eitaa logo
شهید ابراهیم هادی
1.6هزار دنبال‌کننده
674 عکس
308 ویدیو
1 فایل
💠اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ💠 سلام بر ابراهیم... «امروزه،زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از خود شهادت نیست» حضرت امام خامنه‌ای 📌مشکل کار های ما اینه که برای همه کار میکنیم به جز خدا... «کاری کن خدا خوشش بیاد» #هادی_دلها تبادلات: @admin_tb_E
مشاهده در ایتا
دانلود
بی تفاوتی را از خود دور کنید، در مقابل حرف های منحرف بی تفاوت نباشید. مردم کوفه نشوید و امام را تنها نگذارید. در راهپیمایی ها بیشتر از پیش شرکت کنید. در دعاهای کمیل شرکت کنید. فرزندانتان را آگاه کنید. و تشویق به فعالیت در راه الله کنید.  🆔@E313_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همسر شهید: حــــمید آقا از غــیبت بــیزار بــود و اگــر در مـــجلسی غـــیبت مــی شد سعی می کرد مـــجلس را تــرک کند. هـــمیشه بـــه مــن می گفت: «دلــم می خـواهد در منزل ما غیبت نباشد تا خدا و ائمه اطهار به خانـه و زندگی ما جور دیگری نگاه کنند » 🆔@E313_hadi
‌ابراهیم روحیات جالب و عجیبی داشت. بارها دیده بودم که در مسابقات، اجازه می داد که حریف او را خاک کند! به او اعتراض می کردم که چرا فلان فن را نزدی؟ می گفت: "خب این بنده "خدا" هم تمرین کرده و سختی کشیده. او هم آرزو داره که حریفش را خاک کند." من واقعا نمی فهمیدم که ابراهیم چی میگه؟! مگه میشه آدم این همه تمرین کنه و توی مسابقه برای حریفش دلسوزی کنه؟! 🆔@E313_hadi
✨انسان یڪ تذکر در هر ۴ ساعت به خودش بدهد بد نیست...! بهترین موقع بعد از پایان وقتی سر بھ سجده میگذاریم ؛ مرورۍ بر اعمال صبح تا شب خود بیندازد آیا کار ما برای رضای خدا بود یا خیر؟! :) 🆔@E313_hadi
راوی: همسر 💠داشتم تلویزیون نگاه میکردم که یک لحظه صدای مادرم از آشپزخانه بلند شد؛ روغن داغ روی دستش ریخته بود! کمی با تاخیر بلند شدم و به آشپزخانه رفتم؛ چیز خاصی نشده بود؛ وقتی برگشتم دیدم حمید خیلی ناراحت شده؛ خیلی زیاد! موقع رفتن به خانه چندین بار گفت: ☘((تو چرا زن دایی کمک خواست با تاخیر بلند شدی؟!این دیر رفتن تو کار بدی بود. کار زشتی کردی! یه زن وقتی نیاز به کمک داره باید زودی بری کمکش. تازه اون که مادره! باید بلافاصله می رفتی!)) 🆔@E313_hadi
💠اینجوری کمک کن... ابراهیم هروقت میخواست به فقیری کمک کند، پول را به ما می‌داد تا به آن شخص بدهیم. اینطوری هم ما را به کمک کردن تشویق میکرد و هم خودش گرفتار ریا نمیشد. 🆔@E313_hadi
💠 : وقتی‌ با امام‌ زمانت حرف‌ می‌زنی‌ یا‌ درد دل‌ می‌کنی‌ دیدی حالت‌ عوض‌ شد، ‌بدان‌ که‌ وصل‌ شدی به‌ آقا.. 🌸با امام‌ زمان‌ حرف‌ بزن‌ چه‌‌ کسی‌ بهتر‌ از آقا.... راستی چقدر‌ خوبه‌ با‌ آقا‌ حرف‌ زدن‌ امتحان‌ ڪن‌ ببین‌ چقدر‌ زیباست و سلام مرا‌ هم‌ به آقا برسان.. 🆔@E313_hadi
💠نماز عباس یک انسان معمولی بود اما ارتباط ویژه‌اش باخدا، او را از دیگران متمایز می‌کرد. اولین بند دستورالعمل عبادی عباس، نماز اول وقت بود. نماز آخرش را هرگز از یاد نمی‌برم. نماز ظهر را در تیررس دشمن اقامه کرد؛ مثل یارانِ امام حسین. حتی در این شرایط هم آرام بود و این موقعیت خطرناک از کیفیت نمازش کم نمی‌کرد. ساعتی بعد از این نماز بود که دو موشک ضد تانک هدایت‌ شونده، مأمور شدند تا عباس را به سوی بهشت هدایت کنند.   🆔@E313_hadi
مادربزرگ‌شھید‌مغنیھ‌ میگفت؛ مدتِ‌طولانےبعد‌شھادتش‌اومد‌به‌خوابم بھش‌گفتم:چرا‌دیرڪردۍ!؟منتظرت‌بودم! گفت:چون‌طول‌ڪشیداز‌بازرسےها‌رد‌شدیم گفتم‌:چه‌بازرسے؟! گفت:بیشتراز‌همه‌سرِبازرسے"نماز"وایستادیم.. بیشتراز‌همه‌درباره‌ۍ"نمازصبح"می‌پرسند! نذاریم‌تنبلےمانع‌سعادت‌ما‌بشھ:)!♥️ 🆔@E313_hadi
می‌گفت حرم امـام‌رضــا جاییه که هرچی بخوای رو برات خیر میکنن حتی اگه خیر نباشه..! 🆔@E313_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠شهرداری که رفتگر شد! اوایل انقلاب بود و مهدی باکری شهردار ارومیه. در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم. چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ی ما نبود. کنجکاوم شد، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، آقا مهدی است... +آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ - آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت. +ادامه دادم، آقا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین به من، شما آخه چرا؟ - خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم. زن رفتگر محله، مریض شده بود؛ بهش مرخصی نمی دادن میگفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم؛ رفته بود پیش شهردار، آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش. اشک تو چشمام حلقه زد. هر چی اصرار کردم، آقا مهدی جارو رو بهم نداد؛ ازم خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا دیگران متوجه نشن، رفتگر آن روز محله ما، شهردار ارومیه بود. 🆔@E313_hadi
💠این دنیا با تمامیِ زیبایی‌ ها و انسان‌ های خوب و نیکوی آن محل گذراست نه وقوف و ماندن! تمامی ما باید برویم؛ دیر یا زود فرقی نمی‌کند اما چه بهتر که زیبا برویم... 🆔@E313_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به یکی از دوستانِ شهید ابراهیم هادی گفتم: خاطره‌ای از ابراهیم به یاد دارید؟ گفت: یکبار که جلـویِ دوستـانم قیافه گرفته بودم، ابراهیم آمد کنارم و آرام گفـت: نعمتـی که خدا به تو داده را به رخِ دیگران نکش !(: 🆔@E313_hadi
💠یک روز ابراهیم را دیدم که با عـصای زیر بغل در کـوچه راه می‌رفت چند دفعـه‌ای به آسمان نگاه کرد و سـرش را پایین انداخت، رفتم جلو و پرسیدم:چیزی شده آقا ابرام اول جـواب نمـی‌داد ولـی با اصـرار من گـفت: "هـر روز تا ایـن مـوقـع حـداقل یکی از بنـده‌های خـدا به ما مراجعه می‌کرد و هر طـور شده بود مشـکلش رو حـل مـی‌کردیم. اما امـروز از صبـح تا حالا کسـی به مـن مراجـعه نکـرده. مـی‌ترسم نکـنه کاری کـرده باشم کـه خدا توفیق خـدمت رو از من گرفته باشه" 🆔@E313_hadi
از خواهران میخواهم که حجابشان را مثل حضرت زهرا(س) رعایت کنند نه مثل حجاب های امروز؛ چون حجابهای امروزی بوی حضرت زهرا نمیدهد. 🆔@E313_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌کنارش ایستاده بودم، شنیدم که می‌گفت: 《صلی‌الله‌علیک‌یا‌صاحب‌الزمان》 بهش گفتم: چرا الان به امام‌ زمان سلام دادی..؟! گفت: شاید‌ این وزش‌ِ باد‌ و‌ نسیم‌ سلام منو به امام ‌زمانم برساند! 🆔@E313_hadi
دوران دبيرســتان بود. ابراهيم عصرها در بازار مشــغول به کار می شد و براي خودش درآمد داشت. متوجه شد يکي از همسايه ها مشکل مالي شديدي دارد.آنها عليرغم از دست دادن مرد خانواده، کسي را براي تأمين هزينه ها نداشتند. ابراهيم به كســي چيزي نگفت. هر ماه وقتي حقوق مي ِ گرفت، بيشتر هزينه‌آن خانــواده را تأمين ميکرد! هر وقت در خانه زياد غذا پخته ميشــد، حتمًا‌ براي آن خانواده ميفرستاد. اين ماجرا تا سالها و تا زمان شهادت ابراهيم ادامه داشت و تقريبًا کسي به جز مادرش از آن اطلاعی نداشت. 🆔@E313_hadi
خواهران‌؛ سعی کنید‌ سر به‌ زیر‌ باشید اگر با نامحرم‌ زیاد‌ و‌ بی‌دلیل‌ صحبت‌ کنید حیا‌ و‌ عفت‌‌ از‌ دست‌ میرود... 🍂 🆔@E313_hadi
💠وسیله به درگاه خدا او هر جا می رفت هیئت و جلسه دینی راه می انداخت. از جیب خودش خرج می کرد تا جوانان به سوی خدا و اهل بیت علیهم السلام گرایش پیدا کنند. ابراهیم می دانست برای نزدیک شدن به خدا، وسیله ای بهتر از اهل بیت علیهم السلام نیست. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ای کسانی که ایمان آورده اید! (از مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و وسیله ای برای تقرب به او بجویید. و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید. (ما‌ئده/۳۵) 🆔@E313_hadi