📸 امیر سرلشکرخلبان شهید احمد کشوری
در کنار برادرش شهید محمد کشوری
پ.ن: شهید محمد کشوری در سن ۱۶ سالگی براثر اصابت ترکش به سر در جبههی قصر شیرین به شهادت رسید.
#روحشان_شاد_با_ذکر_صلوات
ا🌷▫️🌷▫️🌷▫️🌷▫️🌷
وطن يعنی هدف يعنی شهامت
وطن يعنی شرف يعنی شهادت
🕊🕊 سیمرغ دیار مارندران، خلبان شهید احمد کشوری
میگفت:
هر وقت خالص شدم
شهید میشوم ...
در ۱۵ آذر ۱۳۵۹ در حالی که پیروزمندانه از عملیات بازمیگشت، بالگردش مورد اصابت راکت یک فروند هواپیمای جنگنده دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
در غائله سرکوب مهاجمان در سنندج گفته بود :
« من پرواز میکنم و اطراف پادگان و افراد ضدانقلاب را به شدت میکوبم و غائله را برای همیشه ختم میکنم اگر در پایان تشخیص دادند که کار و عمل من خطا بوده بگذارید من را اعدام کنند اما کردستان برای ایران بماند..»
#قهرمان_وطن
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
🔹 شهید آوینی :
« شهید احمد کشوری را از ورای حجابها به حریم حرم فرا خواندهاند و او لبیک گویان تن به آتش سپرده است، تا بار دیگر جانش به حیات طیبه احیا شود و آنگاه بال در بالِ فرشتگان در آسمان لایتناهی به پرواز درآید»
۱۵ آذر سالروز شهادت
عقاب تیز پرواز جبهه ها
مصطفی و مرتضی
دو برادر دانشجو و قاری قرآن
از شاگردان استاد موسوی بلده،
با شروع جنگ ، دنیا را رها کرده
و به جبهه رفتند، در منطقه
در کنار نبرد به پوشش تصویری
عملیاتها مشغول بودند.
در چهارم فروردین ۱۳۶۱
در جریان عملیات فتحالمبین
یک گروه رسانهای از عکاسان و
خبرنگاران را به منطقه بُرده بودند.
که آرپیجی دشمن در منطقه رقابیه
به ماشین شان اصابت کرد ؛
هر دو برادر همزمان در آتش سوختند
#سالروز_شهادت
#شهید_مرتضی_نعمتی_جم
#شهید_مصطفی_نعمتی_جم
#روحشان_شاد_با_ذکر_صلوات
📸 امیر سرلشکرخلبان شهید احمد کشوری
در کنار برادرش شهید محمد کشوری
پ.ن: شهید محمد کشوری در سن ۱۶ سالگی براثر اصابت ترکش به سر در جبههی قصر شیرین به شهادت رسید.
#روحشان_شاد_با_ذکر_صلوات
ا🌷▫️🌷▫️🌷▫️🌷▫️🌷
وطن يعنی هدف يعنی شهامت
وطن يعنی شرف يعنی شهادت
🕊🕊 سیمرغ دیار مارندران، خلبان شهید احمد کشوری
میگفت:
هر وقت خالص شدم
شهید میشوم ...
در ۱۵ آذر ۱۳۵۹ در حالی که پیروزمندانه از عملیات بازمیگشت، بالگردش مورد اصابت راکت یک فروند هواپیمای جنگنده دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
در غائله سرکوب مهاجمان در سنندج گفته بود :
« من پرواز میکنم و اطراف پادگان و افراد ضدانقلاب را به شدت میکوبم و غائله را برای همیشه ختم میکنم اگر در پایان تشخیص دادند که کار و عمل من خطا بوده بگذارید من را اعدام کنند اما کردستان برای ایران بماند..»
#قهرمان_وطن
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
🔹 شهید آوینی :
« شهید احمد کشوری را از ورای حجابها به حریم حرم فرا خواندهاند و او لبیک گویان تن به آتش سپرده است، تا بار دیگر جانش به حیات طیبه احیا شود و آنگاه بال در بالِ فرشتگان در آسمان لایتناهی به پرواز درآید»
عقاب تیز پرواز جبهه ها
📸 امیر سرلشکرخلبان شهید احمد کشوری
در کنار برادرش شهید محمد کشوری
پ.ن: شهید محمد کشوری در سن ۱۶ سالگی براثر اصابت ترکش به سر در جبههی قصر شیرین به شهادت رسید.
#روحشان_شاد_با_ذکر_صلوات
ا🌷▫️🌷▫️🌷▫️🌷▫️🌷
وطن يعنی هدف يعنی شهامت
وطن يعنی شرف يعنی شهادت
🕊🕊 سیمرغ دیار مارندران، خلبان شهید احمد کشوری
میگفت:
هر وقت خالص شدم
شهید میشوم ...
در ۱۵ آذر ۱۳۵۹ در حالی که پیروزمندانه از عملیات بازمیگشت، بالگردش مورد اصابت راکت یک فروند هواپیمای جنگنده دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
در غائله سرکوب مهاجمان در سنندج گفته بود :
« من پرواز میکنم و اطراف پادگان و افراد ضدانقلاب را به شدت میکوبم و غائله را برای همیشه ختم میکنم اگر در پایان تشخیص دادند که کار و عمل من خطا بوده بگذارید من را اعدام کنند اما کردستان برای ایران بماند..»
#قهرمان_وطن
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
🔹 شهید آوینی :
« شهید احمد کشوری را از ورای حجابها به حریم حرم فرا خواندهاند و او لبیک گویان تن به آتش سپرده است، تا بار دیگر جانش به حیات طیبه احیا شود و آنگاه بال در بالِ فرشتگان در آسمان لایتناهی به پرواز درآید»
عقاب تیز پرواز جبهه ها
📸 امیر سرلشکرخلبان شهید احمد کشوری
در کنار برادرش شهید محمد کشوری
پ.ن: شهید محمد کشوری در سن ۱۶ سالگی براثر اصابت ترکش به سر در جبههی قصر شیرین به شهادت رسید.
#روحشان_شاد_با_ذکر_صلوات
ا🌷▫️🌷▫️🌷▫️🌷▫️🌷
وطن يعنی هدف يعنی شهامت
وطن يعنی شرف يعنی شهادت
🕊🕊 سیمرغ دیار مارندران، خلبان شهید احمد کشوری
میگفت:
هر وقت خالص شدم
شهید میشوم ...
در ۱۵ آذر ۱۳۵۹ در حالی که پیروزمندانه از عملیات بازمیگشت، بالگردش مورد اصابت راکت یک فروند هواپیمای جنگنده دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📛 #مجله_مبتذل
● کلاس دوم راهنمایی که بود، مجلات عکس مبتذل چاپ می کردند. درآرایشگاه، فروشگاه وحتی مغازه ها این عکس ها روی درو دیوار نصب می کردند و احمد هرجا این عکس ها را می دید پاره میکرد. صاحب مغازه یافروشگاه می آمد و شکایت احمد را برای ما می آورد.
● پدر احمد رئیس پاسگاه بود وکسی به حرمت پدرش به احمد چیزی نمی گفت.من لبخندمی زدم. چون باکاری که احمدانجام می داد، موافق بودم. یک مجله ای باعکس های مبتذل چاپ شده بودکه احمد آنها را از هر کیوسک روزنامه ای می خرید. پول توجیبی هایش راجمع می کرد.
●هربار 20 تامجله ازچند روزنامه فروش می خرید وقتی می آورد در دست هایش جا نمیشد. توی باغچه می انداخت نفت می ریخت وهمه را آتش می زد. می گفتم:چرا این کار را می کنی؟
می گفت:این عکس ها ذهن جوانان را خراب می کند.
✍راوی:مادرشهید
#شهید_خلبان_احمد_کشوری