دیر شد، بازآ که ترسم ناگهان پرپر شود
دسته گلهایی که از شوق تو در دل بستهام
|#شفیعی_کدکنی|
«إنّ الله يخَبئكَ لِمّن يشبَهُكَ، يستَحقك»
خدا تو را برای کسی که شبیه تو و لایق داشتن توست کنار گذاشته...
-
دارم تظاهر می کنم که: بردبارم
هرچند تاب روزگارم را ندارم
شاید لجاجت با خودم باشد ! غمی نیست
من هم یکی از جرم های روزگارم
من هم به مصداق" بنی آدم..." ببخشید
...گاهی خودم را ز شمایان می شمارم
حس می کنم وقتی که غمگینید باید
با ابر شعرم بغض هاتان را ببارم
حتی خودم وقتی که از خود خسته هستم
سر روی حس شانه هاتان می گذارم
فهمیده ام منها شدن تفهیم جمع است
تنهایی جمع شما را می نگارم
شاید همین دل باوری ها شاعرم کرد
شاید به وهم باورم امید وارم
هر قطره ی دلکنده از قندیل ، روزی
می فهمدم ، وقتی ببیند آبشارم...
|#محمدعلی_بهمنی|
- آینه آفتاب ؛
گر بدانم با کسی خندیده ای بی شک بدان.. چون مکارم خنده را کلا حرامت می کنم!😔🤌
از کنارم رد شدی آنروز...یادت نیست تو!
آن نسیم چادرت کار خودش را کرد و رفت!
گفته بودی که چرا خوب به پایان نرسید؟
راستش زور من ِ خسته به طوفان نرسید
گر چه گفتند بهاران برسد مال منی
قصه آخر شد و پایان زمستان نرسید
من گذشتم که به تقدیر خودم تکیه کنم
جگرم سوخت ولی عشق به عصیان نرسید..
|#شهریار|
هدایت شده از - آینه آفتاب ؛
جهان را به ما سخت کردی، بعید است
خداوندِ ما بر تو آسان بگیرد...!
،ـ،
احساس سوختن به تماشا نمی شود
آتش بگیر تا که بدانی چه می کشم !🎈
در نمازم جای ِ رب، دائم تو در ذهن ِ منی
گوشهایـم در اذان حـیَّ عَلی دلبـر شنید