eitaa logo
سـلام بر ابراهیــم
1.5هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.3هزار ویدیو
9 فایل
یـه روزی می فهـمی دعوتـت بـه این کـانـال اتفاقـی نبوده و شهــ🌹ـدا دعوتـت کـردن. کانال ما در سـروش: https://splus.ir/Ebrahim__hadi کانال ما در روبیکا: https://rubika.ir/Ebrahimedelha__ir مسئول تبـادل: @sadatm57 انتقاد و پیشنهاد: @Bahareomid
مشاهده در ایتا
دانلود
࿐᪥✧🍃🌸🍃✧᪥࿐ ✨ارادت به از میان شهدای مدافع حرم، بسیاری بودند ڪه ارادات و علاقه قلبی به ابراهیم هادی داشتند. 🌷 همواره تصویر ابراهیم را در جیبش داشت، ڪتاب را خوانده بود و هر وقت از ڪنار تصویر او رد می شد سلام می ڪرد. 🌷 هرطور بود در راهیان نور به ڪانال ڪمیل می‌رفت و با ابراهیمش خلوت می‌ڪرد. 🌷 هرزمان یڪی از اساتید دانشگاه ڪه همرزم ابراهیم بود را میدید، از او می خواست چند جمله ای از ابراهیم بگوید. 🌷 ڪه دیگر احتیاج به توضیح ندارد. نام جهادیش را گذاشته بود: ابراهیم هادی ذوالفقاری 🌷 بیشتر ڪتابها را خوانده بود و در ڪنار مزار یادبودش عڪس یادگاری گرفت. 🌷 از عاشقان ابراهیم بود. روی برخی داستانهای آموزنده او تمرڪز خاصی داشت. 🌷 ڪه یڪی از مسئولین فاطمیون بود ایشان از جانبازان مدافع حرم بودند مرتضی نیز عاشق ابراهیم بود و مدتی بعد، به کاروان شهدا پیوست. ☘یاد شهدا با صلوات ❁═══┅┄ 🏴 @Ebrahimedelha_ir🏴 ❁═══┅┄
࿐᪥✧🕌✧᪥࿐ 🌷 🌀مدام با من صحبت می کرد و می گفت: مادر! اگر در این زمان، امام حسین علیه السلام بود و من برای یاری حضرت می خواستم بروم کربلا، شما اجازه می دادید؟ گفتم: صد تا مثل تو فدای سر امام حسین علیه السلام. 🔸 گفت: مادر! الان همان زمان است. دیدی چه طور به قبر حجر ابن عدی حمله کردند؟! اگر دست شون به قبر حضرت زینب سلام الله علیها برسد همین کار را می کنند. گفتم: پسرم می دانم ولی تو بمان و همین جا خدمت کن. ▫️گفت: نه مادر نمی توانم. این صحنه ها را که می بینم جگرم آتش می گیرد مادر! اگر من شهید شدم نگویید که اگر اینجا بود چیزیش نمی شد و چرا رفت و از این حر فها. این ها حرفهای شیطان است فقط به یاد مصائب حضرت زینب سلام الله علیها باشید. ❁═══┅┄ 💠 @Ebrahimedelha_ir💠 ❁═══┅┄
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄ 💌 🌷 💫 خیلی هوای فقرا را داشت. قسمت زیادی از حقوقش را به فقرا و مستمندان می داد. یک بار طلبی را که از محل کارش داشت را گرفت و ما گفتیم می خواهی باهاش چی کار کنی؟  گفت: می دهم به یکی از اقوام  که بره باهاش یک ماشین برای خودش بخره تا کار کند. بارها به دوستانش گفته بود که مدیونید اگر پول بخواهید و به من نگید. 💫 اگر سر کارش چیزی بهش می دادند با فقرای محل تقسیم می کرد و می گفت: مامان! تو اگه چیزی می خواهی بگو خودم برایت می گیرم.  🪴 یکی از زن های فامیل می گوید یک بار دیدم یک زن غریبه ای زیر عکس مهدی در میدان قیام نشسته و دارد گریه می کند. پرسیدم: شما این شهید را می شناسید ؟ گفت: این جوان چندین سال بود که به بچه های یتیم من کمک می کرد و احوال ما را جویا می شد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❁═══┅┄ 🕊 @Ebrahimedelha_ir 🕊 ❁═══┅┄