eitaa logo
•°شهید ابراهیم هادی🇵🇸°•
2.9هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
63 فایل
﷽ کاری کن اگه خداتورودیدخوشش بیاد،نه مردم ــــــــــــــــــــ قرارگاه جهادیشهیدابراهیم هادی •ایجادکارگاه‌هایتولیدی جهت اشتغال •کمک به نیازمندان •فعالیت‌های‌جهادی و فرهنگی ________ خادم↓ @Sadat6201 ــــ ــ ــــــــــــــ تبادل↓ @Khademol_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
خلاصه‌ی بیانیه یمن بعد از زدن ‎کشتی آمریکایی "بسم الله الرحمن الرحیم ناو آمریکایی رو ما زدیم. کار خوبی کردیم زدیم. اگه بزنید دوباره میزنیم. کشتی‌های اسراییلی رو همچنان می‌زنیم. هرکی بگه نزن اونو دوبار می‌زنیم!😎✌️ 𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
✧🕊✧ •• از کجا معلوم که ما در انحراف این ها نقش نداشته باشیم؟ ❀مکه برای شما، فکه برای من❀ 𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
حجت الاسلام مسعود عالی ترفندِ شیطان.mp3
زمان: حجم: 1.19M
رفیق لطفا یادت نره ✨ شیطون از کم شروع میکنه اما به کم راضی نمیشه👊🏻 توام از کم شروع کن و به کم قانع نشو🌱 ‌ •|خودسازی‌و‌ترک‌گناه|• 𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ
• پایان فعالیت|♡❀ • شبتون‌شهدایی|♡❀ • عاقبتتون‌امام‌زمانی|♡❀ • غیرتتون عَلوی|♡❀ • عشقتون‌زهرایی|♡❀ • التماس‌دعا،، یاعلی|♡❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق.. به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 『•🖤𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝‌ @EBRAHIMHADI_BAFQ
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 «بی‌تفاوت نباش» 👤 استاد ❓ مهدویت به حرف نیست، یک راهبرده ؛ من نقشم چیه؟ چه کسایی رو ما می‌فرستیم مجلس؟ ⭕️ 𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
بچه ها ماه رجب، ماهِ خودسازیه 🌙 بهترین و ماه ترین ماه، برای شروع 🥺 ‌ از امروز قراره بگم چطوری خودسازی کنیم ‌
‌ ‌ {1}🌱🌸 خودسازی مثل‌ هر کار‌ دیگه‌ای اصـولی داره یکی از بهترین راه های خودسازی مرابطه اس درست خوندی😂 مُرابِطه [یعنی مراقبت کردن] نگــاه به اســم سختش نکن 😁 روش خوبیه برای خودسازی🌱 ‌‌𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•°شهید ابراهیم هادی🇵🇸°•
🌾 #رمان_بی_تو_هرگز 🌾قسمت #پانزدهم من شوهرش هستم ساعت نه و ده شب🕘 ... وسط ساعت حکومت نظامی ... یه
🌾 🌾قسمت ایمان علی سکوت عمیقی کرد ...  - هنوز در اون مورد تصمیم نگرفتیم ... باید با هم در موردش صحبت کنیم ... اگر به نتیجه رسیدیم شما رو هم در جریان قرار میدیم ... دیگه از شدت خشم، تمام صورت پدرم می پرید ... و جمله ها بریده بریده از دهانش خارج می شد ...  - اون وقت ... تو می خوای اون دنیا ... جواب دین و ایمان دختر من رو پس بدی؟ ...  تا اون لحظه، صورت علی آروم بود ... حالت صورتش بدجور جدی شد ...  - ایمان از سر فکر و انتخابه ... مگه دختر شما قبل از اینکه بیاد توی خونه من حجاب داشت؟ ... من همون شب خواستگاری فهمیدم چون من طلبه ام ... چادر سرش کرده... ایمانی که با چوب من و شما بیاد، ایمان نیست ... آدم با ایمان کسیه که در بدترین شرایط ... ایمانش رو مثل ذغال گداخته ... کف دستش نگه می داره و حفظش می کنه ... ایمانی که با چوب بیاد با باد میره ... این رو گفت و از جاش بلند شد ... _شما هر وقت تشریف بیارید منزل ما ... قدم تون روی چشم ماست ... عین پدر خودم براتون احترام قائلم ... اما با کمال احترام ... من اجازه نمیدم احدی توی حریم خصوصی خانوادگی من وارد بشه ... پدرم از شدت خشم، نفس نفس می زد ... در حالی که می لرزید از جاش بلند شد و رفت سمت در ... - می دونستم نباید دخترم رو بدم به تو ... تو آخوند درباری ... 😡 در رو محکم بهم کوبید و رفت ...  🍃پ.ن: راوی داستان در این بخش اشاره کردند که در آن زمان، ما چیزی به نام مانتو یا مقنعه نداشتیم ... خانم ها یا چادری بودند که پوشش زیر چادر هم براساس فرهنگ و مذهبی بودن خانواده درجه داشت ... یا گروه بسیار کمی با بلوز و شلوار، یا بلوز و دامن، روسری سر می کردند ... و اکثرا نیز بدون حجاب بودند ... بیشتر مدارس هم، دختران محجبه را پذیرش نمی کردند ... علی برای پذیرش من با حجاب در دبیرستان، خیلی اذیت شد و سختی کشید ... 👈ادامه دارد... ✍نویسنده: