eitaa logo
- آینه آفتاب ؛
937 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
248 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
برای تبادلات با کانال ''هر آنچہ نگفتم'' به آیدی زیر مراجعه کنید: https://eitaa.com/Zahra_00_00_1401 دقت داشته باشید : _آمار کانالتون حتما +400 باشه. _ویو کانالتون بالا باشه. _کانالتون اخلاقی باشه.
هدایت شده از روح!
شبیه برگ پاییزی بعد از تو قسمت بادم . خداحافظ ولی هرگز نخواهی رفت از یادم . خداحافظ و این یعنی در اندوه تو میمیرم . در این تنهایی مطلق ک میبندد به زنجیرم . و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد . و برف ناامیدی بر سرم یکریز می بارد . چگونه بگذرم از عشق از دلبستگی هایم ؟ چگونه میروی با اینکه میدانی چه تنهایم ؟ خدافظ تو ای همپای شب های غزل خوانی . خداحافظ به پایان آمد این دیدار پنهانی . خداحافظ بدون تو گمان کردی ک میمانم ؟ خداحافظ بدون من یقین دارم ک میمانی . :)
به نظرم هیچوقت نباید پیش خودت فکر کنی که کسی را خیلی خوب میشناسی، هر چند سال باشد، هر چقدر هم از آشنایی ات گذشته باشد. بعضی اوقات حرف های بعضی از آدم های درون زندگی مان اندازه ی موج انفجار یک بمب ما را موج زده می کنند. انقدری که پیش خودت بگویی حتما این آدم را هک کرده اند، نه نه حتما هک کردنش، امکان ندارد این همان آدم قبلی باشد! می خواستم بگویمش که تو را به خدا کار را از اینی که هست خراب تر نکن، این حرف هایی که نمیدانم داری از کجا می آوریشان را نصف کاره بگذار و فقط برو، من تا همین جایش هم زیادی شنیدم، اما موج حرف هایش نمی گذاشت حرف بزنم و فقط نگاهش می کردم. سخت ترین درک دنیا زمانی است که بین یک برزخ گیر می کنید. برزخی که یک طرفش دوست داشتنی ترین موجودی است که تا به حال میشناختی اش و طرف دیگر دوست داشتنی ترین موجودی است که احساس میکنی هرگز نمیشناختی اش همین. |پویان اوحدی |
تو بانوی غمهای عمیقی شعرهای غمگین کلمات جانگداز با چشمانت می توان عزاداری کرد باگیسوانت لباس سیاهی برای همیشه پوشید با دستانت جام زهر نوشید تو بانوی تاریخ منی یک تاریخ تلخ یک تاریخ سیاه | محمود درویش / ترجمه: بابک شاکر |
- بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند از همان لحظه که از چشم یقین افتادند چشم هایِ نگران آینهء تردیدند نشد از سایه خود هم بگریزند دمی هر چه بیهوده به گرد خودشان چرخیدند چون به جز سایه ندیدند کسی در پی خود همه از دیدن تنهاییِ خود ترسیدند غرق دریای تو بودند ولی ماهی‌وار باز هم نام و نشان تو زِ هم پرسیدند در پی دوست همه جای جهان را گشتند کس ندیدند در آیینه به خود خندیدند سیر تقویم جلالی به جمالِ تو خوش است فصل ها را همه با فاصله‌ات سنجیدند تو بیایی همه ساعت‌ها، همه ثانیه‌ها از همین روز، همین لحظه، همین دم عیدند .
«🕯🏴» السَلـام‌ُعلیك‌َیـٰا‌ابـاعَبداللّہ ایام بخیر همونطور که میدونید ماه عزاداریِ محرم فرداشب شروع میشه کانالا حال و هوای عزای ارباب میگیرن ما هم میخوایم متحد شیم و پروفایل خودمون و کانال هامونو سیاه پوشِ پسر فاطمه کنیم خلاصه که ‌بسم‌‌ﷲ
میگفـت: مهم تـر از خبـر خـوب، داشـتن کسـیِ بـاذوق اون خبـر رو تعریـف کنی! _
فود تويى سود تويى ، پيتزا و فست فود تويى گشنه ى بى مايه ى منم ، خواجه نگهدار مرا🌚 _
حکمت باران در این ایام می دانی که چیست ؟ آب و جارو می شود بهر محرم کوچه ها ...
همین خاطره هایی که ساختی..
همیشه به تو فکر می‌کردم و در هر شرایطی و با هر اتفاقی، دلم حرف زدن با تو را می‌خواست. همیشه دوستت داشتم، بیشتر از هرکسی دوستت داشتم. مهم نبود تا کدامین آسمان و به سمت و سوی کدامین خورشید قد خواهم‌کشید و تا آغوش کدامین ستاره از تو دور خواهم‌شد؛ من ریشه‌هایم را در خاکِ تو جا گذاشته‌بودم... ||