eitaa logo
❲‌ژنرال بدون سایه❳
2هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
34 فایل
‹بِسمِ اللهِ‌قاصمِ‌الجَّبارینَ‌📻✨› . گر پدر نیست ... تفنگ پدری هست هنوز..👊🏽 ‌‌‌‌‌‌ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ • ارتباط‌با‌ادمین‌ڪانال↶ |‹ @Qasim120› تبلیغات،تبادل،کپی‌و..↶ |‹ @Qassem1_20
مشاهده در ایتا
دانلود
- 💕🌸 - ..🌸تَسـْـ🖇️ـکـٖین . . !🤍💕.. -هووو از رو کاپوت سفید ماشینم بردار اون لاک قرمزتو -چته حالااا..؟زهره ترکم کردی.. انگار ماشین خودشه اینو گفت و نیشخندی زد -آتنا دهنتو ببند نمیخام بفهمن -عقده ای -باش من عقده ای! تو هیکلتو از روی کاپوت ماشین یه عقده ای جم کن.. -مهناز خیلی پرو شدیااا هرچی دلت میخاد میگی هوا برت داشته با گفتن این حرف در لاکشو بست و توی جیب مانتوش گذاشت و کوله اشو از روی ماشین برداشت و به سمت در خروجی پارکینگ دانشگاه رفت -اینم که تا تقی به توقی میخوره جم میکنه میره تو صفحه گوشیش چهره شو چک کرد و موهای لختشو بیشتر بیرون ریخت و یه لبخند رضایت بخش برای خودش زد با صدای قهقهه های بلند و جیغ و داد متوجه شد که رفیقاش بلاخره رسیدن! نفیسه با عشوه جلو اومد و با نیمچه لبخندی گفت -به بــــه مَهی خانوم چطورین؟! -خوبم.. یکم ارومتر صداتون کل پارکینگو برداشته -ببین کی داره اینو میگه..آتنا کجاست؟ -رفت -کجا؟ مگه قرار نشد با اکیپ جمع شیم بعد دانشگا؟ -اره ولی رفت حسش نیس بیخیالش -خب بریم؟ -سوار شین مهناز و سه تا دختر دیگه سوار ماشین شدن -نفیسه بیا جلو کنار من بشین نفیسه که در حال سوار شدن بود برگشت و کنار مهناز نشست -خب رو کن ببینم آهنگ چی داری تو این ماشین جیگرت؟ -هرچی بخااای آهنگ گذاشتن و صداشو بلند کردن و از دانشگاه زدن بیرون -خب دیگه بروبچ رسیدیم بزنید بیرون -وااا قرار بود بریم کافه مدیا!! -نقشه عوض شد سوگل..پسرا گفتند بیاید اینجا -نفیسه پسرا؟؟ اینکه یه دورهمی دخترونه بود! -مهناز زدی تو فاز حال گیری؟؟ بابا حالا چی میشه یکم بیشتر خوش بگذرونیم -من نمیام بابا -منم -سوگل مهیییی بسه دیگه زشته گفتم میایممم -نفیسه قرار نبود بگی پسرا بیان و بساط گند کاری بچینی مارو مثل خودت فرض کردی؟ هرکی میخاد همینجا پیاده شه من دارم میرم! -مهناز جون بیزحمت منم برسون خونمون -ضد حالای مضخرف...شیوا تو میای؟ -بنظرم بریم -منو شیوا میریم شمام تمومش کنید این بچه بازیارو -بعدا میفهمی کی بچه بازی کرد فعلن اینو گفت و دور زد و به سمت خونه سوگل رفت -یادته دفعه قبل که رفتیم چیشد؟ -منکه کاری نکردم و همش یه گوشه بودم شماها جَو برتون داشت ترسیدم الانم مثل قبل بشه بعدشم از این جور جمع ها متنفرم چیه این جلف بازیا -اون دفعه هم گول خوردم مهناز وگرنه توکه میدونی من همچین دختری نیستم مهناز از توی آینه ماشین ابرویی براش بالا انداخت ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ ➜|..@Deldadeh_Sardar↫′