.💕.
#تلنگر
نیکی به پدر و مادر،
و خدمت کردن به اونها
بزرگترین سعادتیه
که نصیب خیلیا نمیشه،
یا خیلی زوداز دستش میدن...
『 @Dokhtarane_parva 』
#خنده_حلال😂
دانشجویی به حاج آقا گفت:
حاج آقا من هر چی تو یخچالِ خوابگاه میگذارم، بسیجیهای مومن و نماز خوان میخورند.
من چکار کنم؟
حاج آقا : فامیلت را پشت ظرف بنویس، چون مومن و متدین هستند دیگه نمیخورند.
دانشجو گفت: اتفاقا پشت تمام ظرفها فامیل خودم را مینویسم ولی باز هم وقتی سراغشان میروم میبینم ظرفها خالی شدهاند.
حاج آقا گفت: فامیلی شما چی هست؟
دانشجو گفت: صلواتی
😂😂😂😂😂😂
#لبخند_بزن_رزمنده☺️
『 @Dokhtarane_parva 』
دخترانِ پرواツ
#از_روزی_که_رفتی👀📚 _خوبه حاج خانم. فخرالسادات آه کشید: _بچهت بی پدر شد، خودتم بیوه! این انتخاب خود
#از_روزی_که_رفتی👀📚
فخرالسادات رو برگرداند:
_گفتنی ها رو باید گفت! شما هم شاهد باشید که من گفتم "بعد از به دنیا اومدن بچه به عقد محمد درمیای. الاقل عموش براش پدری کنه! "
محمد به اعتراض مادر را صدا زد:
_مادر؟!
و از جا برخاست و خانه را ترک کرد. فخرالسادات رو به آیه کرد و گفت:
_حرفامو شنیدی؟
آیه لب تر کرد، باید حرف میزد وگرنه...
_شنیدم! من هنوز عزادارم. هنوز وصیتنامه ی شوهرم باز نشده! هنوز براش سوم و هفتم و چهلم نگرفتم! هنوز عزاداریام تموم نشده حرف از عقد شدنم با مردی میزنید که نه تنها ازم کوچیک تره، بلکه جای برادرمه!
فخرالسادات: جای برادرته، برادرت که نیست. در ضمن تو از رسم خانواده ی ما خبر داشتی!
_پس چرا شما بعد از مرگِ حاجی با برادرش ازدواج نکردی؟
_من دوتا پسر بزرگ داشتم!
_اگه رسمه، برای همه باید باشه! اگه نه، چرا باید قبول کنم؟
ارمیا این روی آیه را دوست داشت. محکم و مقاوم! سرسخت و مودب!
حاج علی: این بحث رو همین الان تموم کنید!
فخرالسادات: من حرفمو زدم! نباید ناپدری سر نوه ی من بیاد! نمیتونی بعد از پسرم بری سراغ یه مرد غریبه و زندگیتو بسازی!
آیه: دختر من پدر داره، نیاز نداره کسی براش پدری کنه!
صدای در که آمد، صحبت ها را تمام کردند. محمد وارد خانه شد و گفت:
_زن داداش شب میرید خونه ی پدرتون؟
『 @Dokhtarane_parva 』
#از_روزی_که_رفتی👀📚
زنداداش را گفت تا دهان ببندد! آیه برایش حریم برادرش بود؛ سیدمحمد نگاه به حریم برادرش نداشت...
در راه خانه ی حاج علی بودند. ارمیا ماشین حاج علی را میراند و آیه در صندلی عقب جای گرفته بود. رها با مردش همسفر شده بود...
َصدرا: روز سختی داشتی!
_برای همه سخت بود، به خصوص آیه!
_خیلی مقاومه!
_کمرش خم شده!
_دیدم نشسته نماز خوند.
_کاری که هرگز نکرده بود، حتی وقتی پاش شکسته بود!
_تو خوبی؟
_من خوبم آقا!
_چرا بهم میگی آقا؟ اونم الان که همدیگه رو بیشتر شناختیم.
_من جایگاهمو فراموش نکردم! من خون بسم!
صدرا کلافه شد:
_بسه رها! همهش تکرارش نکن! من موافق این کار نبودم، فقط قبول کردم که تو زن عموم نشی.
_من از شما ممنونم.
تلفن صدرا زنگ خورد. از صبح رویا چندباری تماس گرفته بود که رد تماس کرده بود. خدا رحم کند...
صدرا تماس را برقرار کرد و صدای رویا درون ماشین پخش شد:
_هیچ معلومه تو کجایی؟ چرا از صبح رد تماسم می کردی؟
_جایی بودم نمیتونستم باهات صحبت کنم!
_مامانت گفت با اون دختره رفتی قم! دختره ی امّل تو رو هم مثل خودش کرده؟ تو گفتی که چیزی بینتون نیست، پس چرا رفتی؟
『 @Dokhtarane_parva 』
سلام رفقا♥️🖐
به یک خانم جهت پست گذاری نیاز داریم
کی زحمتشو میکشه؟😅
بیاین پی وی
@gomnaam18
#سلام_به_امام_زمانم🙂❤️
✨ سَلاَمٌ عَلَي آلِ يس اَلسَّلاَمُ
سلام بر خاندان يس
⇦ روزمون ࢪو با سلام بہ امام زمان شࢪوع ڪنیم ↯ 👀
🖤 ➣『 @Dokhtarane_parva 』
#سیدناخامنهای:
✨شما هم خودتان را باید آماده کنید، جای خودتان را پیدا کنید؛ خودتان پیدا کنید که در پیشرفت کشور چه نقشی میتوانید ایفا کنید.
۱۴۰۰/۸/۲۶
#آقامونه
#جهاد_علمی
『 @Dokhtarane_parva 』
دخترانِ پرواツ
سلام رفقا♥️🖐 به یک خانم جهت پست گذاری نیاز داریم کی زحمتشو میکشه؟😅 بیاین پی وی @gomnaam18
کسی هست ساعت ۱۰ ، ۱۱:۳۰ و ۱۳ بتونه آنلاین بشه؟🙃
•❤️•
#تلنگر
ایمانِ خالص یعنی
مومن بشی، فقط به خاطر خودش،
نه بهبه و چهچه مردم...
ایمان خالص یعنی
نیتهای دنیایۍ رو قاطیِ عشق به خدا💚 نکنے...
『 @Dokhtarane_parva 』