eitaa logo
جهان پس از مرگ
13.8هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
6.3هزار ویدیو
85 فایل
▪ اخبار پس از مرگ ▪تجربه های نزدیک به مرگ ▪ داستان های واقعی از دنیای دیگر ▪ زندگینامه افرادی که از مرگ برگشتند 👈 مراقب اعمالمان باشیم، اَبد در پیش داریم ...😔 ☑️ #اذکار و #ادعیه_عـــــارفانه کانالی عالی👇 @khosravi12530 ☑تبلیغ کانالتون👇 @mmmm1253
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 🍂لحظه سخت جان دادن🍂 روزی عزرائیل نزد موسی آمد، موسی پرسید: برای زیارتم آمده ای یا برای قبض روحم؟ عزرائیل: برای قبض روحت. موسی: ساعتی به من مهلت بده تا با فرزندانم وداع کنم. عزرائیل: مهلتی در کار نیست. ‼️ موسی (ع) به سجده افتاد و از خدا خواست تا به عزرائیل بفرماید که مهلت دهد تا با فرزندانش وداع کند. خداوند به عزرائیل فرمود: «به موسی (ع) مهلت بده!» عزرائیل مهلت داد. موسی (ع) نزد مادرش آمد و گفت: «سفری در پیش دارم!» مادر گفت: «چه سفری؟» موسی (ع) گفت: «سفر آخرت» مادر گریه کرد. موسی (ع) نزد همسرش آمد، کودکش را در دامن همسرش دید، با همسر وداع کرد، کودک دست به دامن موسی زد و گریه کرد، دل موسی (ع) از گریه کودکش سوخت و گریه کرد خداوند به موسی (ع) وحی کرد: «ای موسی! دل از آنجا بکن من از آن‌ها نگهداری می‌کنم و آن‌ها را در آغوش محبتم می‌پرورانم» دل موسی (ع) آرام گرفت. به عزرائیل گفت: جانم را از کدام عضو می‌گیری؟ عزرائیل: از دهانت موسی: آیا از دهانی که بی واسطه با خدا سخن گفته است جانم را می‌گیری؟ عزرائیل: از دستت موسی: آیا از دستی که الواح تورات را گرفته است؟ عزرائیل : از پایت موسی: آیا از پایی که با آن به کوه طور برای مناجات با خدا رفته‌ام؟ نارنجی خوشبو به موسی داد، موسی آن را بو کرد و جان سپرد. فرشتگان به موسی (ع) گفتند: «یا أهوَنَ الأنبیاء مَوتاً کیفَ وَجَدتَ المَوتَ؛ ای کسی که در میان پیامبران از همه راحت‌تر مردی، مرگ را چگونه یافتی؟ موسی (ع) گفت: «کَشَاه تُسلَخُ و هِیَ حَیَّه؛ را مانند گوسفندی که زنده پوستش را بکنند، یافتم.» 📚مناهج الشارعین (علامه میرداماد)، ص 590 〰〰〰〰〰〰 🥢👇 eitaa.com/joinchat/787349625C44347bd843 ❈❈❈ ‹🧡🍂༄›❈❈ 🔴🔴 ☝️☝️
⇦ توجه به مرگ 💸 میلیـاردر بود... 🌀 تمــــام عمرشو برا جمع کردن سرمایه‌اش زحمت کشیده بود 👤 تو دفتر کارش نشسته بود، یکی از کارگرا اومد و ازش وام ازدواج خواست... ‌گفت نه الان کارخونه اِله و بِله و نمی‌شه... 😔 کارگر که رفت... یکی دیگه اومد... اما نه از در ✖️نه از پنجره ... مبهوت شده بود ⁉️این کیه؟! از کجا اومد؟! اصلا چکار داره؟! جواب شنید که من هستم، وقتت تمومه... ▪️التماس کرد... قفط یه روز دیگه ▫️گفت نمی‌شه ▪️یک ساعت... فقط یک ساعت دیگه، 😰 انقدر سرگرم دنیا بودم که هیچ کوله باری برای سفر آخرتم بر نداشتم ▫️اون کارگر آخرین فرصت تو بود، می‌تونست تا آخر عمر دعاگوت باشه... اما از دست دادیش ▪️تـــــــمام ثروتمو می‌دم، کارخونه، خونه‌هام، ماشینام، حسابای بانکیم، هـــــــمـــــــه چی... ▫️نـــــه، وقتت تمومه ▪️پس بذار یه جمله بنویسم 👇🏼نوشت👇🏼 "قــــدر عمرتونو بدونید، خواستم یک ساعتش رو هــزار میلیارد بخرم، نـــفـــروخــتــن 〰〰〰〰〰 🥢👇 eitaa.com/joinchat/787349625C44347bd843 🔴 حداکثری ☝️
🍂 روزی نزد موسی آمد، موسی پرسید: برای زیارتم آمده ای یا برای قبض روحم؟ عزرائیل: برای . موسی: ساعتی به من مهلت بده تا با فرزندانم وداع کنم. عزرائیل: . ‼️ 🌾🌺 موسی (ع) به سجده افتاد و از خدا خواست تا به عزرائیل بفرماید که مهلت دهد تا با فرزندانش وداع کند. 🍃💕خداوند به عزرائیل فرمود: «به موسی (ع) مهلت بده!» عزرائیل مهلت داد. موسی (ع) نزد مادرش آمد و گفت: «سفری در پیش دارم!» مادر گفت: «چه سفری؟» موسی (ع) گفت: « » مادر گریه کرد. موسی (ع) نزد همسرش آمد، کودکش را در دامن همسرش دید، با همسر وداع کرد، کودک دست به دامن موسی زد و گریه کرد، دل موسی (ع) از گریه کودکش سوخت و گریه کرد خداوند به موسی (ع) وحی کرد: «ای موسی! دل از آنجا بکن من از آن‌ها نگهداری می‌کنم و آن‌ها را در آغوش محبتم می‌پرورانم» دل موسی (ع) آرام گرفت. به عزرائیل گفت: جانم را از کدام عضو می‌گیری؟ عزرائیل: از دهانت موسی: آیا از دهانی که بی واسطه با خدا سخن گفته است جانم را می‌گیری؟ عزرائیل: از دستت موسی: آیا از دستی که الواح تورات را گرفته است؟ عزرائیل : از پایت موسی: آیا از پایی که با آن به کوه طور برای مناجات با خدا رفته‌ام؟ عزرائیل نارنجی خوشبو به موسی داد، موسی آن را بو کرد و جان سپرد. فرشتگان به موسی (ع) گفتند: ای کسی که در میان پیامبران از همه راحت‌تر مردی، را چگونه یافتی؟ 🌱🌺موسی (ع) گفت: «کَشَاه تُسلَخُ و هِیَ حَیَّه؛ مرگ را مانند گوسفندی که زنده پوستش را بکنند، یافتم 📚مناهج الشارعین (علامه میرداماد)، ص 590 _______ 🔺 و عارفانه👇 https://eitaa.com/joinchat/3061055870C0c0fe96038 🔺=صَــــدَقِہ جاریِ☝️