📚نویسنده کتاب #دوشکاچی در گفتگو با ماهنامه فرهنگی-اجتماعی «اتفاق» کرمانشاه: دوشکاچی یک کار «آتش به اختیار» بود.
متن این گفتگو را میتوانید از آدرس زیر مشاهده فرمائید👇
🌐 http://dooshkachi.ir/?p=586
📍 #دفاع_مقدس #کرمانشاه #جبهه_فرهنگی_انقلاب_اسلامی #آتش_به_اختیار #حوزه_هنری
🇮🇷 @dooshkachi
43.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺روایتی از عملیات کربلای۴
📺خاطرهگویی #علی_حسن_احمدی در برنامه تلویزیونی "ماه شهر" ویژه ماه مبارک رمضان از شبکه زاگرس (سیمای کرمانشاه)
📆 ۱۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۰
📍 #دوشکاچی #دفاع_مقدس #کرمانشاه #تیپ_نبی_اکرم(ص) #آتش_به_اختیار #عملیات_کربلای4
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🚀آتش به اختیارید!
📖... دشمن را دست کم گرفته بودیم و خودمان را از قبل، پیروز این عملیات فرض میکردیم. یکی دو ساعتی گذشت. از سر شام به بعد، شلیک منوّرهای عراقی هم بیشتر شد؛ طوری که کسی احساس نمیکرد شب است! ... با بقیه بچهها پای کار بودیم و این شلیک منوّرها برایمان عادی شده بود ... شب سوم دیماه ۱۳۶۵ بود و طبق زمان اعلام شده، هنوز بچههای ما از خط نگذشته بودند که درگیری شروع شد. دشمن در خط اول و روی سر نیروهای ما شروع به اجرای آتش کرد. به مرور هم شدت آن را افزایش داد. در کنار یکی از آتشبارها بودم و دیدم که مسئول آتشبار دارد با فرماندهی صحبت میکند. وقتی بیسیم را کنار گذاشت و به طرف قبضه آمد، از او پرسیدم: «چه شد؟ چه خبره؟» با چهره ناراحتی که داشت، در جوابم گفت: «حاجی رسولی بود. گفت: به فکر جلو رفتن نباشید! دیگه لازم نیست کسی جلو بره!» ...
👈تکمیلی این خاطره در کتاب #دوشکاچی
📚خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒 #سوره_مهر #دفاع_مقدس #کرمانشاه #عملیات_کربلای4 #آتش_به_اختیار #شهید_جهانبخش_رسولی #گردان_ادوات #تیپ_نبی_اکرم
🌐 خرید اینترنتی کتاب👇
https://bistoonart.com
https://sooremehr.ir/book/3321
🇮🇷 @dooshkachi
هدایت شده از دوشکاچی
43.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺روایتی از عملیات کربلای۴
📺خاطرهگویی #علی_حسن_احمدی در برنامه تلویزیونی "ماه شهر" ویژه ماه مبارک رمضان از شبکه زاگرس (سیمای کرمانشاه)
📆 ۱۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۰
📍 #دوشکاچی #دفاع_مقدس #کرمانشاه #تیپ_نبی_اکرم(ص) #آتش_به_اختیار #عملیات_کربلای4
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
هدایت شده از دوشکاچی
🚀آتش به اختیارید!
📖... دشمن را دست کم گرفته بودیم و خودمان را از قبل، پیروز این عملیات فرض میکردیم. یکی دو ساعتی گذشت. از سر شام به بعد، شلیک منوّرهای عراقی هم بیشتر شد؛ طوری که کسی احساس نمیکرد شب است! ... با بقیه بچهها پای کار بودیم و این شلیک منوّرها برایمان عادی شده بود ... شب سوم دیماه ۱۳۶۵ بود و طبق زمان اعلام شده، هنوز بچههای ما از خط نگذشته بودند که درگیری شروع شد. دشمن در خط اول و روی سر نیروهای ما شروع به اجرای آتش کرد. به مرور هم شدت آن را افزایش داد. در کنار یکی از آتشبارها بودم و دیدم که مسئول آتشبار دارد با فرماندهی صحبت میکند. وقتی بیسیم را کنار گذاشت و به طرف قبضه آمد، از او پرسیدم: «چه شد؟ چه خبره؟» با چهره ناراحتی که داشت، در جوابم گفت: «حاجی رسولی بود. گفت: به فکر جلو رفتن نباشید! دیگه لازم نیست کسی جلو بره!» ...
👈تکمیلی این خاطره در کتاب #دوشکاچی
📚خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒 #سوره_مهر #دفاع_مقدس #کرمانشاه #عملیات_کربلای4 #آتش_به_اختیار #شهید_جهانبخش_رسولی #گردان_ادوات #تیپ_نبی_اکرم
🌐 خرید اینترنتی کتاب👇
https://bistoonart.com
https://sooremehr.ir/book/3321
🇮🇷 @dooshkachi