eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.3هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
96 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌧 🌧 ختم قرآن براے تعجیل در ظہور بہ نیابت از: شہید محمدرضا دهقان‌ امیرے صفحہ : 154 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🦋 #رمان_محمد_مہدے 🦋 قسمت 65 🔰مامان جون یه نگاه همراه با لبخندی به بابا زد و گفت ، ما از خانم معلم خ
🦋 🦋 قسمت 66 👌 البته جایزه شما هم محفوظه و امروز با مادرت میریم بیرون و برات یه جایزه خوشگل می خریم، با انتخاب خودت! 🔰 سریع پریدم بغل بابا و مامان و بوسشون کردم ، ازشون تشکر کردم ، واقعا خوشحال شدم ، عالی بود ❇️ گفتم پس از این به بعد شما و خانم معلم هم مراقب ساسان هستید ، درسته؟ 💠 مامان : ما و خانم معلم و خودت ، و مادر ساسان، اون هم قراره هم خودش روی اعتقادات خودش کار کنه و هم ساسان رو کمک کنه ❇️ از ته دل خندیدم و خوشحال شدم ، اما... اما... یک مرتبه یاد سعید افتادم، گفتم ایکاش میشد برای اون هم کاری کرد 🌀 مامان : ناراحت نباش پسرم، بعد اون قضیه دائی منصور و دعوایی که با زندائی کرد ، بابا باهاش صحبت کرد، الحمدلله کمی بهتر شده و قراره هم دیگه به زندائی سخت گیری بیخود نکنه، و هم به دختردائی اجازه تحصیل دانشگاه بده قرار شد زیر نظر بابا ، مطالعه هم بکنه و اطلاعات خودش رو بالاتر ببره پس خیالت از سعید هم راحت!!! ✅ دوباره کنترل خودم رو از دست دادم و رفتم بابا و مامان رو بوسیدم و ازشون تشکر کردم 🔰 شب که داشتم می خوابیدم، از چند جهت خوشحال بودم یکی اینکه بالاخره برای کمک به ساسان ، هم خانواده خودم، هم خانم معلم و هم مادر ساسان ، پای کار اومدن و قطعا میشه بهتر کمکش کرد یکی اینکه سعید هم بالاخره از دست سخت گیری های پدرش خلاص شد و بهتر میتونه درس بخونه یکی هم اینکه امروز یک هدیه خوب و قشنگ پدر و مادرم برام خریدن ، هدیه ای که خودم انتخابش کرده بودم 👈 کتابی که خیلی دوست داشتم بخونمش و داشته باشم 👈👈 کتاب قصه‌های چهارده معصوم ، تالیف یوسف درودگر 👉👉 👌 با این کتاب خوب، تونستم نکات خوب و قشنگی رو به صورت داستانی از اهل بیت (ع) یاد بگیرم خدااااااااااااااااا جون ، ممنونتم. ✍️ احسان عبادی ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿 🌿 ما دل به غم تو بسته داریم اِی دوست درد تو به جان خسته داریم اِی دوست گفتی که به دل شکستگان نزدیکی ما نیز دلی شکسته داریم اِی دوست‌‌‌‌ چهارشنبه های امام رضایی🌿 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
🌼 🌼 چنان زندگی کن که کسانی که تو را می شناسند و خدا را نمی شناسند بواسطه آشنایی با تو ، با خدا آشنا شوند. شهدا از دست نمیروند به دست می آیند شهید سجاد محمدی ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👀 👀 ❌️اگر دیدید کسی گفت : کاش برمیگشتیم به قبل انقلاب این ویدیو بزنید تو صورتش و بهش بگید این تهران واقعیه نه اونیکه پهلوی پرستان از بالا شهر تهران بهتون نشون میدن ! 👈🏻وضعیت مردم تهران پیش از انقلاب به روایت یک مستند اسرائیلی ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
🌸 🌸 ۴۵ سال از انقلاب گذشت،خیلی ها رنگ عوض کردند،ولی توهمچنان همان خامنه ای سال ۵۳ مسجد امام حسن مشهدهستی. دشمنت تو راخوب شناخت که از همان سالها،عُمّالش درب تک تک دکان های بازار را زدندبه امیدتنها ماندنت،این روزهاهم رسانه هایشان را برای تخریبت به خط کرده اند. اما آنکه را خدا عزیز کرده که تواند خوار کند. ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
🌧 🌧 ختم قرآن براے تعجیل در ظہور بہ نیابت از: شہید محمدرضا دهقان‌ امیرے صفحہ : 155 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🦋 #رمان_محمد_مہدے 🦋 قسمت 66 👌 البته جایزه شما هم محفوظه و امروز با مادرت میریم بیرون و برات یه جای
🦋 🦋 قسمت 67 💠 روز چهاردهم ماه عظیم شعبان بود ، شور و شوق عجیبی تو چهره همه مردم بود ، هر کسی در هر لباسی و در هر شغل و با هر عقیده و ظاهری که داشت ، در حال خوشحالی بود و سعی میکرد یه گوشه از برپایی مراسمات و ایستگاه های صلواتی برای جشن نیمه شعبان رو بگیره و کمک کنه و کاری برای امام زمانش کرده باشه ✳️ یه پیرزنی با تمام خستگی و پیری و ضعف بدنی ، خودش رو به یکی از بچه ها که دستش بی سیم بود و به نظر می رسید مسئول یکی از ایستگاه های صلواتی هست رسوند و یه کتری خیلی کوچیک که دستش بود رو به اون آقا داد و بهش گفت پسرم تو خونه یه ذره زعفران و شکر داشتم ، با همون شربت درست کردم ، میشه بین مردم پخشش کنید؟ شرمنده امام زمانم هستم، بیشتر از این نداشتم تو خونه ، یه زن تنها هستم دیگه گریه اجازه نداد بقیه حرفش رو بزنه... 🌀 اون آقا با لبخند نشست تا هم قد اون پیر زن بشه، با مهربونی تمام کتری رو از دستش گرفت دست پیرزن که روی اون دستکش بود رو بوسید و تشکر کرد و گفت حتما همین الان جلوی چشم شما شربت رو می ریزیم توی لیوان ها و به مردم میدیم تا خیالتون راحت بشه 🔰 برق تو چشم های این پیرزن مهربون دیده میشد ، با دستهای لرزان خودش برای عاقبت بخیری این جوانها که پای کار امام زمان (عج) بودن دعا کرد و خوشحال از اینکه تونسته بود در حد وسع خودش کاری برای امام زمان (عج) انجام بده راهی منزل شد 💠 محمد مهدی و ساسان که هم دوران ابتدایی و متوسطه اول (راهنمایی) رو با هم تو یه مدرسه بودن ، با هماهنگی خانواده هاشون تو یه مدرسه متوسطه دوم (دبیرستان) هم ثبت نام کردن تا با هم باشن تو این مدت کلی با هم دوست شده بودن و از همه چیز هم باخبر بودن محمد مهدی تا میتونست تو این مدت از نظر دینی به ساسان کمک کرد و الان دیگه ساسان برای خودش یه پسر مودب با خدا و نماز خون شده بود هروقت مسجد حاج آقا عسکری که کنار خونه محمد مهدی بود ، مراسم داشتند ، خودش رو می رسوند به اون مسجد و تو کارها کمک می کرد و پای منبر حاج اقا می نشست ار بس حاج اقا بیان شیرینی داشت و تو همه صحبت هاش از امام زمان (عج) می گفت ، ساسان هم عاشقش شده بود و تو جلساتش شرکت می کرد امشب بی قرار بود ، چون حاج اقا بهش گفته بود حتما بیا تا هم تو مراسم شرکت کنی و هم اینکه سخنرانی مهمی درباره امام زمان (عج) دارم که به درد خودت و محمد مهدی میخوره ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎵 🎵 زیارت از راه دور♥ زیارت قبول♥ ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 💔 مهمان کربلا شده بانوی بی نشان ای روضه خوان بیا و کمی از عطَش بخوان شب های جمعه رو ب حرم کن فقط بگو از آب هم مضایقه کردند کوفیان … شب جمعه ست هوایت نکنم میمیرم💔 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
🌧 🌧 ختم قرآن براے تعجیل در ظہور بہ نیابت از: شہید محمدرضا دهقان‌ امیرے صفحہ : 156 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🦋 #رمان_محمد_مہدے 🦋 قسمت 67 💠 روز چهاردهم ماه عظیم شعبان بود ، شور و شوق عجیبی تو چهره همه مردم
🦋 🦋 قسمت 68 💠 بالاخره شبی که همه منتظرش بودن فرار رسید شب تولد امام زمان (عج) ✳️ برای آقا هادی این شب همیشه یک شب خاص بود، شب تولد کسی هست که فرزند خودش رو مدیون ایشون هست تقریبا 15 سال قبل بود که با توسل به امام زمان (عج) ، مشکل بچه دار نشدنش حل شده بود و حالا سعی می کرد تا جان در بدن داره برای امام زمان (عج) کار کنه تا به نوعی ادب شکر کردن رو به جا آورده باشه 🔰 ساسان که از قبل با مادرش هماهنگ کرده بود ، بعد از مدرسه مستقیم رفت مسجد محله محمد مهدی تا به دیگران کمک کنه حتی نهار هم منزل نرفت ، اما محمد مهدی که از خونه اومد مسجد و دید که ساسان با همون لباس مدرسه اومده ، فهمید که نباید نهار خورده باشه و سریع رفت خونه و براش غذا آورد ❇️ موقع غذا خوردن نشست کنارش و با هم راجع به کارهایی که باید بکنن و حاج اقا به عهده اونها گذاشته بود صحبت کردن ❇️ موقع اذان مغرب ، خوشحال از اینکه به خوبی کارهای خودشون رو انجام دادن و حاج آقا هم از اونها راضی بود، وضو گرفتن و رفتن برای نماز 🌀 بعد از نماز دوم ، بلند شدن که برن برای کارهای پذیرایی و تدارکات که حاج آقا بهشون گفت حتما تا نیم ساعت دیگه سخنرانی من شروع میشه کار خودتون رو تموم کنین اگه هم تمام نشد به من بگین تا نیروی جایگزین بفرستم اما حتما باشین 💠 پذیرایی به نحو احسن برگزار شد یکی از همسایه ها که کنار دست آقا هادی نشسته بود به آقا هادی گفت این آقاپسر که همراه فرزند شماست ، کی هست؟ از بچه های محله ما نیست! 🔰 آقا هادی : درسته آقای حمیدی ، این آقا پسر از کلاس اول ابتدایی ، هم کلاسی و دوست محمد مهدی بود ، کلا تو همه این سال ها با هم بودن ، مادرش با خانم ما در ارتباط هست و هروقت بحث دینی یا سوالی پیش میاد به خانم ما زنگ میزنه و سوال میکنه دوست داره بچش با تربیت دینی بزرگ بشه آقای حمیدی: چرا خودشون کار خاصی نمی کنن؟ پدر این بچه مگه مذهبی نیست؟ مگه تو چه خانواده ای بزرگ شده؟ آقا هادی: مهم نیست، بگذریم، خدا همه ما رو هدایت کنه 🔰 تقریبا داشت سخنرانی شروع میشد که محمد مهدی و ساسان اومدن برای گوش دادن سخنرانی حاج آقا و رفتن جلو نشستن تا با همه توجه به صحبت های حاج آقا عسکری گوش بدن حاج آقا صحبت های مهمی داشت... ادامه دارد... ✍ احسان عبادی ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
♥ با هر طلوع جمعه بیدارم تا انتظار را کنم پرپر اما غروب جمعه پُر تکرار شاید ندارد عشق را باور... ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
✨ 👌 هفته بسیج گرامی باد 🖤 یاد و خاطره بسیجی لباس خاکی خادم مردم همیشه زنده است. خدا رحمتت کند سید... ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
🌧 🌧 ختم قرآن براے تعجیل در ظہور بہ نیابت از: شہید محمدرضا دهقان‌ امیرے صفحہ : 157 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🦋 #رمان_محمد_مہدے 🦋 قسمت 68 💠 بالاخره شبی که همه منتظرش بودن فرار رسید شب تولد امام زمان (عج) ✳️
🦋 🦋 قسمت 69 🔰 حاج آقا ابتدای صحبتش به مردم گفت بلند بشن و همه رو به قبله و با احترام دعای سلامتی امام زمان (عج) رو زمزمه کنن یک نکته مهم و البته مستحبی رو هم فرمودن و اینکه در مفاتیح نوشته شده قبل از شروع به خواندن دعای سلامتی ، ابتدا حمد خدا رو به جای بیارین که میشه با گفتن ذکر " الحمدلله رب العالمین " هم این کار را انجام داد و بعدش صلوات بر پیامبر (ص) و اهل بیت پاک ایشون بفرستید و بعدش شروع به خواندن دعای سلامتی کنید 💠 حاج آقا صحبت خودش رو با یک حدیث شروع کرد حدیثی زیبا و شریف از امام صادق (ع) : " به امامت معرفت پیدا کن ، که اگر این چنین شد، تعجیل یا تاخیر امر ظهور به تو ضرری نمی رساند " بعد هم فرمودن که منبع این حدیث ، کتاب کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق هست، جلد دوم ، باب احادیث امام صادق (ع) ✳️ تا اسم شیخ صدوق (ره) اومد ، آقا هادی تو چشم هاش اشک جمع شد تقریبا 15 سال قبل بود که وقتی ناامید از منفی شدن آزمایش بارداری همسرش وارد حرم حضرت عبدالعظیم حسنی شده بود ، اونجا پای منبر سخنران که نشسته بود، از داستان تولد شیخ صدوق (ره) شنیده بود عالمی که به دعای امام زمان (عج) متولد شده بود و همین داستان ، جرقه ای بود در ذهن آقا هادی که به امام زمان (عج) توسل کنه و مشکل بچه دار شدنش حل بشه پس طبیعی بود که هر وقت اسم شیخ صدوق (ره) رو بشنوه، یه احساس خاصی بهش دست بده ❇️ حاج آقا عسکری صحبت هاش رو با توضیح معرفت به امام زمان (عج) شروع کرد توضیح داد که معرفت با شناخت فرق میکنه شناخت رو آدم میتونه از شناسنامه و تاریخ خوندن به دست بیاره ، میتونه با یه ذره مطالعه اطلاعات شناسنامه ای و زندگی و نسب و سال تولد و... رو به دست بیاره اما معرفت به دست آوردن به این سادگی ها نیست معرفت یعنی شناخت عمیق معرفت یعنی شناخت صفات و ویژگی ها معرفت یعنی رسیدن به درجه اطاعت از مولا معرفت یعنی گناه نکردن به خاطر مولا معرفت یعنی تمام زندگی رو وقف مولا کردن معرفت یعنی قبل هر حرکت و فعالیتی، رضای حضرت رو در نظر گرفتن و... 🌀بعد که حاج آقا دید همه مردم دارن با دقت گوش میدن ، یه سوالی پرسید راه به دست آوردن معرفت چیست؟؟ ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ شهید رئیسی اینگونه بود؛ اینگونه به جامعه معرفی کنید... به‌قول مولوی : باران که شدی مپرس ، این خانه کیست، سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست، باران که شدی، پیاله ها را نشمار،‌جام و قدح و کاسه و پیمانه یکیست... ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
🌸 🌸 ✅ در فتنه ها چشممان فقط به اقا باشد ❌ در مقابل جریان و زیر سوال بردن سکوت نکنیم ❌ 👆حرفهای آقا هم الحمدلله اینقدر صریح و واضح است که همه می فهمند 👌 فرمود در پاسخ به دشمن نه تعلل می کنیم و نه عجله. در وقت خود... ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
🌧 🌧 ختم قرآن براے تعجیل در ظہور بہ نیابت از: شہید محمدرضا دهقان‌ امیرے صفحہ : 158 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🦋 #رمان_محمد_مہدے 🦋 قسمت 69 🔰 حاج آقا ابتدای صحبتش به مردم گفت بلند بشن و همه رو به قبله و با احترا
🦋 🦋 قسمت 70 🔰راه به دست آوردن معرفت چیست؟؟؟ 👈 بعد بلافاصله یک مثالی زدند گفتند من بعضی از شماها رو خیلی وقت هست که می شناسم بعضی از شما عزیزان هم چندوقتی هست اومدین این محله و جز چندبار سلام علیک کردن ، دیدار دیگه ای با هم نداشتیم و اطلاعات زیادی هم ندارم پس همه شماها رو یک جور و یک شکل و یک رتبه نمی شناسم بعضی از شماها رو بیشتر و با دانستن ویژگی ها و صفات اخلاقی می شناسم بعضی ها را فقط در حد اسم و اطلاعات ساده ❇️ اگر قصد داشته باشم این عزیزان رو بیشتر و بیشتر بشناسم باید باهاشون بیشتر رفت و آمد داشته باشم ، بیشتر برخورد داشته باشم تا بتونم صفت ها و ویژگی های اونها رو بدونم و شناخت کافی به دست بیارم چند بار باید ما رو شام و نهار دعوت کنن خونه خودشون تا معرفت حاصل بشه 😊 ( همه خندیدند) فقط با دانستن اطلاعات شناسنامه ای نمیشه شناخت کامل و عالی به دست آورد 👈 این فرمول برای همه صدق میکنه ، حتی درباره پدر و مادر بچه ای که 10 سالش هست با بچه ای که 20 سالش هست ، در میزان شناخت پدر و مادرشون با هم فرق دارن 👌 حالا برای چی من امشب روی منبر درباره بحث معرفت به امام زمان (عج) این مثال رو زدم؟ برای اینکه بگم درباره امام زمان (عج) هم بحث به همین ترتیب است خیلی از ماها ، خودم رو عرض می کنم ، شناخت ما نسبت به امام زمان (عج) یک شناخت شناسنامه ای هست نام خودشون زمان تولد محل تولد نام پدر و مادر بزرگوارشون اصل و نسب پاک ایشون و... رو می دونیم و حفظ هستیم اما درباره صفات و ویژگی های این امام عزیز چیز زیادی نمی دونیم درحالیکه برای به دست آوردن معرفت ، باید بیشتر و بیشتر با صفت ها و ابعاد وجودی ایشون آشنا بشیم تا بهتر بشناسیمشون و بهتر معرفت کسب کنیم شناخت شناسنامه ای ، معرفت زیاد کن نیست تمام قاتلان اهل بیت (ع) نسبت به این عزیزان شناخت شناسنامه ای داشتند ، اما معرفت نداشتند پس باید رفت به سمت کسب معرفت و شناخت ویژگی ها حالا چطور و از کجا باید این رو به دست آورد؟ ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜 💜 نه مراست قدرت آنکه دم زنم از جلال تو یاعلی نه مرا توان که بیان کنم صفت کمال تو یاعلی یکشنبه های علوی💜 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
🌼 🌼 دوران شیرخوارگی محمدرضا ، سورهٔ «طه» را می خواندم و به او شیر می دادم. همان زمان این سوره را حفظ شدم و آن حالت معنوی و مهرِ مادری برایم لذتبخش بود. نقل مادر بزرگوار شهید ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
اهل مدينه فاطمه ام را نظر زدند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در نماز اگر سر بچرخه نماز باطله! ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈