⊱━═━☘🦋☘━═━⊰
🌷سردار سلیمانی:
✊دفاع از حرم حضرت زینب
سلام الله علیها دفاع از حرم
#امام_رضا علیہ السلام در ایران هم هست.
💠═════️◇◈◇
🕊@Ebrahimedelha_ir🕊
◇◈◇═════💠
࿐᪥✧🍃🌸🍃✧᪥࿐
🌷#شهید_شاهرخ_ضرغام
🏡عصر بود که آمد خانه. بی مقدمه گفت: پاشین! پاشین وسایلتون رو جمع کنید می خوایم بریم مشهد. مادر با تعجب پرسید: مشهد! جدی می گی گفت: آره بابا، بلیط گرفتم. دو ساعت دیگه باید حرکت کنیم.
🚎باور کردنی نبود. دو ساعت بعد داخل اتوبوس بودیم. در راه مشهد. مادر خیلی خوشحال بود. خیلی شاهرخ را دعا کرد. چند سالی بود که مشهد نرفته بودیم.
🕌فردا صبح رسیدیم مشهد. مستقیم رفتیم حرم شاهرخ سریع رفت جلو، با آن هیکل همه را کنار زد و خودش را چسباند به ضریح ! بعد هم آمد عقب و یک پیرمرد را که نمی توانست جلو برود را بلند کرد و آورد جلوی ضریح. عصرهمان روز از مسافرخانه حرکت کردم به سوی حرم. شاهرخ زودتر از من رفته بود. می خواستم وارد صحن اسماعیل طلائی شوم. یکدفعه دیدم کنار درب ورودی شاهرخ روی زمین نشسته . رو به سمت گنبد. آهسته رفتم و پشت سرش نشستم. شانه هایش مرتب تکان می خورد. حال خوشی پیدا کرده بود.
✨خیره شده بود به گنبد و داشت با آقا حرف می زد. مرتب می گفت: خدا ، من بد کردم. من غلط کردم، اما می خوام توبه کنم. خدایا منو ببخش! یا #امام_رضا(ع) به دادم برس. من عمرم رو تباه کردم اشک از چشمان من هم جاری شد. شاهرخ یک ساعتی به همین حالت بود. توی حال خودش بود و با آقا حرف می زد. دو روز بعد برگشتیم تهران، شاهرخ در مشهد واقعاً توبه کرد. همه خلافکاری های گذشته را رها کرد.
🕊 ۱۷ آذر ۱۳۵۹ ﺩﺷت هاﯼ ﺷﻤﺎﻝ ﺁﺑﺎﺩﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺭﺍ ﺛﺒﺖ ﮐﺮﺩ. ﭘﺮﻭﺍﺯﯼ ﺑﺎ ﺟﺴﻢ ﻭ ﺟﺎﻥ. ﮐﺴﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻭ را ﻧﺪﯾﺪ ؛ ﺣﺘﯽ ﭘﯿﮑﺮﺵ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺸﺪ.
کانال ما ⬇
🔷sapp.ir/Ebrahim__hadi
eitaa.com/Ebrahimedelha_ir🔷
1_997831715.mp3
7.41M
❈═━🍃🦋🍃━═❈
هوامو داشتہ وقتے؛
خورده گره بہ ڪارم
دلم خوشہ ڪنارم
امام رضا رو دارم :)💞
#امام_رضا روحی فداه🏴
🎙 حاج امیر کرمانشاهی
❁═══┅┄
🕊 @Ebrahimedelha_ir🕊
❁═══┅┄
☘༻﷽༺☘
#سلام_امام_زمانم❣
ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما
می آیی و بدون صدا گریه می کنی
«گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»
در مشهد #امام_رضا گریه می کنی
حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصه های آل عبا گریه می کنی
🤲 اللّٰھـُــم ؏جـــِّل لِوَلـیڪَ الفــَرَجـْــ
●▬▬▬▬๑۩
🏴 @Ebrahimedelha_ir 🏴
۩๑▬▬▬▬●
┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھـــــیدانه
عنایت #امام_رضا(ع) به شهید حسن طهرانی مقدم
حسن می گفت: رفته بودیم روسیه یک موشک فوق پیشرفته ای را از روس ها تحویل بگیریم.
به افسر روسی گفتم: «فناوری ساخت این موشک را هم در اختیارمان بگذارید».
به من خندید و گفت: «این امکان ندارد. این تکنولوزی فقط در اختیار روسیه است». ولی بهش گفتم ما بالاخره این را می سازیم. باز هم خندید.
وقتی برگشتیم ایران، هر چه در توان داشتیم گذاشتیم؛ اما به در بسته خوردیم.
دست به دامن امام رضا (ع) شدم. سه روز در حرم برای پیدا کردن راهی، متوسل حضرتش شدم تا اینکه روز سوم در حرم طرحی در ذهنم جرقه زد. سریع آن را در دفتر نقاشی دخترم کشیدم. وقتی برگشتم عملیاتی اش کردیم. شد موشکی بهتر از موشک های روسی.
...............................
کانال های ما ⬇
💠 sapp.ir/Ebrahim__hadi
💠 eitaa.com/Ebrahimedelha_ir
💠 rubika.ir/Ebrahimedelha__ir
┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھـــــیدانه
تفحص شهدا با توسل به #امام_رضا (ع)
🌷اوایل سال ۱۳۷۲ در فکه مشغول تفحص بودیم. چند روزی بود هر چه بیشتر می گشتیم، شهیدی پیدا نمی کردیم. آن روز صبح، کسی که زیارت عاشورا می خواند به امام رضا (ع) متوسل شد و مصائب و کرامات ایشان را خواند. در میان روضه از امام رضا (ع) خواست که امروز دست ما را خالی برنگرداند.
هنگام غروب بود و ما مأیوس از پیدا کردن شهید. آخرین بیل ها هم به زمین منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی می خورد تا دست خالی به مقر برگردیم. تکه ای لباس شهید توجهمان را جلب کرد. بالاخره توسل به امام رضا (ع) جواب داده بود.
وقتی جیب های شهید را برای یافتن مدارک شناسایی می گشتیم، آیینه ای کوچک یافتیم که پشتش تمثال امام رضا (ع) نقش بسته بود. ناباورانه متوجه شدیم نامش هم سید رضاست از شهدای ورامین.
مادرش بدون اینکه از ماجرای توسل ما خبر داشته باشد، می گفت پسر من علاقه ارادت خاصی به امام رضا (ع) داشت.
..............................
کانال های ما ⬇
💠 sapp.ir/Ebrahim__hadi
💠 eitaa.com/Ebrahimedelha_ir
💠 rubika.ir/Ebrahimedelha__ir