در من کوچهایست
که با تو در آن نگشتهام...
سفریست
که با تو
هنوز نرفتهام...
روزها و شبهاییست
که با تو به سر نکردهام...
و عاشقانههاییست
که با تو
هنوز
نگفتهام...
در من حرفاییست که
هنوز نفس میکشند...
آرزوهایی که هنوز به انجام نرسیدهاند
در من
و در کعبهی من،
سجدهایست برای قامت تو
در من پارهای از تو میتپد
و این جان نیمهجانم از او زنده است
در من
و در رگهای من
خونی از احساس سبز تو جاریست
و شکوفه میزند همچون گلی سرخ
در من...
در من
تو و حس تو
هست هنوز و هنوز...
|#افشین_یداللهی|
کلماتم را
غلاف میکنم...
تو نباشی، هیچچیزی...
برای نوشتن نیست...
|#علی_سید_صالحی|
تا آخر عمر
درگیر من خواهی بود
و تظاهر میکنی که نیستی
من میدانم به کجای قلبت شلیک کرده ام
تو دیگر خوب نخواهی شد.
_
بخشی از صحبت های دکتر اروین یالوم به یک بیمار در معرض خودکشی:
«میفهمم که عمیقا دلسرد شده ای، جوری که ممکن است همین حالا دلت بخواهد خودت را نابود کنی. اما با همه ی اینها، امروز اینجایی بخشی از تو، مابقی وجودت را با خودش به مطب من آورده، لطفا اجازه بده من با آن بخش صحبت کنم، بخشی از تو که میخواهد زنده بماند...»
عادت ندارم درد دلم را به هرکسی
بگویم پس خاکش میکنم زیر چهره
خندانم تا همه فکر کنند،
نه دردی دارم، نه قلبی .
|چارلی چاپلین|