eitaa logo
دفاع مقدس
4.8هزار دنبال‌کننده
25هزار عکس
16هزار ویدیو
1.3هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
23.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 📽 برشی از مستند و گفتاری شنیدنی از سید شهیدان اهل قلم : 🎙 هزارها سال از هبوط آدم بر سیاره‌ی زمین گذشته است و هنوز نبرد فی ما بین حق و باطل بر پهنه‌ی خاك جریان دارد ، اگرچه دیگر دیری است كه شب دیجور ظلم از نیمه گذشته است و فجر اول سر رسیده و صبح نزدیك است. تاریخ انبیاء سراسر صحنه‌ی نبرد حق و باطل است و تاریخ شاهنشاهان نیز سراسر عرصه‌ی جنگ‌های بزرگ‌تری است كه بر سر قدرت در می‌گیرد ، و هستند كسانی كه فی ما بین این دو نبرد تفاوتی نمی‌بینند..!؟ ما را با آنان كاری نیست چرا كه مردگانند ، « و ما انت بمسمع من فی القبور » روی سخن ما با آنان است كه هنوز عرصه‌ی‌ وجودشان را یكسره تسلیم ظلمت كفر نكرده‌اند و بذر فطرتشان در انتظار باران است : آیا در این جهان خاك همواره باید یزیدها حكومت كنند و هر كه سخن از حق بگوید باید با او آن كنند كه با سیدالشهداء (ع) كردند ، و یا نه ، باید كاری كرد تا بساط ظلم بر چیده شود و حاكمیت و قدرت به اهلش ، به فرزانگان و عدالت‌پیشگان سپرده شود...
برای رسیدن به عاشـورا باید از تاسوعـا گذشت.. تاسوعا یعنی ... مادیت دنیا را کم دیدن ، یعنی دست رد به امان نامه زدن ، یعنی غیرت داشتن ، تاسوعا یعنی ولایت پذیری .. یعنی بر لب آب تشنه شهید شدن .. تاسوعا یعنی ابوالفضل عباس (ع) و آنان که عاشورایی شهید شدن و تاسوعایی زیستن .. در زندگیتان تاسوعای زیادی سراغتان می آید ، زنهار که غفلت نکنی ، وگرنه در عاشورای زندگی‌ات نخواهی دانست چه باید کرد ... 🌷☝️شهید مصطفی ردانی پور🌷 فرمانده قرارگاه فتح
4.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 نوحه خوانی و سینه زنی رزمندگان سلحشور لشگر ۵۷ حضرت ابوالفضل استان لرستان 🌴 دوران
🕌 يا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجهِ الْحُسَينِ اِكْشِفْ كَرْبي بِحَقِّ أَخيكَ الْحُسَيْن🕌
مرحوم_کوثری_روضه_ایام_محرم_علمدار.wma
حجم: 4.7M
📢 صوت | روضه‌خوانی در رثای شهدای دشت کربلا - با صدای مرحوم کوثری 🌴 ای اهل حرم، میر و علمدار نیامد ا▫️🔹▫️🔹▫️ ⏳ مرقد امام - ایام پس از رحلت رهبر کبیر انقلاب
📢 صوت -روضه و نوحه خوانی ابوالفضل العباس(ع) - یا صدای حاج #صادق_آهنگران.mp3
زمان: حجم: 18.5M
📢 | روضه و نوحه خوانی در رثای شهادت ابوالفضل العباس(ع) - 🎤 یا نوای حاج در جمع رزمنده های جبهه 🌓 شب نهم محرم، متعلق است به علمدار حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام دوران کانال
Hossein Fakhriحسین_فخری_ای_علمدار_نام_آور_من_امیر.mp3
زمان: حجم: 2.2M
📢 صوت | نوحه‌خوانی توسط 🌴ای علمدار نام آور من امیر لشکر من 🌿آه پیکرت افتاده اندر بر من امیر لشکر من 🌴 کانال
Hosein Fakhriحسین_فخری_یاد_عباس_علمدار_که_در.mp3
زمان: حجم: 3.1M
📢 | نوحه خوانی در رثای شهادت ابوالفضل العباس(ع) - با صدای 🌴 یاد عباس علمدار که در خون غلطید از فراسوی حرم با لب عطشان آمد 🌴
مرحوم_کوثری_عزاداری_سالار_شهیدان.wma
حجم: 2.8M
📢 صوت | روضه‌خوانی در رثای شهدای دشت کربلا - توسط مرحوم کوثری 🔹 در حضور امام امت - حسینیه جماران 🌴 ای اهل حرم، میر و علمدار نیامد 🌴 تسلیت باد ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🔴 !! 🌴 در ماه محرم هر شب نوحه سرایی و عزاداری می کردیم. این وضع ادامه داشت تا شب تاسوعا که حدود بیست سرباز عراقی مسلح به همراه سرهنگ فضیل فرمانده اردوگاه وارد آسایشگاه ۵ شدند. سرهنگ عراقی گفت: شما نظم اردوگاه را برهم زده اید. چرا سینه زنی می کنید؟ این کار ممنوع است! پرسیدم: چرا ممنوع است؟ این یک مراسم مذهبی است که حتی در عراق هم شیعیان در سوگ امام حسین (ع) همین کار را می کنند. ⚪️ سرهنگ برآشفت و خیلی جدی گفت: به شرفم سوگند اگر دوباره این کار را بکنید شما را اعدام می کنم! و سپس ادامه داد: خوب، حالا بین شما کسی هست که بخواهد اعدام شود؟ پس از چند لحظه سکوت، ناگهان برادر حسین پیر حسینلو دلیرانه بلند شد. سرهنگ که جا خورده بود، با تعجب گفت: چی؟ تو می خواهی اعدام شوی؟ برادر پیر حسینلو گفت: بله، چون ما به خاطر همین عزاداری ها انقلاب کردیم و در ادامه ی راه امام حسین (ع) است که اینجا هستیم و با شما می جنگیم. 🔺 سرهنگ بیچاره گیج و مبهوت شده بود، چون نه می توانست اعدام کند و نه می توانست این اقدام جسورانه و متهورانه را ببخشد. بنابراین با مشت به سینه ی برادر حسین کوبید و گفت: «بنشین» و مثل سگ زخمی از آنجا رفت. به محض خروج او بچه های آسایشگاه یک صدا فریاد کشیدند: الله اکبر، خمینی رهبر، مرگ بر صدام یزید کافر. فردای آن روز اسامی هجده تن از برادران را خواندند که نام برادر پیرحسینلو هم بین آنها بود. سپس آن عزیزان را از اردوگاه موصل منتقل کردند و دیگر خبری از آنها به دستمان نرسید. (راوی: آزاده سرافراز احمد اسدی غفور)