چشمانم را باز می کنم. آفتاب از لابه لای پنجره به من چشمک می زند بلند شو زینب خانم
پتویم را مرتب می کنم و به سمت آشپزخانه می روم کتری را پر از آب می کنم و بر روی اجاق می گذارم.
صدای بابا از پشت سر می آید یه دختر دارم شاه نداره صورتی داره ماه نداره...
و بوسه ای که بر روی گونه ام می نشیند.
غرق در شادی می شوم.
"ماشالا گل دختر بابا می بینم که چای هم رو حاضر کردی
با ناز میگم تازه بابایی کجاشو دیدی سفره ی صبحانه هم کم کم داره حاضر میشه!
صدای مامان بلند میشه علی پاشو لنگ ظهره دانشگات دیر شد خندم میگیره اخه هنوز 7 صبح هم نشده
دور سفره می نشینیم
بابا بلند میگه
(بسم الله الرحمن الرحیم)
ماشالا به گل دخترم! باریکلا که خانمی شده برای خودش
واقعا ائمه مون راست می گن فرزند دختر چه خوب فرزندیه!
لطیفه،پرتلاشه، مونس و غم خواره، مبارکه.
خجالت می کشم و گونه هام سرخ میشه صدای علی بلند میشه:خوبه خوبه چقدر این دختر رو لوسش می کنین؟!
همه بلند می خندیم.
بابا لباسش رو می پوشد و کم کم حاضر میشود تا به سرکار یرود واقعا بابا توی این لباس ها خیلی با ابهت میشود.
این روزا بابا که از خانه بیرون میرود دل من هم پر می کشد!
حتی این رو از نگاه های مامان هم حس کردم.
علی که حالا خیلی ادعای مردونگی می کند از نگاهش میشه فهمید که حتی او هم نگران هست.
این روزها که بابا با فشارهای مختلف دست و پنجه نرم می کند همش براش دعا می کنم که خدایی نکرده اتفاقی واسش نیفتد
. دائم خدا را شکر می کنم که امثال بابای من هستند که مسوول آرامش و امنیت دخترای سرزمینم ایرانند.
#دختران_حاج_قاسم
#قرارگاه_دختران_حاج_قاسم
#دختر_انقلابی
#هشتادیا
#ایران_من
هدایت شده از زنگ اول
رویداد نمایشگاهی
#هشتادیا
فعالیت های نوجوانان انقلاب اسلامی
و ظرفیت ها مردمی و حاکمیتی
گامی نو در نقش آفرینی نوجوانان
پنجشنبه ۱۲ آبان
ساعت ۱۳ لغایت ۱۹
مکان: خیابان حجاب، مجموعه نمایشگاهی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
#جبهه_کودک_و_نوجوان_انقلاب_اسلامی