دفاع مقدس
عمليات والفجر 4 در منطقه پنجوين و با هدف متصل کردن ارتفاعات سورن به سور کوه انجام شد. در صورت تحقق اين هدف، خط دفاعي جبهه خودي در اين منطقه (دشت شيلر) کوتاه شد و در به کارگيري نيرو صرفه جويي مي شد. همچنين راه ضد انقلاب از محور دشت شيلر مسدود شده و شهر مريوان از ديد و تير دشمن خارج مي شد. علاوه بر اين، شهر پنجوين و پادگان آن و پادگان گرمک به تصرف درآمده و نيروهاي دشمن منهدم مي شدند و سرانجام، با پيروزي در اين عمليات، مقدمات انجام عمليات در استان سليمانيه عراق فراهم مي آمد.
مهم ترين ارتفاعات منطقه پنجوين عبارتند از: سون، سور کوه و کاني مانگا که دهانه شيلر را تشکيل مي دهند. ارتفاع ديگر منطقه، زله است که به شهر پنجوين مشرف مي باشد.
اين شهر در طول جنگ به منطقه اي نظامي تبديل شد و خالي از سکنه شد. دشمن با آگاهي از قصد رزمندگان براي حمله به اين شهر، بخش عمده اي از آن را منهدم کرد.
بر اساس طرح مانور، عمليات در دو مرحله، از دو محور بانه و مريوان آغاز مي شد. اهداف مرحله اول از محور بانه، تأمين ارتفاعات لري، گرمک و کنگرک، و از محور مريوان، ارتفاعات زله، مارو و خلوزه بود.در مرحله دوم، نيز مي بايست ارتفاعات سورن و کاني مانگا تصرف شود و با تکميل هدف هاي واسط عمليات، ارتفاع سورن به سور کوه وصل شده و هدف اصلي تحقق يابد. براي انجام اين مانور، هشت لشکر و دو تيپ پياده از سپاه و يک لشکر پياده از ارتش مأمور شدند. در مرحله اول، 22 گردان از سپاه و سه گردان از نيروي زميني ارتش، و در مرحله دوم، هفت گردان از سپاه و يک گردان از نيروي زميني ارتش و در مرحله سوم، تنها 25 گردان از سپاه وارد عمل شدند.
عمليات در 27 مهر 1362 (حدود دو ماه و نيم پس از عمليات والفجر 2 و 3) آغاز شد. در مرحله اول عمليات، به دليل سرعت عمل فوق العاده، نيروها ارتفاعات لري، گرمک، کنگرک در محور بانه و مارو، خلوزه 1، بلاله، سربلاله، تخم مرغي، سه درختي، پادگان گرمک، شهرک هرگنه و تپه شهدا در محور مريوان، آزاد شد.
مرحله دوم، دو روز پس از مرحله اول، آغاز شد و طي آن، ارتفاعات خلوزه 2، کلو، هفت توانا، ارتفاعات اطراف پنجوين، يال شرقي ارتفاع زله، ارتفاعات 1672 شرق سنگ معدن در محور مريوان و شاخ نالشکينه در محور بانه، تصرف شد و نيروهاي خودي به طور کامل بر شهر پنجوين تسلط يافتند، اما به دليل عدم سقوط کامل ارتفاع زله، تصرف کامل شهر ميسر نشد.
اگر چه عمليات والفجر 4 بايستي در دو مرحله انجام مي شد ولي براي کامل کردن هدف ها، حدود سيزده روز بعد يعني در 12 آبان 1362، مرحله سوم اين عمليات نيز انجام شد و طي آن، ارتفاعات استراتژيک شيخ گزنشين، شاخ تاجر از کاني مانگا به دست رزمندگان اسلام افتاد و در منطقه غرب ارتفاع کاني مانگا و چوارتا نيز نيروها دست به پيشروي زدند.
👇👇
دفاع مقدس
عمليات والفجر 4 در منطقه پنجوين و با هدف متصل کردن ارتفاعات سورن به سور کوه انجام شد. در صورت تحقق ا
تلفات دشمن :
با انجام این عملیات 200 تن از رزمندگان اسلام از اسارت افراد ضد انقلاب بیرون آمدند . ارتش عراق در طول این عملیات 10 فروند هواپیما ، یک فروند هلیکوپتر ، بیش از 90 دستگاه تانک و نفربر زرهی ، 200 دستگاه خودرو و انبوهی از سلاح و مهمات خود را از دست داد و 5 دستگاه تانک و نفربر ، 10 دستگاه لودر و بولدوزر ، 200 دستگاه خودرو سبک و سنگین ، 20 قبضه سلاح ضد هوایی سام 7 ، مقداری وسایل مخابراتی ، مهمات و سلاح های سبک و سنگین از دشمن به غنیمت نیروهای ایرانی در آمد.
در این عملیات سردار علی رضاییان فرمانده قرارگاه مقدم حمزه سدالشهدا در منطقه به شهادت رسید .
خلاصه گزارش عملیات :
نام عملیات : والفجر 4
زمان اجرا : 27/7/1362
مدت اجرا : 33 روز
مکان اجرا : منطقه شمالی شهر پنجوین عراق در جبهه شمالی جنگ
رمز عملیات : یا الله ... یا الله ... یا الله
تلفات دشمن : 19000 نفر کشته ، زخمی و اسیر
ارگان های عمل کننده : سپاه و ارتش
اهداف عملیات : آزاد سازی بخشی از میهن اسلامی و ارتفاعات مهم منطقه ، تصرف پیشرفتگی دشت شیلر ، مسدود ساختن راه ورود گروهک های ضد انقلاب که از طریق دشت شیلر انجام می شد ، تصرف پادگان پنجوین و گرمک عراق و خارج ساختن مریوان از زیر دید و تیر دشمن
👇👇
دفاع مقدس
تلفات دشمن : با انجام این عملیات 200 تن از رزمندگان اسلام از اسارت افراد ضد انقلاب بیرون آمدند . ارت
حماسه بزرگ جبهه شمالی
دشت وسيع و دره «شيلر» ميان شهر مرزي «بانه» و «مريوان» با فرورفتگي خاصي كه از خاك عراق به داخل ايران دارد، در گذشته و در تاريخ جنگ تحميلي منطقه مهمي به شمار ميرود. بلنديهاي «سورن»، «سوركوه» و «كاني مانگا» در دهانه اين دشت قرار دارند. عمليات «والفجر4» در سه مرحله با هدف وصل اين بلنديها به يكديگر درخط خودي، از روز27 مهر ماه1362 به مدت سي و سه روز در منطقه جبهه شمالي سليمانيه و پنجوين انجام شد.
حمله ساعت24 و با رمز «ياالله ياالله ياالله» در منطقهاي به وسعت صدها كيلومتر مربع آغاز شد.
نيروها از دو محور بانه و بلنديهاي «لري»، «گرمك»، «كنگرك» و در محور مريوان و بلنديهاي پنجوين به نام «زله»، «مارو» و «خلوزه» به پيشروي پرداختند.در مرحله دوم پس از گذشت دو روز از مرحله نخست، بلنديهاي سورن و كانيمانگا و چندين نقطه ديگر آزاد شد، اما بر اثر پاتكهاي دشمن روي قلههاي كانيمانگا، برخي از مناطق دست به دست شد و نهايتا در اشغال دشمن باقيماند.
مرحله سوم عمليات روز2 آبان ماه1362 به اجرا درآمد. سپاه پاسداران تنها با25 گردان وارد عمل شد و در مجموع1000 كيلومتر مربع شامل300 كيلومتر از اراضيايران و700 كيلومتر از اراضي عراق آزاد شد و معابر نفوذي گروهكهاي ضدانقلاب به داخل ايران در دره شيلر مسدود گرديد.
اين عمليات را8 لشكر و2 تيپ از سپاه پاسداران و1 لشكر پياده از ارتش به انجام رساندند. فرآيند اين عمليات، تصرف پيشرفتگي دشت شيلر، شهر و پادگان پنجوين و گرمك عراق و تسلط بر13 شهر و روستاي عراق، همراه با19000 تن كشته و زخمي و اسير و نابودي دهها گردان كماندويي و مخصوص و گروهان دشمن بود. دستاورد ديگر اين عمليات خارج ساختن شهر مريوان از زير ديد و تير دشمن و فراهمسازي مقدمات عمليات آتي در استان سليمانيه عراق بود. همچنين با انجام اين حمله200 تن از رزمندگان اسلام از اسارت افراد ضد انقلاب بيرون آمدند.
ارتش عراق در طول اين عمليات10 فروند هواپيما، يك فروند چرخبال، بيش از90 دستگاه تانك و نفربر زرهي،200 دستگاه خودرو و انبوهي از سلاح و مهمات خود را از دست داد و5 دستگاه تانك و نفربر،10 دستگاه لودر و بولدوزر،200 دستگاه خودرو سبك و سنگين،20 قبضه سلاح ضدهوايي سام7 ، مقداري وسايل مخابراتي، مهمات و سلاحهاي سبك و سنگين از دشمن به غنيمت نيروهاي ايراني درآمد.
در اين عمليات سردار شهيد علي رضائيان فرمانده قرارگاه مقدم حمزه سيدالشهدا در منطقه به شهادت رسيد.
چگونگی انجام عملیات :
عملیات والفجر 4 در سه مرحله و با هدف وصل این بلندی ها به یکدیگر در خط خودی ، از روز 27 مهرماه 1362 به مدت 33 روز در منطقه جبهه شمالی سلیمانیه و پنجوین انجام شد . حمله ساعت 24 و با رمز یا الله ... با الله ... یا الله در منطقه ای به وسعت صدها کیلومتر مربع آغاز شد . نیروها در دو محور بانه و بلندی های لری ، گرمک ، کنگرک و در محور مریوان و بلندی های پنجوین به نام زله ، مارو و خلوزه به پیشروی پرداختند .
در مرحله دوم پس از گذشت دو روز از مرحله نخست ، بلندی های سورن و کانی مانگا و چندین نقطه دیگر آزاد شد ، اما بر اثر پاتک های دشمن روی قله های کانی مانگا ، برخی از مناطق دست به دست شد و نهایتا در اشغال دشمن باقی ماند .
مرحله سوم عملیات روز 2 آبان ماه 1362 به اجرا درآمد . سپاه پاسداران تنها با 25 گردان وارد عمل شد و در مجموع 1000 کیلومتر مربه شامل 300 کیلومتر مربع از اراضی ایران و 700 کیلومتر مربع از اراضی عراق آزاد شد و معابر نفوذی گروهک های نفوذی ضد انقلاب به داخل ایران در دره شیلر مسدود گردید .
این عملیات را 8 تیپ و دو گردان از سپاه و 1 لشکر پیاده از ارتش به انجام رساندند . فرآیند این عملیات ، تصرف پیشرفتگی دشت شیلر ، شهر و پادگان پنجوین و گرمک عراق و تسلط بر 13 شهر و روستای عراق ، همراه با 19000 تن کشته و زخمی و اسیر و نابودی ده ها گردان و گروهان کماندویی و مخصوص دشمن بود . دستاورد دیگر این عملیات خارج ساختن شهر مریوان از زیر دید و تیر دشمن و فراهم سازی مقدمات عملیات بعدی در استان سلیمانیه عراق بود .
دوران جنگ تحمیلی
25.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 گفتگو با برادر محمدرضا ابوشهاب، جانشین لشگر ۱۴ امام حسین (ع) در صحنه عملیات والفجر ۴
🌿 عملیات والفجر چهار
۲۷ مهرماه تا ۳۰ آبان ۱۳۶۲
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
✅ مرجع نشر آثار شـهدا و دفاعمقدس
دفاع مقدس
🤔 ابتکار واحد تنبلیغات 👆 📢 بلندگوی سیار ابتکار بچههای تبلیغات😄 مخصوص مناطق کوهستانی و صعبالعبور
✅ خاطره طنز دفاع مقدس(قاطر چموش)😂😂😂
👤راوی: مصطفی خسروی
✍️ مهدی تقینژاد
تابستان ۱۳۶۲ برای عملیات بی بازگشت والفجر دو آماده میشدیم. قرار بود هجده کیلومتر در عمق خاک عراق نفوذ کنیم. منطقه عملیاتی کوهستانی، سخت و صعبالعبور ارتفاعات قمطره بود. برای جابجایی تجهیزات و تدارکات گردان نیاز به پانزده راس قاطر داشتیم. مرتضی جاویدی فرمانده گردان فجر نامهای به فرمانده پادگان ارتش در پیرانشهر نوشت و تقاضای تامین قاطر کرد. پیش از آن هم کاظم حقیقت فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ ۳۳ المهدی(عج) هماهنگی لازم را با پادگان ارتش انجام داده بود. مرتضی جاویدی به آقا رضا بدیهی جانشین گردان گفت به تعدادی از نیروها ماموریت دهد تا بروند و قاطرها را تحویل بگیرند. آقا رضا هم این ماموریت را به ما سپرد. با احمد فیروزی، احمد خباز زاده، بهرام همدانی، مسعود کبیری، مجید پناه، عبدالرضا نقیبی و تعدادی دیگر از پادگان جلدیان به سمت پادگان ارتش حرکت کردیم.
برای تحویل قاطرها به پادگان رفتیم. ارتش واحدی داشت به نام قاطریزه و اصطبل بزرگی داشت که تعداد زیادی قاطر در آن نگهداری میشد. حکم ماموریت تحویل قاطرها به نام مسعود کبیری بود. فرمانده ارتشی گفت: شما کار با قاطر بلدید؟ سوار قاطر شدهاید؟ مسعود کبیری میخواست بگوید که بلدیم گفت: ما خودمان بچه قاطریم(یعنی خیلی بلدیم). 😂
بچهها هیچکدام با قاطر کار نکرده بودند. به خاطر این که پدر من قبلا قاطر داشته فکر کرده بودند که حتما من سوار قاطر شدهام و کار با قاطر را بلدم در صورتی که من در تمام عمرم سوار الاغ هم نشده بودم چه رسد به قاطر.😂 فرمانده ارتشی یک قاطر چموش را آورد و گفت یک نفر سوار شود. قاطر آرام و قرار نداشت. یا دمش را تکان میداد یا لگد میزد و یا جفتک میانداخت.😂 به من گفتند سوار این قاطر شو! من هم برای این که خودی نشان دهم و کم نیاورم😂 پریدم و دستم را روی پشت قاطر گذاشتم که سوار قاطر شوم. بین زمین و آسمان معلق بودم که قاطر با جفت پاهایش لگد محکمی به قفسه سینه من زد و دو متر مرا به عقب پرتاب کرد.😂 تمام قفسه سینه من درد گرفته بود. نفسم بالا نمیآمد هر لحظه نفس کشیدن برایم سختتر میشد. چشمهام سیاهی میرفت و دنیا دور سرم میچرخید. جیغ میزدم و داد و بیداد میکردم. بچهها آمدند آب قند آوردند و بدنم را مالش میدادند. اشکم جاری شده بود. نمیتوانستم حرف بزنم. چند دقیقه گذشت تا حالم بهتر شد. 😂
فرمانده ارتشی پانزده قاطر آورد و تحویل داد. به من گفتند شما هم همان قاطر چموش را بیاور. گفتم من با این قاطر کاری ندارم.😂 یک قاطر بود که تحویل عبدالرضا نقیبی شده بود. قاطر آرام، مریض احوال و یک چشمش مشکل داشت.😂 عبدالرضا قبول کرد و قاطر را به من داد. به طرف گردان فجر حرکت کردیم. قاطری که تحویل گرفته بودم راه نمیرفت.😂 همه رفته بودند و من عقب مانده بودم. دویست، سیصد متر عقب افتاده بودم. قاطر چموش هم گاهی به عقب و مرا نگاه میکرد و انگارمیخواست برگردد و دوباره به من لگد بزند.😂 هر جور بود خودمان را به گردان رساندیم. وسایل گردان را بار زدیم و حرکت کردیم. بین راه که از ارتفاعات بالا میرفتیم قاطر چموش از بالای ارتفاع به پایین سقوط کرد و مرد و من خوشحال شدم.😂
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🎞 فایل صوتی این خاطره جالب و بامزه در دو کلیپ زیر👇👇
47.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 #بشنوید
🎞 #خاطره_طنز || «قاطر چموش» 🤣
🌿دوران جنگ تحمیلی
🎤راوی: رزمنده جانباز، مصطفی خسروی
«از اهالی خونگرم استان فارس»
قسمت اول
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅
48.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #خاطره_طنز || «قاطر چموش» 🤣
قسمت دوم
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
#كارشناسان_امور_قاطرها ..!!
دو طرف خورجین را پر از گلوله خمپاره کرده، به همراه دو گالن آب بر روی قاطر قرار دادیم. به طرف ارتفاعات صعب العبور مشرف بر شهر "پنجوین" حرکت میکردیم که ناگهان....
....كه ناگهان در حال عبور از "مالرو" که عبور از آن تنها تخصص خود قاطرها بود، دیدم قاطر زیر بار مهمات خوابید و حرکت نکرد. او را نوازش کردم، دست به سر و صورت او کشیدم، فایده ای نداشت. لگدی نثارش کردم اما اثری نبخشید و به خود هیچ تکانی نداد.
راه عبور سایر قاطرها و تدارکات را بند آورده بود. کارشناسان امور قاطرها جمع شدند و طرح میدادند و اما هیچ کدام فایده ای نداشت تا اینکه متخصص تمام عیاری از راه رسید و گفت: "بروید کنار."
....دم قاطر را گرفت و محکم چرخ داد. قاطر از جای خود بلند شد و به سرعت به طرف بالا حرکت کرد. هنوز در حال تشکر از آن برادر بودم که قاطر تمام مهمات و گالن های آب را به ته دره خالی کرد و به سرعت به راه خود ادامه داد!