✍حدیث داریم قلب هایمان به ده دلیل مرده
است و باعث شده دعاهایمان مستجاب نشود:
① خداوند متعال را شناختیم ولیکن
حقش را ادا نکردیم.
② قرأن او را قرائت کردیم ولی
به آن عمل نکردیم.
③ گمان بردیم پیامبر خدا رو دوست
داریم سپس سنتش را ترک نمودیم.
④ نعمت خداوند را خوردیم ولی
شکرش را بجا نیاوردیم.
⑤ گفتیم شیطان دشمن ماست ولی
با او در امور توافق کردیم.
⑥ گفتیم بهشت حق است ولی برای
رسیدن به آن کوشش نکردیم
⑦ گفتیم که جهنم حق است ولی از
آن نگریختیم.
⑧ دانستیم مرگ حق است اما برای
آن آماده نشدیم.
⑨ به عیب مردم مشغول گشتیم و
عیب خویش را فراموش کردیم
⑩ و مردگانمان را دفن کردیم ولی
عبرت نگرفتیم
✅ زیباترین بهار...
✍بهار یعنی؛ باران فراوان، جوشش نهرها و پر آب شدن رودخانه ها... بهار یعنی؛ نم نم باران و بوی طراوتی که دائما به مشام می رسد. بهار یعنی تازگی، نو شدن و حسّ شیرینِ زندگی و صفا...
🌸 «السَّلامُ عَلی رَبیعٍ الاَنام وَ نَضرة الأیّام»
🌸 سلام بر «بهار مردم» و «خرّمی دلها»...
مهدی جان! تو «ابر بارنده، باران پیاپی و چشمه ی جوشان» هستی. هنگام ظهورت از کویرها و خشکی ها، سخنی نباید گفت؛ زیر قدمهایت همه چیز رنگ سرسبزی و تازگی دارد... سلام بر تو...
📚 فصلنامه انتظار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ کنایهی جالب مهران مدیری به شعارهای الکی برخی مسئولین و توصیه به اونها:
ما نه بیمه رایگان میخوایم نه هیچ کدوم از اینهایی که تو میتینگهای انتخاباتی به مردم میگین
اونی که کمتر حرف میزنه بیشتر کار میکنه ...
#اخبار
#کرونا
🆔 @pedarefetneh 🔜 #پدرفتنه
﷽؛
🌧 قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ :
" بگو به ازای آن (رسالت) پاداشی از شما خواستار نیستم مگر دوستی درباره خویشاوندان "
#سوره_شوری_آیه23
🔸 #بعثتِ_پیامبر، آغازِ فصلِ عاقبت بخیری انسان است.
🔸 آری، جادهی هدایتی که اولین چراغ هدایتش محمد و آخرینش مهدی ست به ایستگاهی جز سعادت و خوشبختی منتهی نمیشود.
💐 عید #مبعث مبارک
﷽؛
#حضرت_استاد_انصاریان
✨ وجود مبارک حضرت ابوطالب در مقام ایمان به مرتبهای رسیدند که امام باقر (علیه آلاف التحیة و الثناء) در شأن ایشان فرمود :
" اگر ایمان ابوطالب را در یک کفه ترازو و ایمان این خلق را در کفه دیگر گذارند ، ایمان او سنگین تر خواهد بود ".
﷽؛
#راز_حرا (عید مبعث)
#بخش_اول
✅ کوه حرا
👈 در کشور عربستان و در شهر مکّه ، کوهی وجود دارد که نام آن «حَرا» است . در بالای این کوه ، غاری کوچک قرار دارد که قسمتی از آن را نور خورشید روشن می کند و قسمت های دیگرش ، تاریک است . کسانی که به زیارت خانه خدا و سفر حج می روند ، یکی از جاهایی که حتماً به دیدنش می روند ، غار حرا است ؛ چون آن مکان ، جایی است که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله روزها و شب های زیادی به آن جا می رفت و به راز و نیاز با خدا مشغول می شد .
✅ راز آن شب
👈 سالیان دور در یکی از شب های پایانی ماه رجب ، در گوشه ای از شهر مکه و در قله کوهی به نام حرا ، اتفاق بزرگی افتاد ؛ اتفاقی که سرنوشت انسان ها را عوض کرد و مژده بزرگی برای آدم ها آورد . در آن شب ، حضرت محمد صلی الله علیه و آله که 40 ساله بود ، در غار حرا مثل شب های دیگر مشغول عبادت و راز و نیاز با خدای مهربان بود . ناگهان دید فرشته ای زیبا وارد غار شد . فرشته نزدیک و نزدیک تر می شد . از چهره اش پیدا بود که خبر مهمی دارد . نام آن فرشته جبرئیل بود .
✅ پیامبر و فرشته
👈 «جبرئیل امین» ، فرشته پیام رسان خداوند ، به غار حرا نزد پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله رفت تا خبر مهمی را به او بگوید . جبرئیل نوشته ای به همراه خود آورده بود و از حضرت محمد صلی الله علیه و آله می خواست تا آن را بخواند . پیامبر فرمود :
« نمی توانم بخوانم ». فرشته دوبار دیگر از پیامبر خواست تا نوشته را بخواند و سرانجام لب های آسمانی پیامبر مشغول خواندن شد . چه جمله های زیبایی بود !
﷽؛
#بخش_دوم
✅ بخوان به نام خدا
👈 شب مبعث یعنی شبی که فرشته بزرگ «جبرئیل» به دیدار پیامبر صلی الله علیه و آله در غار حرا رفت ، شب آغاز یک مأموریت بزرگ و مهم بود . فرشته آمده بود تا به حضرت محمد صلی الله علیه و آله خبر پیامبر شدنش را از سوی خداوند اعلام کند . او از پیامبر خواست تا اولین کلمه های دین جدید ، اسلام ، را بخواند . آن کلمه ها ، آیه های اولین سوره قرآن بودند :
« بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید ...»
✅ آغاز راه
👈 وقتی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله اولین آیه های قرآن را خواند ، فرشته مهربان نگاهی به پیامبر کرد و گفت :
« ای محمد ! تو فرستاده خدایی و من جبرئیل هستم »
او با این جمله ، آغاز یک مأموریت مهم را به پیامبر اعلام کرد . پیامبر مأمور شده بود تا مردم را از گمراهی و بدبختی نجات دهد و به سوی سرزمین ستاره ها و خوشبختی راهنمایی کند .
✅ دین دانش و پاکی
👈 اولین سخنانی که جبرئیل از سوی خداوند برای پیامبر آورد ، نشان می داد که انسان ها به یک دین و برنامه جدید که کامل ترین و آخرین دین خدا بود ، دعوت شده اند . دینی که دانایی و پاکی از مژده های آن بود. دینی که از مردم می خواست تا از گمراهی و نادانی دست بردارند و به خواندن و یادگیری و دانایی روی بیاورند و تلاش کنند تا پاک ترین انسان ها شوند . این برنامه برای همه انسان ها بود و پیامبر مأمور شده بود تا آن پیام را به گوش همه مردم برساند .
﷽؛
#بخش_سوم
✅ همیشه با خدا
👈 پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله از همان کودکی به یاد خدا بود و با او صحبت می کرد . زمانی که چهارساله بود و در صحرا پیش دایه خود حلیمه زندگی می کرد ، روزی از مادر خواست که همراه برادران خود، به گردش برود . حلیمه لباس های محمد صلی الله علیه و آله را مرتب کرد و او را آماده گردش ساخت . پیش خود فکر کرد که نکند دیوهای صحرا به او آسیب برسانند ؛ به همین خاطر ، مهره ای را با نخ به گردن پیامبر آویزان کرد تا از او محافظت کند ؛ چون فکر می کرد آن مهره ها توانایی این کار را دارند . محمد صلی الله علیه و آله مهره را از گردن بیرون آورد و به حلیمه گفت :
« نیازی به این مهره ها نیست ؛ مادر جان ! خدای من ، همیشه با من است و از من مواظبت می کند ».
✅ پیامبر خوبی ها
👈 مردم در زمان پیامبر ، کارهای زشتی می کردند ؛ مثلاً بت هایی ساخته بودند و آن ها را داخل کعبه گذاشته بودند . آنها فکر می کردند که بت ها خدایند و به آنها کمک می کنند . همچنین بچه های دختر را همین که به دنیا می آمدند ، زنده زنده در خاک می کردند . به بهانه های کوچک با هم جنگ می کردند و تعداد زیادی کشته می شدند ، دزدی می کردند ، همدیگر را اذیت می کردند و کارهای زشت دیگر .
👈 خداوند ، حضرت محمد را به سوی مردم فرستاد تا به آنها کارهای خوب یاد دهد. به آنها بگوید که بت هایی که خودشان ساخته اند ، هیچ قدرتی ندارند . به آنها یاد بدهد که دخترها با پسرها فرقی ندارند ، از آنها بخواهد که با هم مهربان باشند ، جنگ و دزدی نکنند . پیامبر آمده بود که خوبی ها را کامل کند و مردم را به انجام آنها تشویق کند ».