eitaa logo
جهاد تبیین۳۱۳یار
647 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
13.7هزار ویدیو
8 فایل
﷽ سلام...⚘🌝 هدف این کانال جهادی ،تبیین مسائل مذهبی،اجتماعی،فرهنگی هست،در راستای ظهور امام عصر (عج)و تحکیم قدوم رهپویان مخاطب منجی خاص 💫🇮🇷 📿❤ کپی با ذکر صلوات برای سلامتی آقا امام زمان عج مجاز است
مشاهده در ایتا
دانلود
.                 🔥🔥 🔻روزی و روزگاری درسرزمینی، زنى بود بسیار حسود، همسایه اى مهربان داشت به نام آقا سلمان كه مردى ثروتمند و بسیار شریف و محترم بود، زن بر خواجه رشك مى برد و مى كوشید كه اندكى از نعمت هاى آن مرد شریف را كم كند و نیك نامى او را از میان ببرد؛ ولى كارى از پیش نمى برد و خواجه به حال خود باقى بود. عاقبت روزى تصمیم گرفت، كه خواجه را مسموم كند، حلوایى پخت و در آن زهرى بسیار ریخت و صبحگاهان بر سر راه خواجه ایستاد؛ هنگامى كه خواجه از خانه خارج شد، حلوا را در نانى نهاده، نزد خواجه آورد و گفت: خیراتى است. خواجه، حلوا را بستاند و چون عجله داشت، از آن نخورده به راه افتاد و به سوى مقصدى از شهر خارج شد. در راه به دو جوان برخورد كه خسته و مانده و گرسنه بودند، آقا سلمان را بر آن دو، شفقت آمد، نان وحلوا را بدیشان داد؛ آن دو آن را با خشنودى فراوان، از خواجه گرفتند و خوردند و فى الحال(درجا) مردند. خبر به حاكم شهر رسید، و آقا سلمان را دستگیر كرد، هنگامى كه از وى بازجویى شد، خواجه داستان را گفت. حاكم كسى را به سراغ زن فرستاد، زن را حاضر كردند، چون چشم زن به آن دو جنازه افتاد، شیون و زارى آغاز كرد و فریاد و فغان راه انداخت؛ معلوم شد كه آن دو تن، یكى فرزند او، و دیگرى برادر او بوده است. خود آن زن هم از شدت تأثر و جزع پس از یكى دو روز مرد. این حسود بدبخت، گور خود را با دست خود كند و دو جوان رعنایش را فداى حسد خویش كرد؛ تا زنده بود، پیوسته در عذاب بود و سرانجام جان خود را در راه حسد از دست داد . 🍃🌺🍃🍃🌺🍃