دفاع مقدس
💠 #خاطرات_ماندگار 2️⃣ #قسمت_دوم °○☆🍃 الی بیت المقدس 🍃☆○° 🔖 در ساعتهای اوّلیهی صبح روز جمعه ده
💠 #خاطرات_ماندگار
3️⃣ #قسمت_سوم
°○☆🍃 الی بیت المقدس 🍃☆○°
🔖 در پی این هماهنگی، همّت مجدداً با مسؤولین ستاد پشتیبانی و واحد تدارکات تیپ تماس میگیرد. امّا این بار لحن صحبتهای او به مراتب شدیدتر از قبل است. (در این مکالمه صدای واحد تدارکات را نداریم.)
✨ همّت: الو، خاکسار!… چی؟! خاکسار آن جا نیست؟… نگاه کن! حاج آقا نیکومنظر [مسؤول واحد تدارکات تیپ ۲۷] هستند یا نه؟!… ببین، بگو یا خود حاج آقا، و یا برادر جان محمّد [علی مرادی] مسؤولیت این را به عهده بگیرند. این جوری نمیشود. این قدر پشت بیسیم بر سر ما داد زدند و فحش دادند که حد ندارد. نیروهای جلو دیشب تا حالا بُریدهاند. خوب، سی کیلومتر پیادهروی کردهاند. یک نفر باید باشد که [تدارکات را] بین آنها تقسیم کند. پشت بیسیم فقط داد میزنند و میگویند مهمّات!… تانکهای دشمن مرتب دارند هجوم میآورند. دقیقاً توجّه بفرمایید، وانت تویوتا دیگر فایده ندارد. یک ماشین بزرگ دیگر را چند صندوق [مهمّات] آر. پی. جی و کلاش [بار] بزنید. پشت سر آن هم یک ماشین آب و یک ماشین را هم مقداری کمپوت و کنسرو [بار بزنید]. یک ماشین را هم عرض شود خدمت شما، گالن بنزین بار بزنید. الآن، سریع! [چون] حاج احمد توی جاده داداش به هوا بلند شده. فقط سریعتر! الآن که من به شما ابلاغ میکنم، دیگر تا ۲۰ دقیقه نکشد و ماشین حرکت کرده باشد. الآن [ساعت] نزدیک ۷ غروب است. من باز هم چند دقیقه دیگر زنگ میزنم ببینم ماشینها حرکت کردهاند، یا نه؟!
💢 به رغم تمامی نارساییها و مشکلات موجود، رزمندگان تیپ ۲۷ طی شش شبانهروز جنگ نابرابر، توانستند سرانجام اهداف مرحلهی اوّل عملیات الی بیت المقدس را تثبیت نموده و خود را برای آغاز مرحلهی دوّم نبرد آماده نمایند. در این مرحله بیشترین نگرانی متوسّلیان از جانب گردان سلمان فارسی به فرماندهی حسین قجهای در منتهی الیه سمت چپ محور محرّم، واقع در ایستگاه گرمدشت بود که در محاصره دشمن به مدّت پنج شبانه روز جنگیدند و مقاومت کردند و عاقبت با شهادت اکثر نیروهای این گردان از جمله حسین قجهای؛ فرمانده و محمّد رضا موحّد دانش؛ معاون گردان، آن منطقه را تثبیت کردند.
⇦ #ادامه_دارد..
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
دفاع مقدس
💠 #خاطرات_ماندگار 3️⃣ #قسمت_سوم °○☆🍃 الی بیت المقدس 🍃☆○° 🔖 در پی این هماهنگی، همّت مجدداً با مسؤ
📆 اردیبهشت 61 - شهادت حسین قجهای، فرمانده گردان سلمان (تیپ محمدرسولالله-ص -در زمان فرماندهی احمد متوسلیان)
💠هم او که مقاومت سرسختانهاش در برابر ارتش تا دندان مسلحانه بعثی، عملیات بیتالمقدس را نجات داد
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
هدایت شده از پایداری
خداحافظ رفیق
خداحافظ مرد میدان
حاج نادر طالب زاده اردوبادی
سردار جبهۀ فرهنگی انقلاب اسلامی
به امید دیدار
به امید دیدار خدا
به امید دیدار شهیدان
به امید دیدار دوستان قدیمی
به امید دیدار سید شهیدان اهل قلم
شهید غریب و مظلوم سید مرتضی آوینی
تو که خستگی ناپذیر، پیگیر راز احمد و دوستانش بودی
به سردار شهید حاج احمد متوسلیان بگو:
تیر ماه امسال
چهلمین سالگرد شهادتت
همچنان منتظرتان هستیم!
عصر بارانی غمبار 10 اردیبهشت 1401
وداع شاگردان و دوستان با استاد
ستاد معراج شهدای تهران
⚪️ گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/B59Qj87klLi3tPYK8DdrHP
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ - سالروز عملیات بیت المقدس
🎥 فیلم | مصاحبه با حاج احمد متوسلیان، فرمانده تیپ محمد رسول الله (ص) پس از انجام اولین مرحله از عملیات آزادسازی خرمشهر
💠 مقاومت جانانه گردان سلمان به فرماندهی شهید حسین قجه ای در برابر پاتک های سنگین دشمن در منطقه حساس جبهه نبرد (ایستگاه گرمدشت)، موجب نجات عملیات بزرگ بیت المقدس شد
🔹شهید حسین قجه ای علیرغم دستور احمد متوسلیان مبنی بر عقب نشینی، به همراه عده کمی از نیروهای باقی مانده اش در زیر جهمنی از آتش توپخانه، خمپاره و تانک های ارتش بعث پایمردی کردند تا اینکه نیروهای دیگر ملحق شدند و دشمن را به عقب راندند.
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
📄 مجموعه خاطرات احمدرضا طاوسی ، از فرماندهان تیپ قمر بنی هاشم (ع)
📚 در قالب کتابی به نام: "روطه" جبهه ای به عرض ده متر
کتاب روطه؛ جبههای به عرض ۱۰ متر به بازگویی خاطرات جنگ می پردازد.
"روطه" قسمتی از منطقه عملیاتی تیپ قمربنیهاشم در عملیات خیبر است که در شرق رود دجله و در مجاورت هورالعظیم واقع شده است.
در بخشی از کتاب آمده است:
عملیات بیتالمقدس در ۳۰ دقیقه بامداد دهم اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ به طور همزمان در چند محور آغاز شد. در مرحله اول عملیات، نیروهای رزمنده موفق شدند با شکستن خطوط پدافندی عراقیها، تا جاده اهواز به خرمشهر پیشروی کنند و در آنجا مستقر شوند. نیروهای گردان ما در جلوی این منطقه و در حد فاصل هورالعظیم و یک کانال انتقال آب، خاکریز کوتاهی با ارتفاع یک متر و عرض ده متر احداث کرده و موضع گرفته بودند و کوچکترین حرکت ما هدف تک تیراندازهای عراقی قرار میگرفت. علاوه بر این با تمرکز آتش سنگین و شلیک مداوم گلولههای خمپاره عراقیها زمینهای اطراف ما همچون آبکش سوراخ سوراخ شده بود...
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
خلیج همیشه فارس ؛
نامی که عمریست آزادست و گلگون
از خون سرخِ رادمردان و شهیدان
#روز_ملی_خلیج_فارس
#مدافعان_خلیجفارس
#لشکر۲۵_کربلا
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
دفاع مقدس
📆 اردیبهشت 1361 - شهادت سردار رشید سپاه اسلام، محسن وزوایی 🌷شاگرد اول رشته شیمی دانشگاه شریف،
خیره شدهام
به أَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّارِ
چشمهایش ....
#فاتح_بازی_دراز
#شهید_محسن_وزوایی
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
دفاع مقدس
خیره شدهام به أَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّارِ چشمهایش .... #فاتح_بازی_دراز #شهید_محسن_وزوایی 🔹 گرو
#شهید_محسن_وزوایے 🥀
#محسن_وزوایی، ۵ مرداد ۱۳۳۹ در محله نظام آباد تهران دیده به جهان گشود. در سالهای نوجوانی با راهنماییهای مؤثر پدرش، مرحوم حاج حسین وزوایی که از همرزمان مرحوم #آیت_الله_کاشانی بود، قدم به وادی مبارزات ضد استبدادی گذاشت.
در سال ۱۳۵۵ به دانشگاه راه یافت و در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تحصیل شد. پس از ورود به دانشگاه، به جریان مکتبی انجمنهای اسلامی دانشجویان این دانشگاه پیوست و هم زمان با شرکت در فعالیتهای سیاسی و جلسات عقیدتی، از سال۱۳۵۶ مسئولیت هدایت و جهت دهی به مبارزات دانشجویی ضد دیکتاتوری را در سطح دانشگاه شریف عهده دار شد. این جوان مبارز و پرشور، از تظاهرات خونین ۱۷ شهریور سال۵۷ تا ۱۲بهمن۵۷ و ورود #امام_خمینی (ره) به ایران، در همه صحنهها از جمله پیشتازان و جلوداران تظاهرات مردمی بود.
او در روزهای پرتلاطم انقلاب نیز نقش حساس هدایت را بردوش میکشید و در درگیریهای مسلحانه و سرنوشت ساز ۱۹بهمن تا ۲۲بهمن۵۷، حضوری پرثمر داشت. در تصرف دو پادگان مهم جمشیدیه و عشرتآباد نیز شهامت بالایی از خود نشان داد. وی از نخستین دانشجویان پیرو خط امام بود که در جریان راهپیمایی برضد سیاستهای مداخلهگرایانه آمریکا در ایران و تسخیر لانهی جاسوسی، در سالروز کشتار دانشآموزان به دست رژیم پهلوی و سالگرد تبعید #امام_خمینی (ره) عهدهدار حرکتی شد که رهبر انقلاب، از آن با تعبیر بدیع «انقلابی بزرگ تر از انقلاب اول» یاد فرمودند.
در سال۵۸ همزمان با کار تبلیغاتی در جمع دانشجویان پیرو خط امام، بلافاصله با تشکیل سپاه پاسداران، به این ارگان نظامی پیوست. او مدتی در سپاه به عنوان فرمانده مخابرات انجام وظیفه کرد، سپس سرپرستی واحد اطلاعات_عملیات را به عهده گرفت.
#محسن_وزوایی به دنبال تجاوز #عراق به ایران، داوطلبانه به #جبهه_غرب عزیمت کرد. با ورود او به این منطقه، تحولی پدید آمد؛ به گونهای که در عملیات سرنوشت ساز پارتیزانی به عنوان فرمانده گردان، مسئولیت محور #تنگ_کورک تا حد فاصل #تنگ_حاجیان را برعهده گرفت و ضمن حملهای پارتیزانی به مواضع و استحکامات دشمن، به کمک همرزمان خود، ارتفاعات حساس و سوقالجیشی #تنگ_کورک را از تصرف قوای اشغالگر بعث خارج ساخت.
در عملیات جدیدی که از سوی رزمندگان اسلام در اردیبهشت ماه ۶۰ طرحریزی شده بود، فرمانده گردان شد. در این عملیات، او با آن که مجروح شده بود، ولی با گامی استوار و خستگی ناپذیر و روحی امیدوار به نبرد ادامه میداد.
در حین عملیات، بیشتر رزمندگان شهید یا مجروح شده و تنها #محسن و چند رزمنده دیگر زنده بودند؛ و شگفت آن که همین چند نفر، توانستند ۳۵۰ تن نیروهای کماندوی #بعث_عراق را به اسارت بگیرند.
وی نقش فعالی در طراحی عملیات فتح بلندیهای « #بازی_دراز» ایفا کرد و در همین نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال یافت.
او در طول جنگ تحمیلی، در عملیاتهای متعدد با مسئولیتهای گوناگون حضور داشت. در ۲۰ آذر۶۰، در عملیات #مطلع_الفجر فرمانده بود. در اسفند سال ۶۰ پس از پیوستن به جرگهی یاران #حاجاحمد فرمانده #گردان_حبیببنمظاهر و تیپ تازه تأسیس #محمدرسولالله (ص) گردید که در عملیات #فتحالمبین، این گردان نوک عملیات بود.
با تأسیس تیپ ۱۰ سیدالشهداء، فرمانده این تیپ شد. همین تیپ، در ۲۳ فروردین ماه۶۱ وارد عملیات #بیتالمقدس شد و برای اجرای بهتر عملیات، با #تیپ_حضرترسول ادغام گردید و #محسن_وزوایی نیز فرماندهی محور اصلی را عهدهدار شد.
این عاشق وارسته و آگاه، پس از ماه ها مجاهدت و مبارزه با دشمنان اسلام و حماسه آفرینی در عملیاتهای متعدد و به ویژه #بیتالمقدس، سرانجام در ۱۰ اردیبهشت ماه سال۶۱ ، در ۲۲سالگی هنگام هدایت نیروهای تحت امر خود، بر اثر اصابت گلوله و ترکش به شهادت رسید.
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
🌱 ۱۱ اردیبهشت ۱۳۴۸ - سالروز ولادت بسیجی شهید محمودرضا استادنظری
💚 وصیتنامه عارفانه💚
خدایا!
تو با بندگانت نسیه معامله می کنی و گفتی: ای بنده، تو عبادت کن، پاداشش نزد من است در قیامت..
اما شیطان همیشه نقد معامله کرده با بندگانت و می گوید: گناه کن و در عین حال مزه اش را به تو می چشانم...!
پس خدا!
برای خلاصی از این هوس ها، تو مزه عبادتت را به من بچشان که بالاترین و شیرین ترین مزه هاست...
🌹شهید استادنظری🌹
ولادت: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۴۸ ، تهران
شهادت: ۲۴ بهمن ۱۳۶۴
عملیات والفجر۸ ،فاو
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
دفاع مقدس
🌱 ۱۱ اردیبهشت ۱۳۴۸ - سالروز ولادت بسیجی شهید محمودرضا استادنظری 💚 وصیتنامه عارفانه💚 خدایا! تو با
مناجات عارفان
آقا؛
دوست دارم گوشه ای بنشینم و زیر لب صدایت کنم. چشمانم را به نقطه ای خیره کنم، تو هم مقابلم بنشینی و متوجه ات شوم. هی نگاهت کنم. آنقدر که از هوش بروم. بعد به هوش بیایم و ببینم سرم روی دامن شماست. حس کنم بوی خوش از نسیم تنت به مشامم می خورد. آن وقت با اشتیاق در آغوشت بگیرم و بعد ... تو با دست های خودت، اشک های مرا پاک کنی ...
مولای من؛
سرم را به سینه ات قرار دهی، موهایم را شانه کنی. آن وقت احساس کنم وصال حقیقی عاشق و معشوق روی داده. بعد به من وعده شهادت بدهی. آن وقت با خیال راحت در آتش عشق مثل شمع بسوزم و آب شوم، روی دامانت بریزم و هلاک شوم و جان دهم ...
دوست دارم وقتی نگاهم می کنند و باهام گرم می گیرند و میل با هم بودن را دارند، احساس غرور و خودپسندی و بزرگی و خوب بودن و برتری نکنم. در عوض بترسم و شرم کنم از آن روزی که پیش همین دوستان پرده را بالا زنی و مرا پیش چشم پاکشان افشا کنی. آن وقت من از خجالت بگویم: یا لیتنی کنتُ ترابا ... ای کاش من خاک بودم ...
خدایا؛
به من لیاقت خوب بودن دادی و این طور بین دوستان نشانم دادی، پس لیاقت حقیر شمردن خود در مقابل آن بزرگان را هم بده تا گمراه نشوم ...
خدایا؛
من از روشنی روز فرار کردم و به سیاهی شب پناه آورده، به این امید که در پناه تو باشم و با تو درد دل کنم ... مرا از تاریکی شب چه باک و ترس که سیاهی را در درون سینه ام دارم و در تاریکی شب می نشینم که در تاریکی، سیاهی قلبم را پاک کنی.
خدایا؛
تو با بندگانت نسیه معامله می کنی و گفتی: ای بنده، تو عبادت کن، پاداشش نزد من است در قیامت.
اما شیطان همیشه نقد معامله کرده با بندگانت و می گوید: گناه کن و درعین حال مزه اش را به تو می چشانم ...!
پس خدا؛ برای خلاصی از این هوسها، تو مزه عبادتت را به من بچشان که بالاترین و شیرین ترین مزه هاست.
شهید محمودرضا استادنظری ولادت: 11 اردیبهشت 1348 تهران شهادت: 24 بهمن 1364 عملیات والفجر 8 فاو
مزار: بهشت زهرا (س) قطعه 27 ردیف 3 شماره 11
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
🎥 تصویری از مستندساز فقید
مرحوم استاد نادر طالبزاده
در دوران دفاع مقدس
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
قَد أتَّصلَوا کَثیراً بالله
حَتی اجابهم
خدا را زیاد صدا زدند
تا اینکه جوابشان را داد ...
#رزقک_شهادة
#التماس_دعا
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
💠 #خاطرات_ماندگار
4️⃣ #قسمت_چهارم
°○☆🍃 الی بیت المقدس 🍃☆○°
🔖 به دلیل ضرباتی که در مرحلهی اوّل عملیات، بر پیکرهی نیروی انسانی، به خصوص کادرهای فرماندهی گردان تیپ ۲۷ وارد شد، #احمد_متوسلیان برای بازسازی مجدّد گردانها با مشکلات عدیدهای مواجه بود که مهمترین آنها، شهادت #محسن_وزوایی؛ فرمانده و #حسین_تقویمنش؛ جانشین محور محرّم بود. به همین منظور، این بار متوسّلیان گردانهای عملیاتی تیپ را فقط در قالب یک محور عملیاتی، سازماندهی نمود و مسؤولیت فرماندهی آن را هم، به یار دیرینهاش #محمود_شهبازی واگذار کرد. این گردانها، مأموریت داشتند تا از ایستگاه #گرمدشت با گرای ۲۶۰ درجه رو به سمت غرب پیشروی نموده، و پس از طی سیزده کیلومتر، خودشان را به دژ مرزی #کوتسواری برسانند.
🔰با اتمام مرحلهی دوّم و متعاقب آن انجام ناموفق مرحلهی سوّم عملیات الی بیت المقدس – در بیستم اردیبهشت ۱۳۶۱ – دیگر همه چیز به نبرد پایانی موکول میشود. این در حالی است که دیگر نه توانی برای ادامهی عملیات باقی مانده و نه نیروی کارآمدی برای بازسازی گردانها، به گونهای که فرماندهان در تصمیمگیری نهایی با مشکل و تردید مواجه میشوند.
🌟 #محمدابراهیم_همت؛ جانشین فرماندهی تیپ ۲۷ محمّد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در این خصوص میگوید:
«… برادران عزیز، بسیجیان با ایمان!
📑 به خدمت شما عرض کنم که در آن وضعیت بحرانی، بعد از آن همه درگیری، دیگر مغزها خسته شده بود! یعنی برای مرحلهی نهایی عملیات الی بیت المقدس هیچ کدام از فرماندهان نمیدانستند چه تصمیمی بگیرند. با آن شرایطی که پیش آمده بود، تردید داشتند که آیا داخل خونین شهر بشوند یا نشوند؟ از طرف دیگر؛ چون تلفات داده بودیم، کیفیت نیروهایمان به شدّت افت کرده و همین امر باعث شده بود که همهی ما دودل شویم که آیا به داخل خونین شهر برویم یا نرویم؟ اگر برویم، آیا ضربه نخواهیم خورد دیگر هیچ کس قدرت تصمیمگیری نداشت. تا این که قرار شد برادران عزیزمان محسن رضایی و صیّاد شیرازی به محضر حضرت امام شرفیاب بشوند. این دو برادر خدمت امام رسیدند و به ایشان عرض کردند که ورود به خرّمشهر داری چنین سختیهاست. ما هرچه پیشبینی میکنیم، میبینیم نیروی ما برای اجرای مرحلهی نهایی عملیات کافی نیست. استحکامات دشمن فوقالعاده زیاد است و ما نمیتوانیم به او حمله کنیم؛ ولی باز در عین حال قادر به تصمیمگیری نهایی هم نیستیم. شما نظر بدهید که ما چه باید بکنیم؟ حمله بکنیم یا نکنیم؟
🔺تمام این صحبتها را که مطرح کردند، #امام در جواب آنها فرمودند: تا توکّلتان چقدر باشد❗️
⇦ #ادامه_دارد..
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
🌴 مسئولین و فرماندهان تیپ محمدرسول الله(ص)، شهید همت، شهید شهباز، سعید قاسمی... در گرماگرم عملیات بیت المقدس
⏳ اردیبهشت و خردادماه 1361
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
💠 شلمچه- منطقه عملیاتی بیت المقدس (آزادسازی خرمشهر) – اردیبهشت ماه 1361
🔹خاکریز اول- رزمندگان اسلام در درگیری مستقیم با دشمن بعثی
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
🌈 نماز عید فطر در جبهه
🌴 دوران #دفاع_مقدس
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
اَللّهُم
اِنّى اَسْئَلڪَ
خَیْرَ ما سَئَلڪَ
مِنْهُ عِبادُڪَ الصّالِحُونَ
وَاَعوذُ بِڪَ مِمَّا اسْتَعاذَ
منْهُ عِبادڪَ الْصّالِحون
🌻 نماز بندگی
🌸 عید فطر در جبهه
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
🌹نماز عید فطر در جبهه🌹
شب عید فطر، رئیس ستاد لشکر مرا خواست و دستور داد که به تمام واحدها اطلاع دهم که فردا سحر در محل تبلیغات لشکر جهت اقامه نماز عید فطر جمع شوند. واحد تبلیغات در دره ای واقع بود که دور آن را ارتفاعات محاصره کرده بود. نماز عید که تمام شد، امامِ جماعت در حال خواندن خطبه های نماز بود که من دو جنگنده عراقی را دیدم که از دور مستقیم به سمت دره ما و جمعیت می آمدند.
یکی از فرماندهان که متوجه قضیه شده بود، پشت تریبون قرار گرفت و فرمان «یگان ها به سمت واحدهای خود» را صادر کرد. طولی نکشید که بالاخره دو جنگنده عراقی بالای سر ما بمب های شیمیایی رها کردند. تمام رزمندگان که برای نماز عید فطر آمده بودند، ماسک شیمیایی همراه نداشتند لذا باید تا محل خود می دویدند تا ماسک های خود را بردارند، اگر می دویدند حدود نیم ساعت با سنگرهایشان فاصله داشتند. خوشبختانه باد سمت مخالف بود و کسی شیمیایی نشد، الادو سه نفر که روی ارتفاع بودند.
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
😊 #شوخ_طبعی
#خاطرات_جبهه
💠 آجیل مخصوص
🌸 شوخطبعیاش باز گل کرده بود. همۀ بچهها دنبالش میدویدند و اصرار که به ما هم آجیل بده؛ اما او سریع دست تو دهانش میکرد و میگفت: نمیدم که نمیدم.
🍀 آخر یکی از بچهها پتویی آورد و روی سرش انداخت و همگی شروع کردند به زدن. حالا نزدن کی بزن. آجیل میخوری؟ بگیر، تنها میخوری؟ بگیر.
🌼 و بالاخره در این گیر و دار، یکی از بچهها در آرزوی رسیدن به آجیل دست توی جیبش کرد، اما آجیلِ مخصوص، چیزی نبود جز نان خشکِ ریز شده!
➖ همگی سر کار بودیم😂😂
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
🌴 سواد آموزی در جبهه
📆 ۱۲ اردیبهشت ماه ۱۳۵۸ - سالروز شهادت آیت الله علامه مرتضی مطهری و روز معلم
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
سردار شهید حاج حسین اسکندرلو
#فرماندهان_گردان_ حضرت_ علی اصغر
گردان حضرت علی اصغر {علیه السلام}
لشگر پرافتخار حضرت سیدالشهدا {علیه السلام}
ولادت: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۱
شهادت: ۱۳ اردیبهشت۱۳۶۵ فکه
#مزار _ بهشت زهرا(س)_ قطعه۲۶_ ردیف۷۷
👇👇
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/
👇👇👇
دفاع مقدس
سردار شهید حاج حسین اسکندرلو #فرماندهان_گردان_ حضرت_ علی اصغر گردان حضرت علی اصغر {علیه السلام} لشگر
پدر شهید حاج حسین اسکندرلو عزیز❤️تعریف میکنه که،
موقع رفتن بهم گفت:
باباجون،
حلالم كن!
دلم لرزيد،
هيچ وقت موقع خداحافظی اين طوری صحبت نميكرد!
هميشه ميگفت:
منو دعا كنين!
گفتم:
اين چه حرفيه كه ميزنی؟
خنديد و رفت!
به مادرش گفتم:
نميدونم چرا حسين اين طوری حرف زد!
هنوز به سر كوچه نرسيده بود كه برگشت و برای ما دست تکون داد!
با صدای بلند گفتم:
حاج حسين،
مواظب خودت باش،
ولی جوابی نداد!
او رفت و منو برای هميشه از ديدن چهره ماهش محروم كرد!
حاج اقا محمد جعفری،
همرزمش تعریف میکنه که،
فرمانده لشکر مجروح شده و رفته بود برای درمان،
شهید میررضی هم در منطقه حضور نداشت،
مسئولیت لشکر رو برادر فتح الله نظری موقتا به عهده گرفته بود.
یه روز سر صبحگاه،
گردان زهیر دیر حاضر شد!
برادر نظری هم بسیار جدی از همون بالای جایگاه گفت:
گردان زهیر بی نظمی کرده،
لذا کل گردان به همراه فرمانده اش که ،
حاج حسین بود،
باید به حالت سینه خیز خود رو به صبحگاه برسونن!
بچه ها صداشون درآمد!
لجشون از این تنبیه درآمده بود!
عده ای از برادران از رفتن سینه خیز امتناع کرده و از برادر اسکندرلو نیز خواستن این کار رو انجام نده،
اما حاج حسین رو به برادران کرد و گفت:
بچه ها!
ولایت و تبعیت پذیری از ولایت که میگن، همینه!
او این حرف رو زد و در کمال تواضع، شروع کرد به سینه خیز رفتن به طرف صبحگاه!
بچه های گردان هم به ایشون اقتدا کرده و سینه خیز پشت سرش راه افتادن!
آن شب؛
شب آخر،
شش گردان از لشکر سیدالشهدا علیه السلام در مقابل سه تیپ مکانیزه و مسلح مستقر در منطقه و سه تیپ آماده برای تعویض دشمن قرار گرفتن!
کربلایی دیگه داشت رقم میخورد!
بیشتر از نود نفر،
همون شب به شهادت رسیدن و تعداد زیادی از نیروها هم مجروح شدن!
دشمن،
جهنمی از آتش درست کرده بود!
حاج حسین اسکندرلو،
که حالا جانشینش هم مجروح و به عقب برده شده بود،
بچههایی رو که مونده بودن،
جمع کرد و گفت:
بچه ها،
اینجا دیگه سلاح کار نمیکنه!
امشب؛
شب عاشوراست!
هرکس میخواد اباعبدالله رو یاری کنه،
با من بیاد!
امشب باید با خون مبارزه کنیم!
امشب تکلیف اینه!
او در مقابل دشمن ایستاد،
رجز خوند و از خودش گفت:
من فرزند خمینیام!
من سرباز خمینیام،
من سرباز حسین بنعلیام!
رجزخوانی او،
به بچهها روحیهای دوباره داد!
بچهها که دور حسین جمع شده بودن، شروع کردن به سینهزدن؛
صدای «حسین حسین» و «یا زهرا» در دشت فکه پیچیده بود!
حاج حسین دگمههای پیراهنش رو باز کرد و ادامه داد:
سینهای که به استقبال گلولههای دشمن میره،
باید باز بشه!
ای گلولهها ببارید!
اگه با ریختن خون من،
پرچم اسلام استوار میشه،
ای تیرها ببارید!
و دوباره حسینی دیگه،
کربلایی دیگه رو رقم زد!
حالا نوبت رمل های فکه بود که با درآغوش گرفتن جسم خونین او،
اعتباری همچون مکه یابند…
🔹 گروه واتساپ دفاع مقدس ۷
https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD
▪️ پیج #اینستاگرام "دفاع مقدس"
https://www.instagram.com/defaemoqadas/