همه جا را گشته بودم . نبود یکی یک دانه ام نبود .
تمام زندگی ام نبود ، دیگر کجا را باید به دنبالش میگشتم به دنبال یک دانه دخترم؟! به بیمارستان رسیدم ، لیستی عظیم را به دستم دادند شاید که مشخصات دختر من هم در این لیست باشد با دستی لرزان از ترس لیست را به دست گرفتم. با چیزی که دیدم قلبم به یک آن هزار تکه شد و صدای شکسته و خرد خرد شدنش را شنیدم و اشک مانند چشمه در چشمانم شروع به جوشیدن کرد. خودش بود ، دختر کاپشن صورتی با گوشواره قلبی ، آری خودش بود . تمام دار و ندار پدر. شیرینی زندگی پدر ، ریحانه ی من،
✍🏻امالبنین اکبری
╭────────
𔑀#حادثه_تروریستی
𔑀#روایت
𔑀#دختران_حاج_قاسم
𔑀#فاریاب
╰─➛
༺ دختران حاج قاسم سلیمانی کرمان༻
┏━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┓ https://eitaa.com/kermandhgh
┗━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┛
╭═━⊰🖤🖤🖤⊱━═╮
@dhgh_ir
@dhgh_amaliyat
╰═━⊰🖤🖤🖤⊱━═╯