35.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 روایت "پایی که بسته شد" از زبان دوشکاچی
📘 کتاب #دوشکاچی
🎙خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒انتشارات #سوره_مهر
📍 #دفاع_مقدس #کرمانشاه #عملیات_عاشورا #میمک #عاشورا #تیپ_نبی_اکرم (ص) #شیار_نی_خزر
🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇
https://sooremehr.ir/book/3321
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
📢علاقمندان آثار #دفاع_مقدس میتوانند
📚کتاب #دوشکاچی (خاطرات آقای #علی_حسن_احمدی) و
📚کتاب #خواب_آذر (خاطرات مادر #شهید_فرزاد_رحیمی) را از #حوزه_هنری #کرمانشاه با ۳۰% تخفیف تهیه نمایند.
📍آدرس: کرمانشاه، خیابان خیام، پلاک ۴۳، حوزه هنری #انقلاب_اسلامی استان کرمانشاه
☎️ تلفن : ۰۸۳۳۷۲۷۱۴۸۹ ، ۰۸۳۳۷۲۲۱۲۶۵ ، ۰۸۳۳۷۲۳۹۴۸۱
🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇
https://sooremehr.ir/book/3321
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
17.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 حضور فرمانده در محفل یاران
🎥 تیزر دیدار تصویری امام خامنهای (مدظلهالعالی) با یک میلیون پیشکسوت دفاع مقدس
🌷 وعده دیدار 31 شهریورماه 1399
📍 #دفاع_مقدس #رهبرانقلاب
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌾 کمین در گندمزار
📖 ... بالاخره تهدیدم اثر کرد و شروع کرد به گریه کردن. به دست و پایم افتاد و با خواهش و تمنا از من خواست تا او را نکشم. آنقدر مرا قسم داد و گریه کرد که تمام توجهام به او جلب شد. در همین هنگام، ناگهان لوله سرد اسلحهای را پشت گردنم حس کردم و صدایی را شنیدم که به من گفت: «دستها بالا!» با خودم گفتم : «دیگه کارِت تمامه علیحسن! اسیر ضدانقلاب شدی.» به ناچار دستهایم را بالا بردم و او هم مرا خلع سلاح کرد. سایر نیروهایشان هم از شیب مخالف یال بالا آمدند. یکی از آنها که به نظر میرسید فرماندهشان باشد، گفت: «پس بقیه کجا رفتند؟» آن اسیر شروع کرد به داد و فریاد و گفت: «همگی فرار کردند. این هم فرماندهشانه!» ... چند نفر از آنها، به خصوص آن اسیر که خیلی از دست من عصبانی بود، به بقیه پیشنهاد دادند و گفتند: «بکشیمش!» دیگری گفت: «نه! نمیکشمیش. میبریمش پیش کاک خلیل.» ...
👈ادامه این خاطره در کتاب #دوشکاچی
🎙خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒انتشارات #سوره_مهر
📍 #دفاع_مقدس #کرمانشاه #کردستان #اشنویه #تیپ_نبی_اکرم(ص) #گردان_ادوات
🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇
https://sooremehr.ir/book/3321
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌷 ابتکار شهید گلی
📖 ... تعدادی از فرماندهان با دوربینی که در دست داشتند، وضعیت منطقه و تحرکات دشمن را بررسی میکردند. در همین هنگام از بالای ارتفاع دیدیم تعدادی از نیروهای دشمن از سمت شیب مخالف، از طرف رودخانه سیروان، از دامنه کوه در حال صعود به بالای ارتفاع هستند. آنها هر لحظه به ما نزدیکتر میشدند. مسیر پیشروی آنها پر از سنگریزه بود و شیب تندی هم داشت. تعداد ما هم در برابر آنها کم بود و غیر از چند اسلحه انفرادی و دوربین، سلاح دیگری نداشتیم. در همین هنگام برادر گلی به شوخی گفت: «میخوام به صد سال قبل برگردم! میخوام کاری کنم که ضدانقلاب فرار کنه!» همه با تعجب پرسیدیم: «منظورت چیه؟» گفت: «تا جایی که ممکنه، سنگهای درشت و بزرگ جمع کنید و هر وقت اشاره کردم، همه رو به سمت پایین رها کنید.» چیزی نگذشت که بهمنی از سنگهای ریز و درشت بر سر نیروهای دشمن فرو ریخت و ...
👈ادامه این خاطره در کتاب #دوشکاچی
🎙خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒انتشارات #سوره_مهر
📍 #دفاع_مقدس #کرمانشاه #پاوه #شهید_اسمعلی_فرهنگیان #شهید_جهانبخش_رسولی #شهید_عزت_الله_شعبانلو #شهید_خدامروت_گلی
🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇
https://sooremehr.ir/book/3321
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
📹پخش گزارش خبری
🎙مصاحبه با راوی کتاب #دوشکاچی
🔸آقای #علی_حسن_احمدی
📆یکشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۹
⏰اخبار ساعت ۲۱:۰۰
📺شبکه یک سیما
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
38.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹پخش گزارش خبری
🎙مصاحبه با راوی کتاب #دوشکاچی
🔸آقای #علی_حسن_احمدی
📆یکشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۹
⏰اخبار ساعت ۲۰:۳۰
📺شبکه دو سیما
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
💠 تولد پسرم میثم
📖 در مسیر سهراهی مرّهخیل به باینگان بودیم که برادر فرهنگیان را دیدم ... به من گفت: «علیاشرف! خانه نرفتی؟» گفتم: «نه، مدتی هست که نرفتم.» گفت: «برو به خانوادهات سری بزن.» گفتم: «شما که میبینی من گرفتارم، چرا برم؟» گفت: «آخه مادرت رو توی سنقر دیدم. آمده بود بیمارستان. ظاهراً زن و بچهات کسالت داشتند و آمده بودند پیش دکتر.» چون بچه یک روستا بودیم، خانوادهام را میشناخت. تا این را شنیدم، کمی دلواپس شدم، ولی حدس زدم که برای چه به بیمارستان رفته بودند ... با این وجود به برادر فرهنگیان گفتم: «باشه، اگه اینجا زنده ماندم میرم و سری بهشان میزنم»، اما او تأکید کرد و گفت: «نه، حتماً برو. مادرت خیلی سفارش کرد و گفت که حتماً علیاشرف رو بفرست بیاد.» ... به خانه که رسیدم، تقریباً یک هفته از تولد پسرم گذشته بود ...
👈ادامه این خاطره در کتاب #دوشکاچی
🎙خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒انتشارات #سوره_مهر
📍 #دفاع_مقدس #کرمانشاه #پاوه #شهید_اسمعلی_فرهنگیان #سنقر
🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇
https://sooremehr.ir/book/3321
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
💣 سفره پذیرایی دشمن در شلمچه
📖 ... جلوتر که رفتیم، به سیمخاردارهای حلقوی رسیدیم که تقریباً به عرض ۵۰ متر و در طول جبهه، تا جایی که چشم کار میکرد، گسترده شده بودند. این سیمخاردارها با نبشیها و میخچههای فلزی کوبیده شده در زمین، به هم وصل شده بودند و احتمال میدادم که دشمن در زیر آنها مین کاشته باشد. در اینجا هم معبری حدوداً به عرض ۱۵ متر ایجاد شده و جادهای احداث شده بود. با احتیاط جلو رفتم. این بار با صحنهی عجیبی مواجه شدم. در قسمتی از منطقه که تقریباً ۵۰۰ متر عرض داشت، انبوهی از مینهای ضد نفر، ضد تانک و ... روی هم انباشته شده بود، که به نظر میرسید توسط نیروهای تخریبچی خنثی شده بودند. با کنجکاوی، منطقه را خوب نگاه کردم. تا جایی که دید داشتم، طول این جبهه آلوده به انواع مینها از جمله مینهای جهندهی تلهشدهی کششی بود که از روی میخچههای فلزی نمایان بودند ...
👈ادامه این خاطره در کتاب #دوشکاچی
🎙خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒انتشارات #سوره_مهر
📍 #دفاع_مقدس #کرمانشاه #شلمچه #عملیات_کربلای5
🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇
https://sooremehr.ir/book/3321
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
📚غرفه مجازی روشنای خاطرهها
📦بهترین های #دفاع_مقدس را از غرفه مجازی روشنای خاطرهها دریافت نمایید.
📙علاقمندان به کتب دفاع مقدس میتوانند تا تاریخ ۱۷ مهرماه ۱۳۹۹ با مراجعه به نمایشگاه مجازی با آدرس اینترنتی www.8roshana.ir آثار مورد نظر خود را با تخفیفات ویژه تهیه کنند. لازم به ذکر است که بستههای ارسالی با شرایط کاملاً بهداشتی به همراه هدایای فرهنگی برای آنها ارسال خواهد شد.
🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب #دوشکاچی 👇
https://sooremehr.ir/book/3321
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯