eitaa logo
دفاع مقدس
4.1هزار دنبال‌کننده
18هزار عکس
11.7هزار ویدیو
1هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 ۷ اسفند ۱۳۶۲ - مرتضی سلمان طرقی - مسئول محور لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع) عملیات ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹 📷 عکس بالا 👆 | اوایل تیر 1361، سوریه، مراسم صبحگاه نیروهای ایرانی در پادگان زبدانی از راست: (ناشناس، شهید علی اکبر حاجی پور، شهید کاظم نجفی رستگار، کاظم میرزایی، شهید مرتضی سلمان طرقی، شهید ناصر شیری، منصور کوچک محسنی، شهید میرعلی رئیسی اسکویی، حسن شاه حسینی، حاج احمد متوسلیان، جعفر جهروتی زاده، ناشناس) ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌈 صبحگاه و صبحانه در جبهه 🎤 به روایت: رزمنده محمد اکرمی: 🍃صبحگاه در همه مناطق جنگی عرف بود؛ هر روز صبح حداقل یک ساعت در محل مناسبی ورزش و نرمش می‌کردیم. در دوکوهه وضعیت کمی فرق می‌کرد؛ بعضی وقت‌ها بسته به نظر فرمانده، گردان چند کیلومتر می‌دوید بعد در زمین صبحگاه یکی وسط حلقه می‌ایستاد و به بقیه نرمش می‌داد. نرمش صبحگاه همراه با شوخی و خنده بود. گاهی اوقات بچه‌ها با هم شوخی می‌کردند و شعر می‌خواندند و گاهی ‌اوقات گردانی با گردان‌ دیگر شوخی می‌کرد. در کل فضای شاد و مفرحی شکل می‌گرفت. 💫 در صبحگاه به غیر از بچه‌های خادم که باید صبحانه را آماده می‌کردند، بقیه حاضر می‌شدند. خدا رحمتش كند حسن اميري را؛ همه به او «عمو حسن» می‌گفتند و در عملیات كربلاي 5 هم شهيد شد. با این‌که 63 سالش بود اما دل جوانی داشت؛ پا به‌ پای جوان‌ترها می‌دوید و نرمش می‌کرد. یک پرچم سبز در دستش بود و جلوی گردان می‌دوید و شعار می‌داد. بچه‌ها نیز خیلی دوستش داشتند و با او شوخی می‌کردند. قشنگی جبهه به این بود که از هر گروه سنی آمده بودند و در کنار هم زندگی می‌کردند؛ در حالی که برای جنگیدن، بین یک پیرمرد 63 ساله و یک نوجوان 15 ساله هیچ فرقی نبود؛ جز صورتی که محاسن آن سفید شده و صورتی که هنوز مویی در نیاورده بود! 🌴 بعد از نرمش، همه در میدان صبحگاه می‌ایستادند و قرآن تلاوت می‌شد. خدا رحمت کند شهید محسن گلستاني را؛ نواي زيبايي داشت؛ دعای «اللهم اجعل صباحنا صباح الابرار و لا تجعل صباحنا صباح الاشرار» را می‌خواند و بچه‌ها همراهی می‌کردند. بعد از مراسم بچه‌ها بر سر سفره‌هایی که خادمین پهن کرده بودند، مشغول خوردن صبحانه می‌شدند. خادم‌ها دوره‌ای و به نوبت از میان بچه‌ها انتخاب می‌شدند. وظایف مشخصی داشتند؛ باید وعده‌های غذایی را به تعداد از تدارکات می‌گرفتند، سفره می‌چیدند و بعد از خوردن جمع می‌کردند؛ ظرف‌ها را می‌شستند؛ سنگر و یا اتاق را نیز مرتب می‌کردند؛ از بعضی کارها مثل صبحگاه نیز معاف بودند. ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | صبحگاه جبهه 🌈 🎞 دو و نرمش صبحگاهی 💐 تقدیم به همہ جامانده های کاروان عشق و همه کسانی که دل به مهرشان سپرده اند . . . 💕 🌴 دوران دفاع مقدس❤️ ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊 https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب،صدقه جاریه است🌱
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | قرائت دعای صبحگاه در پادگان دوکوهه 🎙با نوای ملکوتی رزمنده و ذاکر اهل بیت(ع)، شهید محسن گلستانی💕 🌈گویا زمین و آسمان با او همنوا شده‌اند: اَللّهُمُّ اجعَل صَباحَنَا صَباحَ الاَبرار پروردگارا ،قراربده صبح مان را صبح خوبان وَ لَا تَجعَل صَباحَنا صَباحَ الاَشرار وقرارنده صبح مان رو صبح بدان. اَللّهُمُّ اجعَل صَباحَنَا صَباحَ المَقبولین پروردگارا،قراربده صبح مان را صبح آنهایی که قبولشان داری وَ لَا تَجعَل صَباحَنا صَباحَ المَردوُدین وقرارنده ،صبح مان راصبح آنهایی که ردشان کردی. اَللّهُمُّ اجعَل صَباحَنَا صَباحَ الصّالِحین پروردگارا،قراربده صبح مان راصبح صالحان. وَ لَا تَجعَل صَباحَنا صَباحَ الطّالِحین وقرارنده صبح مان را صبح طالحان. اَللّهُمُّ اجعَل صَباحَنَا صَباحَ الخَیرِ وَ السَّعادَه پروردگارا،قراربده صبح مان راصبح خیروشادی وَ لَا تَجعَل صَباحَنا صَباحَ الشَّرِّ و الشَّقاوَه وقرارنده صبح مان راصبح بدی وسختی 🌴 دوران دفاع مقدس💕 🌿 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 🌱تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 🎋 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌷بســم رب الشـهداء و الصدیقین🌷 گلبرگِ سپیده عطرِ شبنم دارد خورشید، سلام و بوسه باهم دارد نان هست، پنیر و غزل و چایی هست صبحانه ی من فقط شما را کم دارد 🤚 سلام، صبحتون شهـدایی💐 ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 🌿 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 🎋 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 🌾 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🪴 نشر مطالب،صدقه جاریه است🪴
دفاع مقدس
🌷 ۷ اسفند ۱۳۶۲ - مرتضی سلمان طرقی - مسئول محور لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع) عملیات #خیبر ا▫️🔹▫️🔹
🌷 شهید مرتضی سلمان طرقی در کنار حاج احمد غلامی (شهید مدافع حرم) مرتضی سلمان طرقی مسئول محور لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع) شهادت : هفتم اسفند 62 - عملیات خیبر 🌱 طلوع: ۱۳۳۵ 🕊🕊 عروج: ۱۳۶۲ عملیات خیبر 🌿 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 🎋 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 🌾 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🌷 شهید مرتضی سلمان طرقی در کنار حاج احمد غلامی (شهید مدافع حرم) مرتضی سلمان طرقی مسئول محور لشکر ۱
🌷شهید حاج احمد غلامی از شهید مرتضی سلمان طرقی می گوید: 🔹 مجاهدت مخلصانه «مرتضی سلمان طرقی» برای پیوستن به خیل شهدا ▪️مرتضی را یکبار در سال ۵۸ داخل پادگان عشرت آباد که در واحد اطلاعات کار می‌کرد دیده بودم. بعد از شروع جنگ، گردان ما به نام گردان صف یا گردان شش به فرماندهی علی موحددانش با سه گروهان که دارای ۲۷۰ نفر پرسنل جنگ دیده بود بنابر تدبیر فرمانده سپاه تهران به ماموریت جنگی رفت و با دیدن آموزش‌های لازم برای جلوگیری از سقوط خرمشهر به صورت یک سازمان کامل درآمد .از این رو عازم اهواز شدیم. صبح یکی از روز‌ها وقتی من و مرتضی کنار جاده در نوبت شستن ظرف و ظروف برای صبحانه بودیم به علت اصابت ترکش خمپاره من مجروح شدم و مرتضی سالم ماند. مرا به آبادان و سپس ماهشهر و بعد تهران اعزام کردند و در بیمارستان مرحوم مصطفی خمینی بستری شدم. دیگر مرتضی را ندیدم تا بعد از عملیات خرمشهر که تیپ محمد رسول الله (ص) به لبنان اعزام شد. مرتضی را آنجا دیدم. مرتضی مسوول گردان سلمان بود و بنده هم مسوول عملیات سپاه مستقر در لبنان و سوریه؛ به مدت پنج ماه تقریبا با هم بودیم. تا اینکه بنده را از تهران خواستند. مرتضی به اتفاق شهید کاظم رستگار در لبنان ماند و بنا شد با هم به مرخصی بیایند. در آنجا فرمانده سپاه تغییر کرد و لذا چند روز بعد شنیدم که مرتضی و کاظم به تهران برگشته‌اند. چند روز گذشته بود که بنا شد عملیات مسلم ابن عقیل در غرب کشور و در منطقه سومار انجام شود. بنده خودم را به شب عملیات رساندم، بعد از عملیات قصد بازگشت به تهران را داشتم که داخل پادگان الله اکبر در اسلام آباد غرب در حین سوار شدن به اتوبوس صدایم کردند، دیدم مرتضی سلمان طرقی و تقی محقق و حسین خالقی سوار یک لندرور هستند. پیاده شدند و دیده بوسی کردیم، پرسیدند کجا؟ گفتم می‌روم تهران. گفتند ما تهران در به در دنبالت گشتیم باخبر شدیم آمده‌ای اینجا. گفتند تیپ سیدالشهدا (ع) به فرماندهی حاج علی موحددانش تشکیل و اعزام شدند. ما آمده‌ایم و بقیه هم دارند می‌آیند. باید کمک کنی، فعلا کار داریم بعدا برو تهران. مرتضی سلمان طرقی را به عنوان اولین مسوول ستاد تیپ ۱۰ انتخاب کرده بودند و حسین خالقی هم معاون تیپ ۱۰ بود. عملیات خیبر آقا مرتضی مسوول محور شد و روزگار خوشی با هم گذراندیم. تا جدایی فاصله‌ای نبود. در حین عملیات خیبر مرتضی سلمان طرقی به وسیله گلوله مستقیم تانک در یک نبرد سخت و جان فرسا به اتفاق کمک‌ها و دستیاران و تیم مخابراتش در ساعت ۱۱ صبح به شهدا پیوستند. «حسین راحت» هم در کنار مرتضی به فیض شهادت نائل آمد. مرتضی هنوز هم بعد از گذشت سال‌‎ها از شهادت ایشان جلو چشمانم با صلابت راه می‌رود. 🌿 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 🎋 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 🌾 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🌷 شهید مرتضی سلمان طرقی در کنار حاج احمد غلامی (شهید مدافع حرم) مرتضی سلمان طرقی مسئول محور لشکر ۱
در آستان صبحِ قنوتِ عاشقانه‌ترین نمازها ... قنوتی که ذکر « اللهم ارزقنی توفیق شهادتک فی سبیلک» نخستین دعای آن بود ... به یاد سردار شهید آقا مرتضی سلمان طرقی از فرماندهان گردان میثم تمار لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) رئیس ستاد لشکر ۱۰ سید الشهدا(ع) ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ روز ۷ اسفند ۶۲ به همراه جمعی از فرماندهان تیپ سیدالشهدا علیه السلام در جزیره جنوبی داخل کانال مقابل سنگر حاج کاظم رستگار و احمد غلامی فرماندهان تیپ ایستاده بودیم و منتظر دستور بودیم که ناگهان گلوله توپی مقابل کانال به زمین اصابت کرد... حسین راحت ، مرتضی سلمان طرقی و تعدادی دیگر به شهادت رسیدند... حقیر هم ترکشی به سرم اصابت کرد .. بالای دژ رفتم و سلمان طرقی را از جا بلند کردم.. ولی گویا سالها بود در خواب عمیق فرو رفته بود .. بادگیر او لبالب پر از خون بود و گرمای خون تازه در داخل بادگیر ، دستم را گرم کرد .. روحشان شاد باد راوی : سردار حاج علی درویش 🌿 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 🎋 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 🌾 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🌷شهید حاج احمد غلامی از شهید مرتضی سلمان طرقی می گوید: 🔹 مجاهدت مخلصانه «مرتضی سلمان طرقی» برای پی
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش بر در دل روز و شب منتظر یار باش ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱 🌷 ۷ اسفند ۶۲ - سالروز شهادت سردار حسین راحت، فرمانده محور عملیاتی خیبر - لشگر 10 - ولادت: ۱۳۳۳ شهادت: ۷ اسفند ۱۳۶۲ مزار: بهشت زهرا(س) قطعه 27ردیف2شماره13 🌿 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 🎋 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 🌾 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌷 7 اسفند ماه 1362 - سالروز شهادت محمود بهرامی، تخریبچی لشگر سیداشهدا(ع) 🌴 عملیات خیبر - جزیره مجنون 🌿 بازگشت پیکر مطهر: خرداد ماه 1375 ▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️ متولد تهران- ۱۳۳۷ در محیط مذهبی رشد و نمو نمود و علیرغم شرایط نامناسب اخلاقی در زمان شاه، دامان خویش را از آلودگی های اخلاقی رایج پاکیزه نگاه داشت. در جریان انقلاب فعالیت داشت و در دوران متلاطم اوایل پیروزی به پاسداری از نهال مقدس نظامی اسلامی پرداخت. با شروع جنگ به سوی جبهه شتافت و در عملیات های متعددی شرکت داشت. او در هفتم اسفند 62 در عملیات به شهادت رسید 🌿 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 🎋 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 🌾 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🌷 7 اسفند ماه 1362 - سالروز شهادت محمود بهرامی، تخریبچی لشگر سیداشهدا(ع) 🌴 عملیات خیبر - جزیره مج
💠 خاطره ای از 🔹روز سوم بود که (ع) وارد عملیات شد. محمود از من جدا شد و به عنوان تخریبچی با گردان حضرت قاسم (ع) به جزیره مجنون رفت و من هم براي حضور در گردان حضرت علي اصغر (س)آماده شدم. آخرين ديدار من و ایشان فرداي اعزام بود که با موتور به مقر گردان برگشت. او را ديدم. دست دور گردن من انداخت که با هم وداع کنيم. کنار گوشم گفت: ▫️«اين آخرين ديدار ماست. ديدار ما به قيامت! من شهيد مي شوم و ديگر بر نمي گردم. شما زحمت بکشيد سلام مرا به مادرم برسان و از مادرم حلاليت بطلب؛ چون خيلي براي من زحمت کشيد و من نتوانستم زحمات او را جبران کنم.» همان طور که او گفته بود، اين آخرين ديدار ما بود. او رفت و با دو هزار شهيدي برگشت که از آنها تنها پلاک و مشتي استخوان به يادگار مانده بود. --(راوی: تخریبچی جانباز علی زاکانی) 🌿 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 🎋 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 🌾 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🌷 7 اسفند ماه 1362 - سالروز شهادت محمود بهرامی، تخریبچی لشگر سیداشهدا(ع) 🌴 عملیات خیبر - جزیره مج
🌴عروسی خوبان 🌸🌼☘️ 📷 👆شب عروسی شهید محمود بهرامی ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️ ▫️ زمستان سال 62 بود که خانواده از محمود خواستند که تشکیل زندگی دهد. پدرش در نزدیکی منرلشان برای و خانه مناسبی خرید و دستی به سر و روی خانه کشید تا حجله گاه فرزند دلبندش محمود باشد. اما محمود می خندید و می گفت: این خانه مبارک صاحبش باشد.اما من دوست ندارم سندی از دنیا به نام من باشد. من شهید می شوم و این خانه می ماند. دیماه 62بود که محمود کارت عروسی خود را در ضریح امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) انداخت و یقین داشت که آنها در میهمانی او شرکت می کنند... بساط جشن عروسی محمود در تالاری در تهران مهیا شد و میهمانان او بچه های رزمنده و بسیجی بودند...او اصرار داشت که با لباس سبز سپاه، دامادیش را جشن بگیرد اما دست بردار نبود و به خواهش مادر کت و شلوار سفیدی به تن کرد...دو هفته بیشتر در کنار شریک زندگی اش نبود و ساکش را بست و خودش را به جبهه رساند. سردار شهید محمود بهرامی در تاریخ 7 اسفند ماه سال 62 در جزیره مجنون به شهادت رسید. او تا سال 75 مفقودالاثر بود تا این که با دو هزار شهیدی که تنها پلاک و مشتي استخوان از آنها مانده بود به موطن بازگشت. 🌿 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 🎋 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 🌾 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas