eitaa logo
دفاع مقدس
4هزار دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
11.3هزار ویدیو
941 فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست، سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته، سراسر از ذکر ﴿یالیتناکنامعک﴾ لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
فاطمیه سال 65 سید بعد از توجیه .یک نفس عمیقی کشید و سینه اش را صاف کرد و گفت: است . (س) است. و با التماس به مادرش حضرت زهراء سلام الله علیها ادامه داد. مادر جون دست ما را بگیر. ما برای یاری دین خدا قدم توی جبهه گذاشتیم سید همینطور که صحبت میکرد صدای ضجه و ناله بچه های از گوشه و کنار بلند شد. سنگر بچه های تخریب در زیر رو مبدل به مجلس روضه وعزادرای حضرت زهرا سلام الله علیها کرد. آنقدر از خود بیخود شده بود که انگار نه انگار عملیاتی در پیش است. سید با این اشعار وارد روضه شد. سینه اش بوسید پیغمبر که مینوی من است فاطمه هم فکر و هم سیما و هم خوی من است یاد از بشکستن پهلوی او چون کرد گفت بضعه من روح ما بین دو پهلوی من است اون شب روضه سوزاندن درب خانه مادرش حضرت زهراء سلام الله علیها رو خوند و شروع کرد بلند بلند گریه کردن و ضجه زدن و زمزمه میکرد . . در ایام فاطمیه یاد فرماندهان فاطمی تخریب لشگر10سیدالشهداء علیه السلام گرامیباد 🌿 کانال ایتا👇 http://eitaa.com/DefaeMoqaddas تلگرام👇 https://t.me/Defa_Moqaddas سروش👇 https://sapp.ir/Defa_Moqaddass واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
فاطمیه سال 65 سید بعد از توجیه .یک نفس عمیقی کشید و سینه اش را صاف کرد و گفت: است . (س) است. و با التماس به مادرش حضرت زهراء سلام الله علیها ادامه داد. مادر جون دست ما را بگیر. ما برای یاری دین خدا قدم توی جبهه گذاشتیم سید همینطور که صحبت میکرد صدای ضجه و ناله بچه های از گوشه و کنار بلند شد. سنگر بچه های تخریب در زیر رو مبدل به مجلس روضه وعزادرای حضرت زهرا سلام الله علیها کرد. آنقدر از خود بیخود شده بود که انگار نه انگار عملیاتی در پیش است. سید با این اشعار وارد روضه شد. سینه اش بوسید پیغمبر که مینوی من است فاطمه هم فکر و هم سیما و هم خوی من است یاد از بشکستن پهلوی او چون کرد گفت بضعه من روح ما بین دو پهلوی من است اون شب آقاسید روضه سوزاندن درب خانه مادرش حضرت زهراء سلام الله علیها رو خوند و شروع کرد بلند بلند گریه کردن و ضجه زدن و زمزمه میکرد . . در ایام فاطمیه یاد فرماندهان فاطمی تخریب لشگر10 شهیدان عبدالله نوریان وسید محمدزینال حسینی گرامیباد ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
فاطمیه سال 65 سید بعد از توجیه .یک نفس عمیقی کشید و سینه اش را صاف کرد و گفت: است . (س) است. و با التماس به مادرش حضرت زهراء سلام الله علیها ادامه داد. مادر جون دست ما را بگیر. ما برای یاری دین خدا قدم توی جبهه گذاشتیم سید همینطور که صحبت میکرد صدای ضجه و ناله بچه های از گوشه و کنار بلند شد. سنگر بچه های تخریب در زیر رو مبدل به مجلس روضه وعزادرای حضرت زهرا سلام الله علیها کرد. آنقدر از خود بیخود شده بود که انگار نه انگار عملیاتی در پیش است. سید با این اشعار وارد روضه شد. سینه اش بوسید پیغمبر که مینوی من است فاطمه هم فکر و هم سیما و هم خوی من است یاد از بشکستن پهلوی او چون کرد گفت بضعه من روح ما بین دو پهلوی من است اون شب روضه سوزاندن درب خانه مادرش حضرت زهراء سلام الله علیها رو خوند و شروع کرد بلند بلند گریه کردن و ضجه زدن و زمزمه میکرد . . در ایام فاطمیه یاد فرماندهان فاطمی تخریب لشگر10سیدالشهداء علیه السلام گرامیباد 🌿 کانال ایتا👇 http://eitaa.com/DefaeMoqaddas