6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽🍃| #کلیپ...
🔺آدمهای حکومتی
امام زمان یاران ویژه لازم دارد!👉
#مهدویت🌸
#استاد_پناهیان📿🌹
🎬🍃|• @dehghan_amiri20
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽🍃| #کلیپ...
بافضیلتترین عبادت📿
چقدر بهش باور داریم؟🤔
#مهدویت❤️🌸
#استاد_پناهیان🌱
🎬🍃|• @dehghan_amiri20
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽🍃| #کلیپ...
دیدار یا فرج...؟🌸🌱💜
دوست داری امام زمان رو در چه حالتی ببینی؟دیدار خصوصی یا...؟؟
#استادپناهیان📿
#مهدویت🦋🌈
🎬🍃|• @dehghan_amiri20
9.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ #پیشنهاد_دانلود ❌
📹 پاسخ قاطع بہ یڪے از پرتڪرارترین شبهات جریان ضد اسلام
🔰 پاسخ بہ شبهہ خوشحالے امیرالمومنین ع بعد از ڪشتار مردم ایران !!!
🎤 #استاد_احسان_عبادے از اساتید #مهدویت و پژوهشگر #حدیث و #تاریخ
✳️ جلسات #بنیان_مرصوص جلساتے براے پاسخ بہ شبهات مهم اسلام ستیزان
#جریان_تحریف
#پاسخ_بہ_سوالات
┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈
☘️ @dehghan_amiri20 ☘️
┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
🦋 #رمان_محمد_مہدے 🦋 قسمت 98 🔰 اذان صبح شد ، ساسان و محمد مهدی بعد از مسواک زدن رفتن سمت نماز خوندن
🦋 #رمان_محمد_مہدے 🦋
قسمت 99
❇️ حاج آقا :در دو رکعت از نافله ظهر و نافله مغرب و نافله شب هم گفته شده که در رکعت اول سوره کافرون خونده بشه و در رکعت دوم سوره توحید (منبع:الخصال / ترجمه فهرى، ج۲، ص: ۳۸۹)
🔰 ساسان: بسیار ممنون حاج آقا، منتظرتون هستیم برای نماز جماعت
🌀 بعد نماز ، آقا هادی و محمد مهدی به همراه ساسان سوار ماشین شدن تا ساسان رو به خونه خودش برسونن
چون شب بود و نمیشد تنها بره
تو ماشین آقاهادی گفت: ساسان جان ، امشب خوب بود؟ لذت بردی؟
🔰 ساسان : خوب نبود ، عالی بود !!! واقعا عالی بود ، فکرش هم نمی کردم خدمت به امام زمان (عج) این همه لذت داشته باشه ، از همون بعدظهر که از مدرسه اومدیم و کار رو شروع کردیم و ایستگاه صلواتی برای مردم شربت و شیرینی پخش می کردیم تا الان که تقریبا 15 ساعت میگذره، اصلا نخوابیدم، محمد مهدی هم نخوابید،
اینقدر کار لذت داشته که خوابمون نمی اومد
👈 واقعا چقدر کار برای امام زمان (عج) قشنگه ، باور کنین عمو هادی، اگه بچه های هم سن و سال ما بدونن کار #مهدویت و کار برای امام زمان (عج) چقدر لذت داره و به آدم حال خوشی میده، اینقدر دنبال دیدن این فیلم و اون کلیپ و فلان سایت و بازی های بیخود نمی رفتن
می نشستن برای امام زمان (عج) تلاش می کردن و کار می کردن تا آقا رو از خودشون راضی نگه دارن
👈 من و محمد مهدی دیشب خیلی با هم حرف زدیم ، قول و قرارهایی با هم گذاشتیم که قراره بین خودمون بمونه و تا عمر داریم اجراش کنیم، سر سحری خوردن هم با حاج آقا زیاد حرف زدیم و مطالب خوبی گفتن
سعی می کنم اونها رو هم انجام بدم در حد توانم
👈 ولی ...
✳️ ساسان سرش رو انداخت پایین و انگار بغض گلوش رو گرفته بود و نمی تونست حرف بزنه
🌀 محمد مهدی در حالیکه دستش رو تو دست ساسان گذاشت پرسید: چی شد؟ چرا ادامه نمیدی؟
✳️ ساسان در حالیکه اشک از چشمهاش جاری میشد گفت : ولی خیلی تنهام...
کسی رو ندارم تو خونه که کمکم کنه
کسی رو ندارم که تو خونه برام از امامان و خدا و پیامبر(ص) بگه
پدرم رو که میشناسین ، اصلا این چیزها رو قبول نداره و گاهی با صدای بلند مسخره هم میکنه تا من بشنوم و دست از این اعتقاداتم بر دارم
گاهی هم که شبکه های خارجی برنامه های ضد اسلام دارن، صداش رو زیاد میکنه تا من که تو اتاقم هستم ، صداش رو بشنوم و تحت تاثیر فرار بگیرم.
مادرم هم اعتقاد داره ، اما عمل نداره و اصلا هیچ چیز خاصی از دین نمیدونه تا بخواد به من یاد بده
👈 واقعا تنهام...
دیگه نتونست ادامه بده و گریه اش گرفت...
ادامه دارد...
✍️ احسان عبادی
┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
@dehghan_amiri20
┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈