سـلام بر ابراهیــم
┄┅═══✼☘🌹☘✼═══┅┄
#شهید_مرتضی_جاویدی
🌀«مرتضی» با زبان عربی با عراقی ها
حرف می زد و تکیه کلامش روی کلمه
«#اُشلو» بود که مخفف همان «ای شی لونک »
رنگ و روت چطوره؟ بود.
🗣او هر روز صبح به فاصله هفتاد ، هشتاد
متری عراقی ها ، روی خاکریز می ایستاد
و دست هایش را دور دهان حلقه می کرد
و برای عراقی ها سخنرانی می کرد :
🗯️ اُشلونک ، یا اخی ، صباح الخیر !
(یعنی رنگ و روت چطوره،
حال و روزت چطوره برادر صبحت بخیر)
🌤️ظهر دوباره همان آش و همان کاسه !
مرتضی دست بردار نبود و روز روشن
جلو چشم عراقی ها روی خاکریز می رفت
و برای دشمن کلاس عقیدتی می گذاشت.
📢گاهی هم از پشت بلندگو سوره واقعه
را می خواند. اما جواب عراقی ها توپ و
تفنگ بود این عمل مرتضی ترس و وحشت
در دل نیروهای دشمن انداخت به صورتی
که عراقی ها برای سرش جایزه گذاشتند .
و او معرف شد به «اُشلو» ...
🇮🇷 پس از پیروزی عملیات، اکثریت
فرماندهان و رزمندگان نزد حضرت امام
به تهران رفتند، و #سرلشکر_رضایی موضوع
را با حضرت امام در میان میگذارد. و حضرت
امام بر پیشانی این شهید بوسه میزند.
🌻#شهید_صیاد_شیرازی می گوید در تمام
دورانی که همراه رزمندگان و فرماندهان
دفاع مقدس خدمت حضرت امام می رسیم،
فقط یک بار دیدم که امام رزمنده ای را در
آغوش گرفت و پیشانی اش را بوسید،
و آن کسی نبود جز شهید مرتضی جاویدی
💢صیادشیرازی در یکی از سفرهایش به
شیراز، سراغ مزار مرتضی را میگیرد
تا میرسد به شهر فسا و بعد روستای جلیان.
از فاصلهی ۵۰ متری مزار، از ماشین پیاده
میشود. لباسش را مرتب میکند و با احترام
کامل نظامی با قدم آهسته به سمت مزار
میرود و آنجا دست راست را به گوشهی
کلاه نظامی میچسباند و فاتحه میخواند
🔸 و هر چه بچههای سپاه فسا که از
حضورش خبردار شده بودند از او میخواهند
ناهار را آنجا بماند، میگوید من در ماموریتم
و فقط به احترام مردی که امام به پیشانیاش
بوسه زد، به اینجا آمدهام و باید بروم.
🥀 سرانجام مرتضی جاویدی پس از مبارزات
و مجاهدات خستگی ناپذير در هفتم بهمن
ماه ۱۳۶۵ در #عمليات_کربلای_۵ به شهادت
رسیدند.
✨هـدیه نثـار ارواح طیبـه شـهدا
و امـام شـهدا #صلوات
💠═════️◇◈◇
🕊@Ebrahimedelha_ir🕊
◇◈◇═════💠