#یڪ‌روایت‌عاشقانہ اوایل ازدواجمان برای شهادتش دعا میکرد . میدیدم ك بعد نماز از خدا ، طلب شھادت میکند . نمازهایش را همیشه اول وقت میخواند ، نماز شبش ترک نمیشد . . دیگر تحمل نکردم ؛ یک شب آمدم و جانمازش را جمع کردم و به او گفتم : تو این خونه حق نداری نماز شب بخونی شهید میشی! حتی جلوی نماز اول وقت او را میگرفتم! اما چیزی نمیگفت دیگرهم نماز شب نخواند! پرسیدم : چرا دیگه نماز شب نمیخونی؟ خندید و گفت : کاریو که باعث ناراحتی تو بشه تو این خونه انجام نمیدم ، رضایت تو برام از عمل مستحبی مهمتره ، اینجوری امام زمان هم راضی‌تره :) بعد از مدتی برای شهادت هم دعا نمیکرد ، پرسیدم : دیگه دوست نداری شھید بشی ؟ گفت : چرا ، ولی براش دعا نمیکنم! چون خود خدا باید عاشقم بشه تا به شهادت برسم🪴 . گفتم : حالا اگه تو جوونی عاشقت بشه چیکار کنیم ؟ لبخندی زد و گفت : مگه عشق پیر و جوون میشناسه ؟ ‌روایت ِ : شھید مرتضی‌ حسین‌پور‌ .

خسته‌ام . . از‌همه‌شهرُگرفتارانش کرمی‌کن‌که‌دلم‌"کربُبلا" میخواهد ...

؟!...

دیگه مثل هرسال شروع شد... ادمایی که دور و برت بارسفرشون میبندن و حلالیت میگیرن و تو فقط باید التماس دعا بگی✋💔 ان شاالله که تمام سال شون مثل اربعینشون خوش روزی باشن...🙃❤️

. اینکه دوست دارم و دروغ نگفتم؛)) #مداحی #سدرضا .

درسته رو سیاهم اره پر ازگناهم ولی به دستای رقیه ت خودمو سپردم...💔😔

باشه،دلت اومد اگه... دستامو نگیر...💔🚶‍♀😔

او خدای ناممکن هاست... درحالی که تو برای ممکن گریه میکنی؟!...

میگن اربعین هیچیش معلوم نیست نه رفتن اونی که قراره بره نه نرفتن اونی که قرار نیست بره...

آدم دلش میخواد اینور اونور کلی جار بزنه از درد جاموندن... از اینکه چقد دلش میخواد اربعین به جای حس جاموندگی یک حس دیگه تجربه کنه... ولی بیخیال سکوت کنیم بقیه که کاری نمیتونن بکنن خودشون باید بطلبن که، خودشون دیگه از حال دلمون خبر دارن دیگه نه؟...💔

هرکی اینجا راهی عه التماس دعا...✋💔❤️