eitaa logo
دیده‌بان دیمه (فیروزکوه)
1.5هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3.7هزار ویدیو
15 فایل
گزارش خبری از شهرستان فیروزکوه #مطالبه_گری_محترمانه #پیگیری_مطالبات_شهروندان #مطالب_درس_زندگی #گزارش_متنوع_از_وقایع_روز @David_fk ادمین ها؛ @ali_yazdani2024
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز اول اردیبهشت روزِ سلطان سخن جناب سعدی 👈اول اردیبهشت در تقویم ایرانی روز سعدی شاعر نامدار قرن هفتم و خالق بوستان و گلستان است.سعدی در چنین روزی نگارش گلستان را آغاز کرد. هر یک از دایره جمع به راهی رفتند ما بماندیم و خیال تو به یک جای مقیم در جایی دیگر نیز: میان خلق ندیدی که چون دویدمت از پی زهی خجالت مردم چرا به سر ندویدم 🎤دیده بان دیمه     🆔 @Didebandime
💢تکش با غلامان یکی راز گفت که این را نباید به کس باز گفت به یک سالش آمد ز دل بر دهان به یک روز شد منتشر در جهان بفرمود جلاد را بی دریغ که بردار سرهای اینان به تیغ یکی زان میان گفت و زنهار خواست مکش بندگان کاین گناه از تو خاست تو اول نبستی که سرچشمه بود چو سیلاب شد پیش بستن چه سود؟ تو پیدا مکن راز دل بر کسی که او خود نگوید بر هر کسی جواهر به گنجینه داران سپار ولی راز را خویشتن پاس دار سخن تا نگویی بر او دست هست چو گفته شود یابد او بر تو دست سخن دیوبندی است در چاه دل به بالای کام و زبانش مهل توان باز دادن ره نره دیو ولی باز نتوان گرفتن به ریو تو دانی که چون دیو رفت از قفس نیاید به لا حول کس باز پس یکی طفل برگیرد از رخش بند نیاید به صد رستم اندر کمند مگوی آن که گر بر ملا اوفتد وجودی ازان در بلا اوفتد به دهقان نادان چه خوش گفت زن: به دانش سخن گوی یا دم مزن مگوی آنچه طاقت نداری شنود که جو کشته گندم نخواهی درود چه نیکو زده‌ست این مثل برهمن بود حرمت هر کس از خویشتن چو دشنام گویی دعا نشنوی بجز کشتهٔ خویشتن ندروی مگوی و منه تا توانی قدم از اندازه بیرون وز اندازه کم نباید که بسیار بازی کنی که مر قیمت خویش را بشکنی وگر تند باشی به یک بار و تیز جهان از تو گیرند راه گریز نه کوتاه دستی و بیچارگی نه زجر و تطاول به یک‌بارگی ✅آیدی کانال در شبکه ایتا EItaa.com/Didebandime ✅آیدی کانال در اینستاگرام https://instagram.com/didebandime?utm_medium=copy_link
💢 اول اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی بزرگ است هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم به زخم خورده حکایت کنم ز دست جراحت که تندرست ملامت کند چو من بخروشم مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن سخن چه فایده گفتن چو پند می‌ننیوشم به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم ✅آیدی کانال در شبکه ایتا EItaa.com/Didebandime ✅آیدی کانال در اینستاگرام https://instagram.com/didebandime?utm_medium=copy_link