38.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💕عشق وافر شهید محمد قاسمیان به امام رضا (ع)
🎞 کلیپ | #شهید_محمد_قاسمیان_شیروان — قسمت اول
▫️دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد
🌱متولد: شیروان- سال 1342
▫️ با شروع جنگ تحمیلی در حالی که تنها 16سال داشت از طریق بسیج به جبهه های حق علیه باطل شتافت. در آنجا در سمت نیروی اطلاعات-عملیات ، غواص و ... در کنار رزمندگان با دشمن دون می جنگید. او پس از هفت سال حضور در جبهه در21 دی ماه 65 از کربلای شلمچه به مشهدالرضا پر کشید🕊🕊
نقل از مادر شهید👇
محمد هرگز عصبانی نمیشد،بقدری مهربان بود که همه جذب اخلاق او می شدند، کلام نرم و جذاب از ویژگی های اخلاقی محمد بود، هرگاه می خواست کسی را به مسیر درست راهنمایی کند فقط با لحن مهربان و استدال قوی این کار را انجام می داد. صبر و تحملش برای ما درس است وی با وجودی که وظیفه سخت و سنگینی را در جبهه به عهده داشت ولی هیچگاه گله و شکایتی نمیکرد
او دوست نداشت ما غصه او را بخوریم بهمین جهت هیچوقت بما نگفت که در جبهه مسئولیتی چون عملیات اطلاعات را برعهده دارد و ما نمی دانستیم که او در سرما زمستان و گرمای تابستان بعنوان غواص بکار شناسایی می رفته . . . او در تماس های تلفنی اش می گفت: در آشپزخانه کار میکند و بکار بخور و بخواب مشغول است!!
————
📡 کانال "دفاع مقدس"
(ایتا، روبیکا، تلگرام، واتساپ)
اینجا بیت شهداست☝️☝️
دفاع مقدس
💕عشق وافر شهید محمد قاسمیان به امام رضا (ع) 🎞 کلیپ | #شهید_محمد_قاسمیان_شیروان — قسمت اول ▫️دانشج
19.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💕عشق وافر شهید محمد قاسمیان به امام رضا (ع)
🎞 کلیپ | #شهید_محمد_قاسمیان_شیروان — قسمت دوم
,
مادر شهید، از حضور مقام معظم رهبری این گونه باد میکند:
سیزده فروردین 1392 حضرت آقا به دیدن ما آمدند و و 75 دقیقه مهمان خانه ما بودند ایشان در تمام مدت حضورشان در منزل ما با دقت و سعه صدر به حرف ها و درد دل های ما گوش دادند و همواره با تبسمی امید بخش ما را دلداری می دادند.
,در این دیدار من خدمت ایشان عرض کردم، محمد من از شش و هفت سالگی عاشق باز شدن راه کربلا و زیارت امام حسین(ع) بوده و همیشه به پدرش می گفت، بابا چرا شما نمی روید راه کربلا را باز کنید؟ من وقتی بزرگ بشوم با همین دستای کوچکم می زنم تو دهن دشمن و کربلا را آزاد می کنم اما با شهادتش در شلمچه، عملیات کربلای 5 نتونست به آرزوی بزرگش برسد.
,حضرت آقا با شنیدن حرف های من فرمودند، اینگونه حرف نزنید وقتی او بزمین افتاد و شهید شد امام حسین(ع) آمدند سر او را به سینه گرفته و فرمودند، محمد جان تو که از کودکی عاشق کربلا بودی و نتونستی بیایی، من آمدم پیش تو و آنزمان که محمد شهید شد حضرت فاطمه(ع) و زینت کبری(س)جای شما و خواهر ایشان بالای سر این شهید بزرگوار حاضر شدند
,
————
📡 به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید
,