eitaa logo
- دِلـخُوشیم -
579 دنبال‌کننده
154 عکس
22 ویدیو
0 فایل
Palestine 🇵🇸 - خاطرات ِ حرم رو میگیرم تو بغلم، تا یکم آروم بشه قلبم؛ - فعلِ مجهول اولین بار، کنارِ بدنِ تو ساخته شد؛ آیا تو حسین منی ؟
مشاهده در ایتا
دانلود
زهرا در آتش بود ، حیدر داشت می‌سوخت .
طرز نفس‌کشیدنش امشب عوض ‌شده .
ای خدا . . این غسل نیست ، شستشو نیست ، مرور مصیبت است ؛ دوره کردن درد است ، تداعی محنت است . ای وای از حکایت محسن ، حکایت فاطمه و آن در و دیوار ، حکایت آن میخ های آهنین با بدن نحیف و خسته و بیمار ، حکایت آن آتش و آن تنِ تب‌دار ، حکایت آن دست پلید با این گونه و رُخسار . . حکایت آن همه مصیبت با این دلِ بی‌قرار . [ کشتی‌پهلو‌گرفته ، شجاعی ]
رفاقتم با پیرهن مشکیِ امام حسین ، هرسال به برکت فاطمیه‌ء مادرشون صمیمی‌تر میشه .
- دِلـخُوشیم -
*
آدم کم طاقتی نیستم ولی . . سر روضه سه‌ساله کم طاقت میشم . سر روضه گودال کم طاقت میشم . سر روضه شیش‌ماهه کم طاقت میشم . سر غریبی حسن کم طاقت میشم . سر صبر زینب کم طاقت میشم . سر روضه تل‌زینبه کم طاقت میشم . سر روضه مادر کم طاقت میشم ، آشفتم ، بی‌قرارم ، درموندم . !
باز هم تو بی صدا میروی ، علی با صدا گریه میکند .
می‌گوید و می‌گوید و می‌گوید . . و می‌شنوم و می‌شنوم و می‌شنوم . . از چه می‌گوید و از چه می‌شنوم .؟ روضه‌خوان می‌گوید و من می‌شنوم . . از مادر می‌گوید و بغض میکنم ؛ می‌گوید و طاقتم طاق می‌شود ؛ می‌گوید و می‌شکنم .! از چه بغض می‌کنم .؟ از مادرِ پشت در ؛ از مادرِ پهلو شکسته . از مادرِ میان کوچه ؛ از داغ محسن . از چه طاقتم طاق می‌شود ؟ از دستان بسته علی ؛ از اشک حسین . از بغض زینب ؛ از غریبی حسن . از حسن میانِ کوچه و آن خاطرات تلخ و به یاد ماندنی ، مگر چند سال داشت برای آن اتفاق پیشِ چشمش ؟ از چه می‌شکنم ؟ از پرپر شدن نگار علی پیش چشمش . از صورت کبود مادر ؛ از میخ در . از بغض حسن ؛ از تشیع غریبانه . از غریبی مولایم حیدر ‌. . و می‌سوزم از بغض روضه‌خوان که می‌گوید : ببین میتوانی بمانی بمان . . عزیزم ، تو خیلی جوانی بمان .!