دفاع مقدس
💢چقدر زیبا گفت آیت الله مجتهدی تهرانی: . 🕌 در کربلا، داش مشتی ها رفتن به یاری امام حسین(ع) و شهید ش
#فرمانده_ای_که_بروی_سیم_خاردار_خوابید
#فرمانده_گردان_امام_حسین_لشگر_کربلا
#سردار_شهید_منصور_کلبادی_نژاد 🌷
🔖اسمش منصور بود.
منصور کلبادی نژاد ...
متولد ۱۳۴۴ گلوگاه مازندران.
مادرش میگفت : «وقتی راهی جبهه شد، خیلی دلتنگش میشدم. شبها به حیاط میآمدم و با ستارهها حرف میزدم. هر بار که به منطقه میرفت، نمیگذاشت بدرقهاش کنم. میگفت: مادر! همین دم در بایست. من میروم، تو از همینجا به من نگاه کن. من هم از همان دم در نگاهش میکردم و با گریه، پشتسرش آب میریختم.»پسرم تابع محض رهبر بود. بارها به او میگفتند: «تا کی میخواهی به جنگ بروی؟» میگفت: «تا زمانی که جنگ است؛ چون امام امرکرده است.»
.
🔖تو عملیات والفجر 6 در منطقه عملیاتی چیلات، آماده خطشکنی شده بودند.بچهها پشت سیمخاردار متوقف شده بودند. فرصتی برای برداشتن موانع درآن تاریکی شب نبود. در این لحظه، منصور که فرمانده گردان امام حسین لشکر کربلا بود خود را روی سیمخاردار انداخت تا نیروها از بدنش رد شوند. بچهها کمی امتناع کردند؛ اما بعد با اشاره او، یکی پس از دیگری، با رد شدن از جسمش، از سیمخاردار عبور کردند و به موانع یورش بردند.»
.
💢 سه بار تو جبهه مجروح شد.سرانجام، منصور در 28 اسفند 1366، در سن ۲۲ سالگی طی عملیات کربلای 10 در منطقه خُرمال به سختی شیمیایی شد و به فیض شهادت نائل آمد.
.
#فرمانده_بی_ادعا
🌷 سالروز شهادت
#فرمانده_ای_که_بروی_سیم_خاردار_خوابید
فرمانده گردان امام حسین لشگر کربلا
شهید منصور کلبادی نژاد
🌱متولد ۱۳۴۴ گلوگاه مازندران
مادرش میگفت :«وقتی راهی جبهه شد، خیلی دلتنگش میشدم.شبها بحیاط میآمدم و با ستارهها حرف میزدم.هربار که بمنطقه میرفت،نمیگذاشت بدرقهاش کنم.میگفت:مادر همین دم در بایست.من میروم،تو ازهمینجا بمن نگاه کن.من هم از همان دم در نگاهش میکردم و با گریه،پشتسرش آب میریختم.»پسرم تابع محض رهبر بود. بارها به او میگفتند:«تا کی میخواهی بجنگ بروی؟»میگفت: «تازمانیکه جنگ است؛چون امام امرکرده است»
.
🔖در عملیات والفجر ۶ در معبری که نیروهای عمل کننده می بایست از آن پیش میرفتند(چیلات)،تخریبچی ها نتواستند کارشان را انجام دهند و سیم خاردارهای حلقوی پایان مسیر را در آن تاریکی شب، جمع کنند.عملیات شروع شد.تیربارهای دشمن،روی معبرها شروع کردند به تیراندازی تا بلکه جلوی پیشروی نیروها را بگیرند یا اگر شده، کُند کنند.شهید کلبادی نژاد که اوضاع را بنفع دشمن دید،بدنش را بصورت پلی روی سیم خاردارها قرار داد و به نیروهای گروهان تحت امرش دستور داد از او عبور کنند
.
بچه ها شروع کردند به عبور از بدن منصور.نفرات آخر گروهان، تازه متوجه شدند، رزمنده ای که روی سیم خاردارها خوابیده و دارند از روی بدنش خون میچکد،فرمانده شان کلبادی نژاد است.این کار منصور روحیه نیروهای رزمنده را دوچندان کرد و باعث شد رزمی جانانه ای را در مقابل دشمن انجام دهند
💢سه بار درجبهه مجروح شد.سرانجام، منصور در ۲۸ اسفند ۶۶ در سن ۲۲ سالگی طی عملیات کربلای ۱۰ در منطقه خُرمال براثربمباران شیمیایی شهیدشد
👇👇👇