eitaa logo
دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی
904 دنبال‌کننده
381 عکس
123 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔊 آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی در نشست واکاوی فقهی : مسأله تزریق واکسن کرونا امری عقلائی و بی نیاز از ورود شرع می باشد ▫️کرونا امروز یک واقعیتی هست و همه بشر گرفتارش هستند. 🔴 یکی از آپشن ها برای مقابله با کرونا ولو اینکه راه های دیگری هم هست و تعین ندارد، واکسن کرونا می باشد و در دسترس هم هست و آسان می توان بکارش گرفت. از فروض مساله هم اینست که ممکن است بعدا عوارضی برای این واکسن ها پیدا بشود و حتی ممکن است در مواردی باعث مرگ افرادی بشود. 🔴 آیا حتی با فرض عوارض یقینی، می توان گفت نباید واکسن زد؟ مساله علاج و معالجه اصلا ارتباطی با شارع ندارد و مانند نیاز بشر به غذا و لباس می باشد و نیازی به ورود شرع نیست لذا اینکه به چه دلیل شرعی باید واکسن زد سوال درستی نمی باشد و این یک است. 🛎 شاید معلوم شود که مثلا جوانی سالم و تندرست بعد تزریق واکسن از دنیا رفته است؛ اینجا باید دید چه تعداد به خاطر واکسن از دنیا رفته اند ولی می دانیم که در مقابل بیمه شدن هفتاد میلیون نفر ایرانی عدد قابل توجهی نمی باشد. 🔴 وقتی یک بیماری مسری هست نمی شود گفت مختاری مراجعه به پزشک داشته باشی یا نه و قرینه لبیه داریم که دستور به صبر در برابر مرض شامل مرض های مسری یا مرض های منجر به موت نمی شود. متن کامل بیانات ایشان👇 https://fazellankarani.com/persian/news/24141/ ✅ معاونت پژوهش مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) 🆔https://eitaa.com/pajuheshmarkazfeqhi
📚 دیدگاه آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی درباره فقه نظام 📕 برخی بر این باور هستند که با کنار هم قرار دادن قواعد سیاسی موجود مانند حرمت تسلط کفار بر مسلمین، اعانت بر اثم و … می‌توان قواعد دیگری با تغییر موضوع، استنباط کرد و نام آن را نظام سیاسی گذاشت یا اینکه با کنارهم قرار دادن احکام اقتصادی مانند بیع، اجاره و … نظام اقتصادی را ایجاد کنیم. طرفداران این نظریه به چنین روشی، فقه نظامات می‌گویند. 📕 اما باید به این نکته توجه کرد در عالم واقع ما هستیم و این قواعد اجتماع موجود؛ از این رو نمی‌توان گفت نظام سیاسی امری جدای از قواعد موجود است. این سخن مجرد خیال و توهم است. هرچند معتقد هستیم که برخی از قوانین کشف نشده است اما از دیدگاه ما نظام همان قواعد موجود است. 📕 نتیجه اینکه اگر گفته شود نظام سیاسی و … را باید به دست آورد؛ به این معنا است که اگر اجتهاد نبود، اسلام نظامی نداشت. دین موجود ما هم اکنون نیز دارای نظاماتی مانند نظام اخلاقی است. اینکه در اسلام رابطه میان عبد و مولی، انسان و والدین مشخص است، بیانگر وجود نظام اخلاق می‌باشد. البته باید به این نکته توجه داشت که امروزه مسائل جدیدی نیز در جوامع بشری ایجاد می‌شود که نیازمند اجتهاد فقها می‌باشد. 📚 متن کامل: http://ihkn.ir/?p=25963 ✅ کانال دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله فاضل لنکرانی 🆔 @j_fazel_lankarani
🔹بیانات در سوگواره شعر فاطمی «محبوبه خدا» ✔️ آیت الله فاضل لنکرانی بسم الله الرحمن الرحیم «اللهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لَا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَی نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ» اگر بخواهیم کمی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را بشناسیم، فاطمه‌ای که نامش فاطمه نهاده شد چون تمام مخلوقات عاجز از رسیدن به کنه معرفتش هستند «لان الخلق فطموا عن کنه معرفتها» پس باید با قرآن ارتباط برقرار کنیم و ببینیم خدای تبارک و تعالی که خالق اوست نسبت به فاطمه چه گفته و چه اشارتها در سوره‌ها و آیات قرآن دارد. آنگاه به خصم بگوئیم حال شما آیه‌ای در شأن زنان معاصر فاطمه زهرا (علیها السلام) به ما نشان دهید؟ که هرگز هیچ اشاره ممدوحی در قرآن نسبت به آنها و مقام آنها پیدا نخواهیم کرد. این بسیار عجیب است؛ لیلة القدر قرآن؛ فاطمه است، لیلة القدری که خدا به پیامبرش نیز می‌فرماید: «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ»، لیله مبارکه قرآن؛ فاطمه است و آت ذی القربی حقه؛ فاطمه است و بر حسب برخی از روایات، یکی از مصادیق مهم فاسئلوا اهل الذکر؛ فاطمه است. سوره دهر و سوره کوثر مربوط به فاطمه است. در مورد هر یک از این عناوین اگر بخواهیم بحث کنیم باید ساعت‌ها بحث گردد و کتاب‌ها نوشته شود. در این فرصت خیلی کوتاه به آیه شریفه سوره مبارکه نور اشاره می‌کنم و اگر خوب توجّه نموده و این آیه را در ذهن شریف‌تان بسپارید نورانیتی در خود احساس کرده و تقربی به مقام فاطمه پیدا می‌کنید که هدف این جلسه همین است. «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» خدا نور آسمان‌ها و زمین است. این نور را ما درک نمی‌کنیم، نه با چشم ظاهری و نه با این قلب و ذهن و فکر محدود. اینکه می‌فرماید خدا نور آسمان‌ها و زمین است نور خدا چیست؟ ما این نورهای ظاهری را می‌توانیم بفهمیم، اما نور خدا چیست؟ خدا در قرآن می‌خواهد برای نور خود یک مثلی بزند. می‌فرماید: «مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ» مَثَل نور خدا مثل یک مشکات و چراغدان است. «فِیهَا مِصْبَاحٌ» در این چراغدان یک چراغ و محل تابش شعله است. «الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ» این چراغ درون یک شیشه بلوری قرار گرفته، هر کسی می‌فهمد وقتی شیشه بلورین دور چراغ قرار گیرد از آن نور محافظت کرده و موجب استمرار و بقا نور گشته و مانع خاموشی آن می‌شود. «الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لَا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ» منبع و انرژی این چراغ شجره‌ی مبارکه‌ی زیتونه است که خواص بسیار زیادی دارد، «یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ» این چراغ خود به خود اضائه و نورافشانی می‌کند وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ»، حتّی اگر شما آتشی را نزدیک آن نیاورید، خود به خود روشن است. خدای تبارک و تعالی می‌فرماید می‌خواهید نور من را در این عالم دنیا ببینید، مَثَل نور من مشکاتی با این خصوصیات است در آیه بعد می‌فرماید: «فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ». برخی از روایات مشکات را وجود مبارک پیامبر و مصباح را امیرالمؤمنین یا علم پیامبر قرار داده و زجاجه را امیرالمؤمنین قرار داده‌اند، در بعضی از روایات هم مشکات را فاطمه ذکر کرده‌اند که من روی این نکته می‌خواهم تمرکز کنم. حتّی اگر ما روایتی هم نداشتیم دنباله آیه که می‌فرماید: «فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ» این مشکاتی که خدا نور خودش را به او تشبیه می‌کند، کیست؟ برای اینکه بشر بتواند نور خدا را در زمین ببیند می‌گوید به این بیوت نگاه کن. از وجود مبارک پیامبر (ص) سؤال کردند این کدام بیت است که خداوند اجازه به رفعت و ذکر نام و اسمش در آن داده است؟ این خانه با همه بیوت بشر، با همه کاخ‌ها تفاوت دارد، این ذوات نورانی در میان بشر می‌درخشند، خداوند به این بیوت اجازه داده که رفعت باطنی و معنوی داشته باشد. در این بیوت «یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ» نام خدا برده می‌شود، صبحگاهان و شامگاهان در این بیوت تسبیح خدا می‌شود، آیه بعد شخصیّت‌های این بیت را معرفی می‌کند. «رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ» افرادی که همیشه به یاد خدا هستند، همیشه در حال اقامه نماز و پرداخت زکات هستند، «یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ» اینها خوف از قدرت و مقام خدا و خوف از روز قیامت دارند.
دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی
🔹بیانات در سوگواره شعر فاطمی «محبوبه خدا» ✔️ آیت الله فاضل لنکرانی #بخش_اول بسم الله الرحمن الرح
🔹بیانات در سوگواره شعر فاطمی «محبوبه خدا» ✔️ آیت الله فاضل لنکرانی برادران و خواهران، این آیات را در ذهن‌تان بسپارید، خدا می‌خواهد بفرماید ای بشر اگر می‌خواهی گوشه‌ای از نور من را ببینی به فاطمه نگاه کن، به علی نگاه کن، به ائمه معصومین نگاه کن، اینها نور خدا در زمین هستند امام هادی علیه السلام در زیارت جامعه می‌فرماید «خلقکم الله أنواراً فجعلکم بعرشه محدقین حتّی منّ علینا» اینها نور خدا و تمثل نور خدا در زمین هستند، فاطمه نور خداست، همان طور که پیامبر و علی نور خداست. مقام اهل بیت از خود این آیات به خوبی استفاده می‌شود و نیازی به روایت نداریم. خدا می‌فرماید مثل نور من این مشکات با این خصوصیات است مصداق این مشکات با این خصوصیات هم این بیوت است. کدام بیوت؟ بیوتی که «أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ اْلآصالِ‌»، قرآن با بلندترین و رساترین صدا می‌گوید ای بشر نگاهت به این انوار الهی باشد، نگاهت به فاطمه باشد، تو اگر دنبال نور من هستی و می‌خواهی از نور خدا بهره‌گیری کنی تو نور من را نمی‌توانی بفهمی! اما من مثلی برای خودم در روی زمین قرار دادم «هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها» آن مَثَل هم فاطمه و پدرش پیامبر و همسرش امیرالمؤمنین و اولاد اوست. من یک وقت فکر می‌کردم این روایتی که ائمه (ع) فرمودند «نحن حجج الله علی عباده و فاطمة حجةٌ علینا» معنای اینکه فاطمه حجّت بر ائمه است چیست؟ بر حسب این آیه، فاطمه حفاظ و حافظ همه ائمه ماست، فاطمه، مشکات علی است و علی، مصباح است، حسن، مصباح است، تا برسیم به آخرین امام، اینها همه چراغ هستند، اما آنکه نورانیت این چراغ را با قوت حفظ می‌کند و به آن تلألؤ خاص می‌بخشد، فاطمه است. در یک روایت امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «أنا فرعٌ من فروع الزیتونة من شجرة مبارکةٍ زیتونة و قندیل من قنادیل بیت النبوة» من شاخه‌ای از شاخه‌های شجره مبارکه زیتونه هستم. این فاطمه‌ای که مشکات نور خدا و پیامبر و ائمه اطهار (علیهم‌السلام) است و خداوند متعال او را مثل نور خودش بر زمین قرار داده شایسته است که ما دنبال شناخت او برویم، ببینیم چه موجودی بوده و چه عظمتی دارد؟ هدف این جلسه هم آن است که ما از دریچه ذهن و قریحه ذوق شعرای بزرگوار آئینی خود برای معرفت هرچه بیشتر حضرت بهره ببریم که پیداست نور فاطمه در قلب و ذهن‌شان تلألؤ پیدا کرده و توانسته‌اند این اشعار زیبا را برای ما بسرایند. خدا را شکر که دو سه دهه است در این کشور صدای فاطمه به گوش جهانیان رسیده و عنایت خدا شامل ملت ایران و شیعیان بلکه مسلمین و همه بشر شده تا بتوانیم یک مقداری فاطمه را بشناسیم، فاطمه کیست؟ آقایان شعرا من نمی‌دانم آیا عناوینی که در قرآن راجع به حضرت فاطمه آمده در شعری آمده یا نه؟ در این شعر بسیار جالبی که آقای شریعتی خواندند بعضی از این عناوین وجود داشت. باید روی این جهت یعنی معرفت فاطمه از طریق قرآن بیشتر کار شود. سوال ما این است فاطمه‌ای که مشکات است، فاطمه‌ای که مثل نور خداست، فاطمه‌ای که محور بیوتی است که خدا اذن به ذکرش در آن داده است، آیا سزاوار بود به او بگویند شاهدی بر صحت گفتارت بیاور؟! آیا سزاوار بود که او را به مسجد بکشانند؟ آیا سزاوار بود که او را پشت درب و دیوار قرار بدهند؟ آیا سزاوار بود که او را در کوچه سیلی بزنند؟ بشر! با این نور خدا چه کردی؟ آن زمان ظلم شد و بدترین ظلم‌ها هم شد، الآن نیز می‌گویند راجع به فاطمه حرف نزنید! راجع به مقامات فاطمه صحبت نکنید، راجع به مظلومیت‌های فاطمه حرف نزنید! ما حرف نزنیم با قرآن چه می‌کنید؟ مگر قرآن مقام فاطمه را بیان نکرده؟ آیا سوره کوثر را می‌توانید از قرآن حذف کنید؟ دنبال چه چیزی هستید؟ از خواب غفلت بیدار شوید و از این انوار مضیئه استفاده کنید. ✅ کانال دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله فاضل لنکرانی 🆔 @j_fazel_lankarani
آیت الله فاضل لنکرانی در دوازدهمین اجلاسیه سراسری جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و علمای بلاد
دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی
✅ آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی در درس خارج «فقه سیاسی» بیان کرد: ⬅️ از دیدگاه شهید صدر فقه به چهار بخش تقسیم می‌شود؛ یک بخش آن عبادات است که شامل نماز، روزه، اعتکاف، حج، عمره و کفارات می‌باشد. بخش دوم اموال، بخش سوم رفتار و آداب شخصی و بخش چهارم رفتار و آداب عمومی است. ⬅️ وجه تفاوت این تقسیم با دیگر تقسیم‌ها در این است که شهید صدر بعضی از عناوینی که در حقوق امروز هم مطرح می‌شود را در تقسیم بندی لحاظ کرده‌ است. اما این تقسیم بندی چند اشکال دارد:‌ نخست اینکه بحث امر به معروف و نهی از منکر یک مسئله‌ی عمومی است و نمی‌شود آن را جزء رفتار شخصی قرار داد. ⬅️ اشکال دیگری که در تقسیم شهید صدر وجود دارد این است که عنوان کلی معاملات در تقسیم شهید صدر وجود ندارد حالی که می‌خواهیم ترسیمی از فقه موجود ارائه بدهیم. در تقسیم‌بندی فقهای پیشین، فقه به عبادات و معاملات تقسیم شده است. لکن ما عنوان معاملات را نمی‌توانیم از این تقسیم استخراج کنیم. ⬅️ اما تقسیمی که ما می‌خواهیم ارائه بدهیم. موضوع علم فقه بر خلاف آن چه فقها تا کنون فرموده‌اند، انحصار به فعل مکلف ندارد. بلکه موضوع علم فقه، فعل مکلف و فعل جامعه و اجتماع می‌باشد؛ بر این اساس فقه به دو بخش فردی و اجتماعی تقسیم می‌شود. هر یک از این دو بخش نیز به عبادی و غیر عبادی تقسیم می‌شود. 📝 متن کامل: https://b2n.ir/y32347 ————————————————————————————-—
واکنش آیت الله فاضل لنکرانی به اتهام جدایی حوزه از سیاست.mp3
6.17M
✔️آیت الله فاضل لنکرانی در جلسه درس خارج فقه نظام سیاسی مطرح کرد: 🔻 در نشست «صدمین سالگرد تاسیس حوزه علمیه قم» 🔻منشأ «» مبانی فقهی- کلامی است 🔹آیت الله فاضل لنکرانی در پایان جلسه درس خارج فقه نظام سیاسی، در واکنش به اظهارات برخی در «نشست صدمین سالگرد تأسیس حوزه علمیه قم» پیرامون لزوم جدایی حوزه از سیاست،‌ از گزارش‌های خلاف واقع نسبت به حوزه و بزرگان آن انتقاد کردند. ایشان با اظهار تأسف از نسبت‌دادن جدایی دین و حوزه از سیاست به آیت الله حائری یزدی و آیت الله بروجردی (رحمهما الله)، با استناد به کتاب‌های فقهی و اصولی آیت الله بروجردی (قدس سره) مبانی سیاسی ایشان را تبیین کردند... 🌐 تفصیل بیانات ایشان را در صوت پیوست استماع بفرمائید. ✅ کانال دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله فاضل لنکرانی 🆔 @j_fazel_lankarani
✔️ واکنش آیت الله فاضل لنکرانی به اتهام جدایی حوزه از سیاست () 🔻 در نشست «صدمین سالگرد تاسیس حوزه علمیه قم» 🔻منشأ «» مبانی فقهی- کلامی است 🔹آیت الله فاضل لنکرانی در پایان جلسه درس خارج فقه نظام سیاسی، در واکنش به اظهارات برخی در «نشست صدمین سالگرد تأسیس حوزه علمیه قم» پیرامون لزوم جدایی حوزه از سیاست،‌ از گزارش‌های خلاف واقع نسبت به حوزه و بزرگان آن انتقاد کردند. ایشان با اظهار تأسف از نسبت‌دادن جدایی دین و حوزه از سیاست به آیت الله حائری یزدی و آیت الله بروجردی (رحمهما الله)، با استناد به کتاب‌های فقهی و اصولی آیت الله بروجردی (قدس سره) مبانی سیاسی ایشان را تبیین کردند. مشروح بیانات ایشان از قرار ذیل است: 🔻اظهار تأسف از تحریف اندیشه سیاسی بزرگان حوزه در پایان بحث امروز می‌خواهم تأسف عمیق خود را نسبت به سخنان بی‌اساسی که در نشست یکصدمین سال حوزه علمیه قم مطرح شد، اظهار نمایم. حوزه با عظمتی که به دست مبارک مرحوم آیت الله العظمی حائری تأسیس شد و منشأ برکات فراوان گردید. چندین دوره فقه، اصول، تفسیر، اعتقادات، تک‌نگاری‌ها، تدریس‌ها، خصوصاً جلسات تدریسی عظیم در این صد سال برگزار شد. از جمله برکات بسیار مهم این حوزه‌ی مبارکه مرحوم آقای حائری، شکل¬گیری این انقلاب بود. یکی دیگر از برکات مرحوم آقای حائری، تربیت‌یافته‌ای مثل امام بود. امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) تربیت شده دو شخصیت بزرگ است؛ در درجه اول مرحوم آقای حائری و در درجه دوم مرحوم آقای بروجردی. در این حوزه با عظمت، ما مرحوم آقای حائری، مرحوم بروجردی، امام و مراجع دیگر را در تاریخ صد ساله‌ی حوزه، از سال 1301 که سال تأسیس این حوزه بود تا امروز مشاهده می‌کنیم. بنابراین، وقتی می‌خواهیم راجع به صدمین سال حوزه صحبت کنیم، باید همه‌ی ابعاد آن را بررسی کنیم. اظهار تأسف شدید من این است که برخی آقایان جلسه‌ای تشکیل دادند به‌عنوان صد سالگی حوزه و در آن بزرگ‌ترین جفا را بر حوزه کردند. نسبت به حوزه، خلاف گفتند! نسبت‌هایی به مرحوم آقای بروجردی و حائری دادند که عالمانه نبود، و حرفشان خلاف واقع است. 🔻هزینه¬کردن از بزرگان حوزه برای ترویج جدایی دین و سیاست به مرحوم آقای بروجردی نسبت دادند که ایشان دخالت در سیاست نمی‌کرد و آنچه را که امام در سال 1340 فریاد برآورد و به حوزه‌های علمیه، به دنیای شیعه و همه روحانیت در قم و غیر قم فرمود: آقایان بیدار باشید، این نقشه دشمن است که بگوید دین سیاست ندارد، نادیده گرفته و همین حرف ـ جدایی دین از سیاست ـ را به مرحوم آقای حائری و مرحوم آقای بروجردی چسباندند، و ادعا کردند از عظمت این بزرگان آن است که می‌گفتند: فقیه در مسائل سیاسی نباید دخالت و تصدّی کند، بلکه باید بر مسائل سیاسی نظارت کند! این حرف را مطرح کرده و گفتند اگر روحانیت بخواهد به هویت اصلی خودش برگردد، باید به همین مشی مرحوم آقای بروجردی بازگردد! متأسفانه این حرف زده شد و واکنش درخوری به آن صورت نگرفت، و این یک تأسف دیگری است! آیا این است حق امام؟ این است پاسخ این همه زحمتی که امام برای دین کشید؟ بعد از گذشت40 سال از انقلاب افرادی بیایند و این حرف را مطرح کنند؟. حالا به چه انگیزه‌هایی، من نمی‌دانم! ولی توقع این است که لااقل با انصاف و عالمانه حرف بزنید. 🔻نظریه¬ی سیاسی مرحوم آیت¬الله بروجردی نظر مرحوم آقای بروجردی در بحث نماز جمعه، در کتاب البدر الزاهر فی صلاۀ الجمعة و المسافر (ص78 به بعد) آمده است، ببینید ایشان راجع به ولایت فقیه چه می‌گوید؟ راجع به دین چه می‌گوید؟‌ چرا نسبت خلاف به مرجعی داده می‌شود که استوانه‌ای در میان مراجع بوده و تاریخ مرجعیت، کمتر مانند ایشان را به خود دیده است! امام خمینی نیز مولود و محصول مرحوم آقای بروجردی و هم‌چنین مرحوم حائری است. من در این جلسه فعلاً به کلمات آقای بروجردی اشاره می‌کنم تا معلوم گردد هیچ تعصبی وجود ندارد. اگر آقایان می‌خواهند از حوزه گزارش دهند، درست گزارش دهند، نه این که بر حوزه و روحانیت، انقلاب، آقای بروجردی، شهدا و حضرت امام جفا کنند. دنبال چه هستند!؟ ✅ کانال دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله فاضل لنکرانی 🆔 @j_fazel_lankarani
✔️ واکنش آیت الله فاضل لنکرانی به اتهام جدایی حوزه از سیاست () 🔻نظریه¬ی سیاسی مرحوم آیت¬الله بروجردی نظر مرحوم آقای بروجردی در بحث نماز جمعه، در کتاب البدر الزاهر فی صلاۀ الجمعة و المسافر (ص78 به بعد) آمده است، ببینید ایشان راجع به ولایت فقیه چه می‌گوید؟ راجع به دین چه می‌گوید؟‌ چرا نسبت خلاف به مرجعی داده می‌شود که استوانه‌ای در میان مراجع بوده و تاریخ مرجعیت، کمتر مانند ایشان را به خود دیده است! امام خمینی نیز مولود و محصول مرحوم آقای بروجردی و هم‌چنین مرحوم حائری است. من در این جلسه فعلاً به کلمات آقای بروجردی اشاره می‌کنم تا معلوم گردد هیچ تعصبی وجود ندارد. اگر آقایان می‌خواهند از حوزه گزارش دهند، درست گزارش دهند، نه این که بر حوزه و روحانیت، انقلاب، آقای بروجردی، شهدا و حضرت امام جفا کنند. دنبال چه هستند!؟ آقای بروجردی می‌گوید: اگر کسی به حقیقت دین توجه کند، برای اثبات ولایت فقیه نیازی به مقبوله‌ی عمر بن حنظله ندارد. ایشان بعد از ذکر مقدماتی، می‌فرماید: امور مردم بر دو نوع است؛ امور فردی و یکی هم امور اجتماعی ـ تردیدی در این مطلب نیست ـ برای امور اجتماعی مثال می‌زنند به قضاوت، اموال مجهول المالک،‌ مالیات، دفاع از ثغور مسلمین. بعد ایشان می‌گوید: شارع متعال برای این امور اجتماعی متصدی قرار داده یا نه؟ در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله متصدی این امور پیامبر است. عجیب این است با آن که کلمه متصدی به طور مکرر در عبارت ایشان آمده، اما در همین نشست، آقایان گفتند: آقای بروجردی گفته فقیه نباید تصدی‌گری کند. درست، خلاف حرف ایشان! که می‌فرماید: پیامبر متصدی است، بعد هم ائمه معصومین...،‌ حتی آقای بروجردی قبلش می‌گوید: از ضروریات اسلام وجود حکومت است، و متفقٌ علیه بین العامّة و الخاصة این است که مسلمان‌ها باید حاکم داشته باشند، هرچند در شرایطش اختلاف نظر است؛ اهل‌سنت می‌گویند: بعد از پیامبر، مسئله تعیین حاکم انتخابی شد و شیعه می‌گوید: بعد از پیامبر اکرم، به دستور خدا، حاکم معین شده است. ولی هم شیعه و هم سنی می‌گویند: وجود حاکم، اصلی لابدّ منه و مسلم است. آقای بروجردی ادامه می‌دهد: در زمان غیبت، امر دائر بین دو راه است؛ یا بگوئیم هیچ کس تصدی نکند و یا آن کسی که می‌تواند تصدی کند، فقط فقیه است. ایشان با یک قیاس استثنایی مسئله را تمام می‌کنند؛ بدون اینکه برای اثبات ولایت فقیه نیازی به مقبوله عمر بن حنظله و روایات دیگر باشد؛ بله، مقبوله عمر بن حنظله هم شاهدٌ علی ما قلنا، و آن را به عنوان مؤید ذکر می‌کند. ایشان در مقبوله عمر بن حنظله، به این نکته اشاره می‌کند که منظور از حاکم در عبارت «إنّی جعلته علیکم حاکماً» چه کسی است؟‌ بعضی پاسخ داده‌اند قاضی، ولی ایشان آن را نپذیرفته و می‌گوید: «هو الذي يرجع إليه في جميع الأمور العامّة الاجتماعية التي لا تكون من وظائف الأفراد و لا يرضى الشارع أيضا بإهمالها ... و منها القضاء و فصل الخصومات. و لم يرد به خصوص القاضي». این است نظر آقای بروجردی! ایشان معتقد است برای حفظ دین در زمان غیبت، باید فقیه متصدی امر باشد. حال، آیا می‌توان گفت آقای بروجردی مسئله نظارت را مطرح کرده است، با این که در عبارات ایشان، ده‌ها بار کلمه «تصدی» ذکر شده است؟! در مورد آقای بروجردی به این مطلب نیز توجه داشته باشید که ایشان فقیهی نبود که امروز یک نظریه بدهد و فردا از آن عدول کند و نظریه دیگری بدهد. ایشان فرموده است: من مبانی اجتهادی‌ام را در اصفهان کامل و تمام کردم و به نجف رفتم. در آنجا مرحوم آخوند توانست نظرم را تنها در دو سه مسئله عوض کند. ایشان فقیه بسیار مبرّزی بوده است. 🔻ریشه نظریه «الاسلام هو الحکومة» در مبانی آیت¬الله بروجردی دیدگاه مرحوم امام خمینی نیز در باب حکومت و اینکه «الاسلام هو الحکومة»، ریشه در همین کلمات آقای بروجردی دارد. آقای بروجردی در ص74 می‌فرماید: «لا یبقی شکٌ لمن تتّبع قوانین الإسلام و ضوابطه ـ اگر کسی قوانین اسلام را بررسی کند، بدون شک به این نتیجه می‌رسد که ـ أنّه دين سياسي اجتماعي، و ليست أحكامه مقصورة على العباديات المحضة المشروعة لتكميل الأفراد و تأمين سعادة الآخرة، ، بل يكون أكثر أحكامه مربوطة بسياسة المدن و تنظيم الاجتماع و تأمين سعادة هذه النشأة ... لأجل ذلك اتفق الخاصة و العامّة على أنّه يلزم في محيط الإسلام وجود سائس و زعيم يدبّر أمور المسلمين، بل هو من ضروريات الإسلام». ایشان تصریح می‌کند: دین اسلام، یک دین سیاسی است و نیازمند حاکمی است که امور مسلمانان را تدبیر کند. آیا با وجود این عبارات، می‌توان گفت آقای بروجردی گفته نظارت بر سیاست کنید؟ یعنی می‌خواهند بگویند که آقای بروجردی طرفدار فکر جدایی دین از سیاست بود! ✅ کانال دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله فاضل لنکرانی 🆔 @j_fazel_lankarani
✔️ واکنش آیت الله فاضل لنکرانی به اتهام جدایی حوزه از سیاست () 🔻عدم امکان جدایی دین از سیاست از دیدگاه آیت الله بروجردی ایشان در انتهای ص74 درباره نسبت اسلام با سیاست مدن می‌فرماید: «لا يخفى أنّ سياسة المدن و تأمين الجهات الاجتماعية في دين الإسلام لم تكن منحازة عن الجهات الروحانية و الشؤون المربوطة بتبليغ الأحكام و إرشاد المسلمين، بل كانت السياسة فيه من الصدر الأوّل مختلطة بالديانة و من شئونها ـ سیاست از اول ممزوج با حقیقت دین و از شئون حقیقت دین است ـ فكان رسول الله صلّى الله عليه و آله بنفسه يدبّر أمور المسلمين و يسوسهم ـ خود پیامبر اکرم متصدی بود و امور را تدبیر می‌کرد ـ و يرجع إليه فصل الخصومات و ينصب الحكّام للولايات ـ برای ولایات حاکم تعیین می‌فرمود ـ و يطلب منهم الأخماس و الزكوات و نحوهما من الماليات.» حضرت امام نیز به عظمت علمی آقای بروجردی معترف بود. برای ما هم که با مبانی اصولی امام آشنائی داریم، روشن است که ایشان برخی از مبانی اصولی‌اش را از آقای بروجردی گرفته است. حدس قوی بنده این است که مبنای سخن امام خمینی در باب «الاسلام هو الحکومة» در همین کلمات مرحوم آقای بروجردی ریشه دارد. حال، آیا این جفای بزرگی در حق آقای بروجردی نیست که گفته شود ایشان فرموده است: اسلام کاری به سیاست ندارد؟! 🔻وظیفه¬محوری روحانیت شیعه حرف آقایان در نشست مذکور این است که روحانیت اگر بخواهد مقبولیت و احترام قبل را پیدا کند، نباید وارد سیاست شود! روحانیت در عین این که باید محبوبیت داشته باشد، وظیفه‌اش را باید انجام دهد. در طول تاریخ، هم اقبال و هم ادبار به روحانیت وجود داشته، هم مورد قبول و هم مورد اعتراض قرار گرفته است، ولی هیچ‌گاه در مقابل سختی‌ها و ناملایمات کمر خم نکرده و در کنار مردم، محکم و استوار ایستاده است؛ چرا که حرف و عملش مبتنی بر دین است. 🔻نادیده انگاشتن امام خمینی در تاریخ صدساله حوزه سلّمنا که آقای بروجردی و آقای حائری قائل به پیوستگی دین و سیاست نباشند، آیا امام خمینی در صد سال گذشته حوزه نبوده است؟ امام بخش عظیمی از تاریخ صد ساله گذشته حوزه است. آیا مسئله ولایت فقیه و حکومت اسلامی در این دو سه ساله‌ی اخیر مطرح شده است؟ معنای حرف آقایان این است که ما امام و شاگردان امام را، درس امام را، از تاریخ گذشته حوزه حذف کنیم. اساساً در زمان آقای حائری و آقای بروجردی شرایطی که در زمان امام خمینی پیش آمد، وجود نداشت. اگر این شرایط در آن زمان هم می‌بود، آن بزرگان نیز همان کار را می‌کردند که مرحوم امام انجام داد. این جمله را حتماً شنیدید که حضرت امام فرمود: اگر استاد ما آقای حائری نیز در زمان ما بود، همین کاری را می‌کردند که من انجام دادم. این تبعیتی که مردم از امام خمینی در پیروزی انقلاب داشتند، در آن زمان وجود نداشت. آن زمان روحانیت بسیار ضعیف بود، صدای روحانیت به جایی نمی‌رسید. در زمان امام که قضیه 19 دی در قم به وجود آمد و بعد از آن، چندین مراسم چهلم شهدا در شهرهای متعدد برگزار شد، مردم به خوبی به میدان آمدند. در زمان مرحوم آقای حائری، رضاشاه وارد صحن حرم حضرت معصومه در قم شد و آقای بافقی را به شدّت مجروح کرد! اما کسی نتوانست حرفی بزند! نظارت به همین معناست که طاغوت هر وقت بخواهد روحانیت و دین را خفه کند! استنباط فقهی در توان تاریخ‌نگار نیست عرض بنده این است که به دور از تعصب و هرگونه بی‌انصافی، واقعیت‌ها برای جامعه علمی گفته شود. شما که ادعای علمیت دارید، کلمات مرحوم آقای بروجردی را ببینید؛ عبارات فراوانی در همین کتاب صلاة جمعه و دیگر کتاب‌های ایشان وجود دارد که یک فقیه باید بنشیند و نگاه سیاسی مرحوم آقای بروجردی را از آنها استخراج کند. کسی که مورخ است، نمی‌تواند این کار را انجام دهد و اصلاً کلمات آقای بروجردی را نمی‌فهمد. فقیه باید بیاید این کلمات را استخراج کند. 🔻لزوم خدامحوری در موضع¬گیری¬های سیاسی بنده در طول مدتی که این حرف‌ها را شنیده بودم، خیلی در رنج بودم؛ که چرا چنین ناجوانمردی در حق حوزه و بزرگان و انقلاب شده است؟! مطلب دیگری که گفته شده، این است که در قدیم، اگر شبهه‌ای مطرح می‌شد، حوزه‌ها وارد می‌شدند و پاسخ‌های فراوان داده می‌شد؛ اما حالا این‌چنین نیست! این هم ناجوانمردی دیگری است. این اندازه که در زمان حاضر، در حوزه، به شبهات پاسخ داده می‌شود، در طول تاریخ روحانیت کم‌نظیر است. این حرف را با دلیل و شاهد ذکر می‌کنم. آقایان در حرف‌هایی که می‌زنند باید واقعاً خدا را در نظر گیرند. ما قبل از اینکه ببینیم دنیا از ما چه می‌پسندد و یا بخشی از مردم و جوانان چه چیزی را می‌پسندند، باید خدا را در نظر بگیریم. وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین ✅ کانال دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله فاضل لنکرانی 🆔 @j_fazel_lankarani
💢سه مسئله فقهی در اهداء جنین ✔️استاد محمدجواد فاضل لنکرانی: 1️⃣ مسأله نسب در سر تا سر فقه مطرح می‌باشد. تلقیح صناعی که امروز در کشور انجام می‌شود ۵۰ سال دیگر ما را با یک نسل بی‌هویت مواجه خواهد کرد که نه پدر و مادرشان مشخص است و نه برادر و خواهرشان. قطع نظر از اینکه ما حق طبیعی و عقلایی آنها را هم از بین برده‌ایم. 2️⃣ آیا اهداء کنندگان حق دارند در آینده بروند این فرزند را بگیرند یا نه؟ هرچند از جهت فقهی ابوّتش قابل سلب نیست، نمی‌توان گفت پس از اهداء تو دیگر پدر این جنین نیستی! 3️⃣ فقهای ما می‌گویند ازدواج با مشرک حرام و باطل است، یک علت حرمت و بطلان اینست بچه‌ای که از این راه به وجود می‌آید پس فردا به دامن شرک می‌رود، پس باید مشخص باشد گیرنده جنین مسلمان است یا نه؟ مسأله «سید و غیر سید» مشکل عمده‌ای ندارد ولو اینکه وقتی قانون تصریح کند نسبش باید معین باشد، گیرنده جنین وقتی بچه از او متولد می‌شود از جهت سیادت تابع اهداء کننده است. 👈 گزارش نشست «انطباق اهدای جنین با فقه» + نظرات کارشناسان: https://b2n.ir/e74909