مردی که ورق ورق از زندگی را برایمان به#تاریخ روایت کرد و همچنان او با#زندگی میجنگد تا اثبات کند تاریخ مصرف زندگی #حیات است. 🌸🌹🌸 کلیپ پیش رو را یکی از همکاران خوب فرهنگی که خود او را باید به#عاشقی معرفی کنم ارسال کرده است و حیف اجازه نمیدهد برایش چند (سطری بماند.) ثانیه های جاری در این تصاویر را دیدم و باز به تماشا نشستم. مگر میشود از کنار آن به سادگی گذشت!؟ خود فیلم مستندی کوتاه ولی به بلندای روایت یک#تاریخ از زندگی معلمی فداکار و مهربان است که احتیاجی به نوشتن ناقص من ندارد.خاص آنکه توضیحات نوشتاری درپای کلیپ بیننده را با خود میبرد به ژرفای#دلتنگی_ها و چه بسا باز با تماشای همان صحنه ها و عبور از خنده های استاد بویژه بوسه هایی که نثارت میکند شاداب میشوی، حس میگیری و به#جریان_زندگی امیدوار.به حسب ارادت و علاقه ام به این چهره نجیب زاده با خود گفتم؛ برای آرامش دل خودم که شده بنویسم و‌ تکرار کنم آهای#زندگی همه این جست و خیزها برای توست. یعنی چند صباح آمد و شد یا نه اینکه زندگی درس آموز#تاریخ_است برای بخاطر سپردن #فردا_ها. روزهایی که به سرعت میگذرند و آنچه به جای می ماند مهربانی هایی ست که برای #آیندگان خواهد ماند. استاد#حاج_نعمت_الله_بصیری «دایی بصیر» فرهنگی باز نشسته ایست که با یک عمر واگویه های درس تاریخ برای دانش آموزانش امروز خود گواهی تاریخ روزگاریست اگرچه برایش به سختی و با نا ملایمات میگذرد همچنان خنده و تبسم از روی نازنینش محو نمیشود. همه آنچه دیروز برای شاگردانش و ما روایت میکرد به چند حرف آاآ و‌ کلمه بابا تمام میشود و انگاردلش میخواهد دوباره#تاریخ ... ✍شاگردت سعید هیچستانم