eitaa logo
🖤تنهامسیریهای آذربایجان شرقی🖤
899 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
19 فایل
جهت انتقاد پیشنهاد و ارائه ی مطلب با ادمینها ارتباط برقرار کنید. @abbas72 ۰۹۱۴۸۶۵۶۴۳۷ 💡 در این کانال مباحث کاربردی و تربیتی تشکیلات تنهامسیر آرامش ارائه خواهدشد باماهمراه باشید http://eitaa.com/joinchat/1168769056C893fecc5aa
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💤 چهار شیوه‌ خوابیدن در بیان پیامبراکرم(ص) 1⃣ خواب پیامبران ⬅️ بر پشت 2⃣ خواب مومنان ⬅️ بر پهلوی راست 3⃣ خواب کافران و منافقان ⬅️ بر پهلوی چپ 4⃣ خواب شیطان ⬅️ بر رو و صورت 📚 من لا یحضر، ج۴، ص۳۶۵ @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️بسم رب الشهدا❤️ ✍️ 💠 دستم به دیوار مانده و تنم در گرمای شب ، از سرمای ترس می‌لرزید و صدای عباس را شنیدم که به عمو می‌گفت :«وقتی با اون عظمتش یه روزم نتونست کنه، تکلیف آمرلی معلومه! تازه اونا بودن که به بیعت‌شون راضی شدن، اما دست‌شون به آمرلی برسه، همه رو قتل عام می‌کنن!» تا لحظاتی پیش دلشوره زنده ماندن حیدر به دلم چنگ می‌زد و حالا دیگر نمی‌دانستم تا برگشتن حیدر، خودم زنده می‌مانم و اگر قرار بود زنده به دست بیفتم، همان بهتر که می‌مُردم! 💠 حیدر رفت تا فاطمه به دست داعش نیفتد و فکرش را هم نمی‌کرد داعش به این سرعت به سمت آمرلی سرازیر شود و همسر و دو خواهر جوانش داعش شوند. اصلاً با این ولعی که دیو داعش عراق را می‌بلعید و جلو می‌آمد، حیدر زنده به می‌رسید و حتی اگر فاطمه را نجات می‌داد، می‌توانست زنده به آمرلی برگردد و تا آن لحظه، چه بر سر ما آمده بود؟ 💠 آوار وحشت طوری بر سرم خراب شد که کاسه صبرم شکست و ضجه گریه‌هایم همه را به هم ریخت. درِ اتاق به ضرب باز شد و اولین نفر عباس بود که بدن لرزانم را در آغوش کشید، صورتم را نوازش می‌کرد و با مهربانی همیشگی‌اش دلداری‌ام می‌داد :«نترس خواهرجون! موصل تا اینجا خیلی فاصله داره، هنوز به تکریت و کرکوک هم نرسیدن.» که زن‌عمو جلو آمد و با نگرانی به عباس توصیه کرد :«برو زودتر زن و بچه‌ات رو بیار اینجا!» عباس سرم را بوسید و رفت و حالا نوبت زن‌عمو بود تا آرامم کند :«دخترم! این شهر صاحب داره! اینجا شهر امام حسنِ (علیه‌السلام)!» و رشته سخن را به خوبی دست عمو داد که او هم کنار جمع ما زن‌ها نشست و با آرامشی مؤمنانه دنبال حکایت را گرفت :«ما تو این شهر مقام (علیه‌السلام) رو داریم؛ جایی که حضرت ۱۴۰۰ سال پیش توقف کردن و نماز خوندن!» 💠 چشم‌هایش هنوز خیس بود و حالا از نور ایمان می‌درخشید که به نگاه نگران ما آرامش داد و زمزمه کرد :«فکر می‌کنید اون روز امام حسن (علیه‌السلام) برای چی در این محل به رفتن و دعا کردن؟ ایمان داشته باشید که از ۱۴۰۰ سال پیش واسه امروز دعا کردن که از شرّ این جماعت در امان باشیم! شما امروز در پناه پسر (سلام الله علیهما) هستید!» گریه‌های زن‌عمو رنگ امید و گرفته و چشم ما دخترها همچنان به دهان عمو بود تا برایمان از کرامت (علیه‌السلام) بگوید :«در جنگ ، امام حسن (علیه‌السلام) پرچم دشمن رو سرنگون کرد و آتش رو خاموش کرد! ایمان داشته باشید امروز آمرلی به برکت امام حسن (علیه‌السلام) آتش داعش رو خاموش می‌کنن!» 💠 روایت عمو، قدری آرام‌مان کرد و من تا رسیدن به ساحل آرامش تنها به موج احساس حیدر نیاز داشتم که با تلفن خانه تماس گرفت. زینب تا پای تلفن دوید و من برای شنیدن صدایش پَرپَر می‌زدم و او می‌خواست با عمو صحبت کند. خبر داده بود کرکوک را رد کرده و نمی‌تواند از مسیر موصل به تلعفر برسد. از بسته بودن راه‌ها گفته بود، از تلاشی که برای رسیدن به تلعفر می‌کند و از فاطمه و همسرش که تلفن خانه‌شان را جواب نمی‌دهند و تلفن همراه‌شان هم آنتن نمی‌دهد. 💠 عمو نمی‌خواست بار نگرانی حیدر را سنگین‌تر کند که حرفی از حرکت داعش به سمت آمرلی نزد و ظاهراً حیدر هم از اخبار آمرلی بی‌خبر بود. می‌دانستم در چه شرایط دشواری گرفتار شده و توقعی نداشتم اما از اینکه نخواست با من صحبت کند، دلم گرفت. دست خودم نبود که هیچ چیز مثل صدایش آرامم نمی‌کرد که گوشی را برداشتم تا برایش پیامی بفرستم و تازه پیام عدنان را دیدم. همان پیامی که درست مقابل حیدر برایم فرستاد و وحشت حمله داعش و غصه رفتن حیدر، همه چیز را از خاطرم برده بود. 💠 اشکم را پاک کردم و با نگاه بی‌رمقم پیامش را خواندم :«حتماً تا حالا خبر سقوط موصل رو شنیدی! این تازه اولشه، ما داریم میایم سراغ‌تون! قسم می‌خورم خبر سقوط آمرلی رو خودم بهت بدم؛ اونوقت تو مال خودمی!» رنگ صورتم را نمی‌دیدم اما انگشتانم روی گوشی به وضوح می‌لرزید. نفهمیدم چطور گوشی را خاموش کردم و روی زمین انداختم، شاید هم از دستان لرزانم افتاد. 💠 نگاهم در زمین فرو می‌رفت و دلم را تا اعماق چاه وحشتناکی که عدنان برایم تدارک دیده بود، می‌بُرد. حالا می‌فهمیدم چرا پس از یک ماه، دوباره دورم چنبره زده که اینبار تنها نبود و می‌خواست با لشگر داعش به سراغم بیاید! اما من شوهر داشتم و لابد فکر همه جایش را کرده بود که اول باید حیدر کشته شود تا همسرش به اسیری داعش و شرکای درآید و همین خیال، خانه خرابم کرد... ✍️نویسنده:
🤲 خدایا کسیکه در دامان تـو پنـاه گرفت طعم بی‌پنـاهی را نمی‌چشد هـرکـس کـه مدد از تـو گرفت بی‌ یـاور نمی‌ماند آنکـه به تو پیوست، تنها نمی‌شود خـداونـدا کنارمان بـاش قرارمـان باش   🌙⭐️شبتون بخیر @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
--🌸--••-- 💚 --••--🌸-- ﴿بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم﴾ سلام به چهارده معصوم 💝 ✨ السلام‌علیکَ‌یارسولَ الله ✨ السلام‌علیکَ‌یاامیرَالمؤمنین ✨ السلام‌علیکِ‌یا‌فاطمةُ الزهراءُ ✨ السلام‌علیکَ‌یاحسنَ بنَ‌علیٍ نِ‌الْمُجتبیٰ ✨ السلام‌علیکَ یاحسینَ‌بنَ‌علیٍ‌سیدَالشهداءِ ✨ السلام‌علیکَ یاعلیَّ‌بنَ‌الحسینِ،زینَ،العابدینَ ✨ السلام،علیکَ‌یامحمدَبنَ‌علیٍ نِ الْباقرُ ✨ السلام‌علیکَ یاجعفرَبنَ‌محمدٍنِ‌الْصادقُ ✨ السلام‌علیکَ،یاموسی‌بنَ‌جعفرٍ نِ الْکاظمُ ✨ السلام‌علیکَ یا علیَّ بنَ موسَی‌الرضَا‌المُرتضی ✨السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الْجَوادُ ✨ السلام علیکَ یا علیَّ بنَ محمدٍ نِ الْهادی ✨ السلام‌علیکَ یاحسنَ بنَ‌علیٍ نِ الْعَسکری ✨السلام‌علیکَ‌یا‌بقیةَ‌اللهِ‌یاصاحبَ‌الزمان(ع)💞 ورحمة‌الله‌وبرکاته @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁦⁦🥀🥀🥀 ﷽ 🕊🕊🕊 📖 دعایی که در زمان غیبت باید هر روز خوانده شود👇🏻 📿 اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ، 🍃فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ، 📿 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ، 🍃 فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ، 📿 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ 🍃 فَاِنَّکَ اِنْ لَْم تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ . ♻️ دعای غریق ♻️ ♡🌸 دعای تثبیت ایمان در آخرالزمان 🌸♡ 💠 یا اَللَّهُ یا رَحْمن یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک 💠 السلام‌علیک‌یا‌اباعبدالله‌الحسین‌ ❤️ اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️صبح شده است ﺑﺎﺧﻮﺩ ﻋﻬﺪﮐﻦ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﺛﺎﻧﯿﻪ‌ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺒﺴﻢ ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺑﺰﻧﯽ ﮔﺸﺎﺩﻩ ﺭﻭﯾﯽ ﺳﺮﺁﻏﺎﺯ نیکی ﺍﺳﺖ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﻭ غمﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﯾﺮﻭﺯﻫﺎﯾﺖ ﺑﺴﭙﺎﺭ! ☀️سلام صبحتون بخیر @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿 👌توحید را باید از کودکان آموخت! که هرجا گره‌ای به کارشان می‌اُفتد؛ نه می‌ترسند و نه جا می‌زنند؛ - رو می‌کنند به مادر ... و با نگاه عجزآلودی،  باقیِ کار را، با یقین بدو می‌سپارند... - یقین به اینکه؛ مادر هست ... و من برای ادامه‌ی راه، تنها نیستم. ❣ ماجرای ما و خدا خیلی عمیق تر، شیرین تر و عاشقانه تر از رابطه کودک و مادر است. مادر مخلوق خداوند است که تنها با یک درصد رحمت خداوند مظهر مهربانی در زمین شده است.. خدایا چقدر خوبه که تو رو داریم 💚 ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌ @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ پرخوری و ضعف قلب 🍱وقتی معده پر شود ب قلب فشار می آورد و این باعث می شود که موادی در رگ ها رسوب کند و وقتی رگ های قلب تنگ تر شود، موجب انسداد رگ های قلب و بیماری های قلبی میشود. 💉چرا که با زیاد خوردن فعالیت قلب افزایش پیدا کرده و باید مرتب خون ب سمت معده پمپاژ کند تا معده بتواند غذا را هضم کند. 👈بنابراین با فعالیت زیاد قلب، خستگی مفرط ایجاد می شود و قلب ضعیف می شود. @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خـوشـبـخـٺے یعـنے هـر روز صـبح سهـم مـن سݪـام بـر ٺـوسـٺ ... الـسݪـام عـلیڪ یـا بـقـیـة اللـہ 🍃💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | 🏴 مجموعه فریاد جرعه‌هایی است از معارف خطبه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در مسجدالنّبی. 🔘 سلام الله علیها @East_Az_tanhamasir
M-Shojaei-www.Ziaossalehin.ir-Maqae-arshie-Haz-Zahra-sa-J10.mp3
13.5M
"س" 10 اگر درخطر افتاد، و تو میان ولایت و حتی "یک صورت مقدس" "مخیّر شدی؛ باید دفاع از ولایت را برگزینی! ⃟⃝🌿@East_Az_tanhamasir
چه کیفی دارد خوابیدن در آغوشت ذوقم را می بینی؟ درست است سنگ مزارت گرمای آغوشت را ندارد!!! اما همینم غنیمت است.. بین خودمان باشدها شنیده ام خیلی ها همین را هم ندارند..!! نازدانه 🌷شهید عبدالرحیم فیروزآبادی🌷 این لحظه چند قیمت دارد😔😔😔 @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا