراق موفق به تصرف مواضع مورد نظرش می‌شد، چ و اصلاً چه کسی باور می‌کرد که یک خاکریز مهم در تهاجم ۲۱ دستگاه زرهی تنها توسط ۳۲ نفر آن هم نهایتاً با ۱۱ شهید و مجروح حفظ شود و از صدمات و تلفات گسترده‌ جلوگیری به عمل آید. آن‌چه که فراموش ناشدنی است چهره‌ی خسته و سراسر غمگین فرماندمان بود که در عین صلابت و افتخار، فراق شهدا و رنج مجروحین، او را شکسته‌تر از پیش نشان می‌داد. (راوی: رزمنده دلاور سیدحسین غفاری از لشکر ۲۵ کربلا)