منـ
وُ ببخشــ
منـ
بہ بخشش
|طُ وُ حُسین |
مغرور شدمـــ
کهـ وعضم اینهـــ
#کربلا
#امام_حسین علیه السلام
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@Dokhtarane_parva
دخترانِ پرواツ
اذان ظهر به وقت تهران❤️
#لیمو_شیرین
#بهایدیدقتکنیم 🌼
بریم دلبری☺️
دخترانقلابے یعنے:
دختر بیست سالہاے ڪہ دوشادوش
همسرش در راہ اسلام مبارزه ڪند✌️🏻
وقتے ده ها سال بعد از شہادت
همسرش از او مےپرسند
هیچ وقت نبود ڪہ خستہ شوید؟!..
مےگوید:
ـهرگز!🍃
بہ همسرم مےگفتم:
دوستـ دارم سرباز شما باشم
و حتے مسلح شوم!
نقل از همسر #شهید نواب صفوے♥️
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@Dokhtarane_parva
🍃زیارت عاشورا🥀
السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ (السَّلامُ عَلَيكَ يا خِيَرَةِ اللهِ وابْنَ خَيرَتِهِ) اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الأرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكُمْ مِنّي جَميعاً سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، يا اَبا عَبْدِاللهِ
لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصيبَةُ بِكَ عَلَيْنا وَعَلى جَميعِ اَهْلِ الإسْلامِ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصيبَتُكَ فِي السَّماواتِ عَلى جَميعِ اَهْلِ السَّماواتِ، فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَيْكُمْ اَهْلَ الْبَيْتِ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ وَاَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتي رَتَّبَكُمُ اللهُ فيها، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ
وَلَعَنَ اللهُ الْمُمَهِّدينَ لَهُمْ بِالَّتمْكينِ مِنْ قِتالِكُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللهِ وَاِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَمِنْ اَشْياعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ وَاَوْلِيائِهِم، يا اَبا عَبْدِاللهِ اِنّي سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ، وَلَعَنَ اللهُ آلَ زِياد وَآلَ مَرْوانَ، وَلَعَنَ اللهُ بَني اُمَيَّةَ قاطِبَةً، وَلَعَنَ اللهُ ابْنَ مَرْجانَةَ، وَلَعَنَ اللهُ عُمَرَ بْنَ سَعْد، وَلَعَنَ اللهُ شِمْراً،
وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ، بِاَبي اَنْتَ وَاُمّي لَقَدْ عَظُمَ مُصابي بِكَ فَاَسْأَلُ اللهَ الَّذي َكْرَمَ مَقامَكَ وَاَكْرَمَني اَنْ يَرْزُقَني طَلَبَ ثارِكَ مَعَ اِمام مَنْصُور مِنْ اَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْني عِنْدَكَ وَجيهاً بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ فِي الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ، يا اَبا عَبْدِاللهِ اِنّي اَتَقَرَّبُ اِلى اللهِ وَ اِلى رَسُولِهِ وَاِلى اَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَاِلى فاطِمَةَ وَاِلَى الْحَسَنِ وَاِلَيْكَ بِمُوالاتِكَ وَبِالْبَراءَةِ (مِمَّنْ قاتَلَكَ وَنَصَبَ لَكَ الْحَرْبَ وَبِالْبَراءَةِ مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَيْكُمْ وَاَبْرَأُ اِلَى اللهِ وَاِلى رَسُولِهِ)
مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِكَ وَبَنى عَلَيْهِ بُنْيانَهُ وَجَرى فِي ظُلْمِهِ وَجَوْرِهِ عَلَيْكُمْ وَعلى اَشْياعِكُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللهِ وَاِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللهِ ثُمَّ اِلَيْكُمْ بِمُوالاتِكُمْ وَمُوالاةِ وَلِيِّكُمْ وَبِالْبَراءَةِ مِنْ اَعْدائِكُمْ وَالنّاصِبينَ لَكُمُ الْحَرْبَ وَبِالْبَراءَةِ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ، اِنّي سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ
وَوَلِىٌّ لِمَنْ والاكُمْ وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداكُمْ فَاَسْأَلُ اللهَ الَّذي أكْرَمَني بِمَعْرِفَتِكُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِيائِكُمْ وَرَزَقَنِى الْبَراءَةَ مِنْ اَعْدائِكُمْ اَنْ يَجْعَلَني مَعَكُمْ فِي الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ يُثَبِّتَ لي عِنْدَكُمْ قَدَمَ صِدْق فِي الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَاَسْأَلُهُ اَنْ يُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الَْمحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللهِ وَاَنْ يَرْزُقَني طَلَبَ ثاري مَعَ اِمام هُدىً ظاهِر ناطِق بِالْحَقِّ مِنْكُمْ وَاَسْألُ اللهَ بِحَقِّكُمْ
وَبِالشَّأنِ الَّذي لَكُمْ عِنْدَهُ اَنْ يُعْطِيَني بِمُصابي بِكُمْ اَفْضَلَ ما يُعْطي مُصاباً بِمُصيبَتِهِ مُصيبَةً ما اَعْظَمَها وَ اَعظَمَ رَزِيَّتَها فِي الإسْلامِ وَفِي جَميعِ السَّماواتِ وَالاْرْضِ اَللّـهُمَّ اجْعَلْني فِي مَقامي هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْكَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَمَماتي مَماتَ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،
اَللّـهُمَّ اِنَّ هذا يَوْمٌ تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو اُمَيَّةَ وَابْنُ آكِلَةِ الاكبادِ اللَّعينُ ابْنُ اللَّعينِ عَلى لِسانِكَ وَلِسانِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ فِي كُلِّ مَوْطِن وَمَوْقِف وَقَفَ فيهِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، اَللّـهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْيانَ وَمُعاوِيَةَ وَيَزيدَ ابْنَ مُعاوِيَةَ عَلَيْهِمْ مِنْكَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدينَ، وَهذا يَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِياد وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَيْنَ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ،
اَللّـهُمَّ فَضاعِفْ عَلَيْهِمُ اللَّعْنَ مِنْكَ وَالْعَذابَ (الاْليمَ) اَللّـهُمَّ اِنّي اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ فِي هذَا الْيَوْمِ وَفِي مَوْقِفي هذا وَاَيّامِ حَياتي بِالْبَراءَةِ مِنْهُم
وَاللَّعْنَةِ عَلَيْهِمْ وَبِالْمُوالاةِ لِنَبِيِّكَ وَآلِ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمُ اَلسَّلامُ.
سپس صد مرتبه لعن زیر را بگویید:
اَللّـهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَآخِرَ تابِع لَهُ عَلى ذلِكَ، اَللّـهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتي جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ (عليه السلام) وَشايَعَتْ وَبايَعَتْ وَتابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ، اَللّـهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً
و بعد صد مرتبه سلام زیر را بگویید:
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْد ِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
سپس یک مرتبه بگویید:
اَللّـهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِم بِاللَّعْنِ مِنّي وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ (الْعَنِ) الثّانيَ وَالثّالِثَ وَالرّابِعَ اَللّـهُمَّ الْعَنْ َيَزيدَ خامِساً وَالْعَنْ عُبَيْدَ اللهِ بْنَ زِياد وَابْنَ مَرْجانَةَ وَعُمَرَ بْنَ سَعْد وَشِمْراً وَآلَ اَبي سُفْيانَ وَآلَ زِياد وَآلَ مَرْوانَ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ.
سپس به سجده رفته و بگویید:
اَللّـهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاكِرينَ لَكَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ للهِ عَلى عَظيمِ رَزِيَّتي اَللّـهُمَّ ارْزُقْني شَفاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ وَثَبِّتْ لي قَدَمَ صِدْق عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَاَصْحابِ الْحُسَيْنِ اَلَّذينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ.
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@Dokhtarane_parva
1_280907991.mp3
28.44M
#زیارتعاشورا💔
صوت زیبای زیارت عاشورا با صدای #علی_فانی🌼
خیلی التماس دعا😞
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@Dokhtarane_parva
دخترانِ پرواツ
#رمان_اورا...📕 #پارت_شصت_وپنجم🌺 قبل اینکه حرفی بزنه دوباره با بغض گفتم _ خواهش می کنم... _ اشکام ر
#رمان_اورا...📕
#پارت_شصت_وششم🌺
چند لحظه نگاهش کردم...
_ آدرس خونتونو بگید ببرمتون خونه!
_ خونه؟؟؟
_ بله. پس کجا؟؟
_ من فرار کردم که نبرنم خونه! اونوقت اان برم خونه؟؟
_ یعنی از خونه فرار کردین شما؟؟
_ نه آقا... نه!! من از زندگی فراریم! از نفس کشیدن فراریم!
گوشیش رو برداشت و یه شماره گرفت!
_ به کی زنگ میزنی؟؟
از تو آیه نگاهم کرد و انگشتش رو گذاشت رو بینیش. یعنی هیس...!
_ الو؟ سلام آقای دکتر!
_ ...
_ بله اومدم، ولی راستش یه کاری پیش اومد، مجبور شدم برم!! عذر می خوام!
_ ...
_ چی؟؟ جداً؟؟ ای بابا... باشه پس دیگه امروز نمیام!
یا علی مدد!
گوشی رو قطع کرد و گذاشت رو داشبورد.
_ پس شمایید!!
_ کی؟؟ چی؟؟
_ فهمیدن فرار کردین!
_ شما پزشکید؟؟
_ نه ولی تو اون بیمارستان کار میکنم!
ماشین رو روشن کرد و راه افتاد!
_ کجا میری؟؟
_ بذارید یکم دیگه ازاینجا دور شیم!
یه ربعی رانندگی کرد. سرم رو گذاشته بودم رو صندلی و آروم اشک می ریختم! چرا هیچوقت نمی تونستم راحت زندگی کنم؟ چرا اینقدر عمر خوشیام کم بود؟!
_ حالا می خواید چیکار کنید؟ می خواید کجا برید؟
از تو آینه به چشماش نگاه کردم! چشماش رو دزدید و کنار خیابون نگه داشت! کم کم هوا داشت ابری میشد. با اینکه دم عید بود اما هنوز سرد بود! سرم رو تکیه دادم به شیشه ی ماشین و سعی کردم با خنکاش، داغی درونم رو کم کنم! چه جوابی میدادم؟؟ چشمامو بستم و آروم گفتم
_ یه جای خلوت... پارکی، جایی! نمیدونم!
_ چیزی می خورین؟ بنظر میرسه ضعف دارین.
دستم رو گذاشتم رو شکمم! خیلی گشنم بود اما هنوز معدم درد می کرد! ماشین رو روشن کرد و جلوی یه رستوران نگه داشت.
_ چند دقیقه صبر کنید تا بیام.
✍️ادامه دارد...
•|محدثه افشاری|•
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@Dokhtarane_parva
#رمان_اورا...📕
#پارت_شصت_وهفتم🌺
رفت و با یه پرس غذا برگشت. ساعت حوالی شش بود! با اینکه روم نمیشد اما به خاطر ضعفم غذا رو گرفتم. معدم درد می کرد! خیلی کم تونستم بخورم.
_ حالتون بهتره؟؟
_ خوبم!
_ نمی خواید برید خونتون؟؟
_ نه!
_ میشه بپرسم چرا بیمارستان بودین؟؟
_ چه فرقی داره!؟
_ ببینید... من میخوام کمکتون کنم!
_ هه! پس منو ببر یه جهنم دره ای که هیچکس نباشه!
_ باشه. امشب می برمتون جایی که هیچکس نباشه اما لااقل یه خبر به خانوادتون بدین، حتماً الان خیلی نگرانن!!
_ نگران آبروشونن نه من! الان دیگه به خونمم تشنه ان!!
_ چرا؟؟
_ چون به همه برچسبای قبلی، دختر فراری هم اضافه شد!
_ مگه چه کار دیگه ای کردین؟؟
_ مهم نیست!
_ هست! بگید تا بتونم کمکتون کنم!
دیگه چیزی نگفتم و خیابون رو نگاه کردم. ماشین رو روشن کرد و راه افتاد. بارون شدید و شدید تر میشد و هوا به سمت گرگ و میش می رفت. دلم داشت می ترکید!
" باید چیکار کنم...؟ دیگه نمی خوام نفس بکشم... انگار تموم این شهر برام شبیه زندن شده! "
پلکام رو روهم گذاشتم و چشمام رو دست خواب سپردم...
_ خانوم؟؟
صدای گرم و مردونه ای، خواب رو از سرم پروند! گیج و منگ اطرافم رو نگاه کردم!
_ اینجا کجاست؟؟
_ جایی که می خواستید. یه جا که هیچکس نیست!
فقط با گیجی نگاهش کردم و سرم رو برگردوندم سمت در کوچیک و سفید آهنی که آجرای قهوه ای اطرافش نم گرفته بودن و از چراغ قاب گرفته بالاش آب می چکید.
_ نگران نباشید، خونه ی خودمه!
با نفرت سرم رو برگردوندم سمتش. قبل از اینکه حرفی بزنم، دستش رو آورد جلو و یه کلید گرفت جلوی صورتم.
_ برید تو و در رو از پشت قفل کنید. هیچ کس نیست. هر کسی هم در زد باز نکنید.
✍️ادامه دارد...
•|محدثه افشاری|•
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@Dokhtarane_parva