هدایت شده از ◞زیــبـاتـریـنگــنـاهمـن◜
برای توهم که شده آخر این داستانو تغییر
میدم .
هرچند نداری تو ز احساس نشانی
من عاشق لبخند توعم گرچه ندانی
مغرور و بداخلاق بشو با همه اما
با من بِه از این باش که با خلق جهانی ..
_
گاه گاهی که دلم می گیرد به خودم می گویم:
در دیاری که پر از دیوار است
به کجا باید رفت؟
به که باید پیوست؟
به که باید دل بست؟
#سهراب_سپهری
آدمی به مرور آرام میگیرد ، بزرگ میشود ، بالغ میشود
و پای اشتباهاتش میایستد ، آن ها را به گردن دیگران نمیاندازد و دنبال مقصر نمیگردد…
#محمود_دولت_آبادی
لعنت به چشم ها که نوشداروی اشک را در لحظه از دل دریغ میکنند...
| #حسین_پناهی |
دیری است بیشتر وقت خود را در خانه میگذرانم از برخوردهای با این و آن کاسته ام، اگر یاران مثل درخت بید خانه ما کم حرف بودند، هر روز به دیدنشان میرف...
| #سهراب_سپهری |
اگر او توانسته مرا فراموش کند، من هم میتوانممیبینی، هنوز دوستش داری!از کجا معلوم؟هنوز میخواهی کار هایی را بکنی که او کرده...!
| فیودور داستایفسکی |