https://eitaa.com/joinchat/89980987C2902c8affa
❌لینک کانال محصولات نانو قرارگاه شهید ابراهیم هادی👇👇👇
🌹در ایتا🌹
سلام بر همه عزیزان
اسلامی هستم
امروز تا ظهر بر روی اکانت ادمین نانو هستم
تا مشکلات برخی از عزیزان که هنوز محصول دستشون نرسیده رو حل کنم
لطفا هر عزیزی هنوز محصول به دستش نرسیده سریعا به ادمین نانو پیام بده تا بنده رسیدگی کنم
ایدی ادمین 👈
@Nano_Kerem
❌❌❌اطلاعیه
جناب اسلامی امشب راس ساعت 22:15 دقیقه در پیج آقای علی زکریایی به نشانی (ali zakariaee 5@)
لایو خواهند داشت .
#سلام_بر_ابراهیم_1
#به_قلم_گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_20
يک روز مدير مدرسه راهنمائي پيش من آمد. با من صحبت کرد و گفت:
تو رو خدا، شما که برادرآقاي هادي هستيد با ايشان صحبت کنيد که برگردد
مدرسه! گفتم: مگه چي شده؟!
کمي مکث کرد و گفت: حقيقتش، آقا ابراهيم از جيب خودش پول ميداد
به يکي از شاگردها تا هر روز زنگ اول براي کلاس نان و پنير بگيرد!
آقاي هادي نظرش اين بود که اينها بچههاي منطقه محروم هســتند. اکثرًا
سر کالس گرسنه هستند. بچه گرسنه هم درس را نميفهمد.
مدير ادامه داد: من با آقاي هادي برخورد کردم. گفتم: نظم مدرسه ما را به
هم ريختي، در صورتي که هيچ مشکلي براي نظم مدرسه پيش نيامده بود. بعد
هم سر ايشان داد زدم و گفتم: ديگه حق نداري اينجا از اين کارها را بکني.
آقاي هادي از پيش ما رفت. بقيه ساعتهايش را در مدرسه ديگري پرکرد.
حالا همه بچهها و اوليا از من خواستند که ايشان را برگردانم.
همه از اخلاق و تدريس ايشان تعريف ميکنند. ايشان در همين مدت كم،
براي بسياري از دانش آموزان بيبضاعت و يتيم مدرسه، وسائل تهيه کرده بود
که حتي من هم خبر نداشتم.
با ابراهيم صحبت کردم. حرفهاي مدير مدرسه را به او گفتم. اما فايدهاي
نداشت. وقتش را جاي ديگري پر کرده بود.
ابراهيم در دبيرستان ابوريحان، نه تنها معلم ورزش، بلکه معلمي براي اخلاق و رفتار بچهها بود.
دانشآموزان هم که از پهلوانيها و قهرمانيهاي معلم خودشان شنيده بودند
شيفته او بودند.
درآن زمان كه اكثر بچههاي انقلابی به ظاهرشان اهميت نميدادند ابراهيم
با ظاهري آراسته وكت وشلوار به مدرسه ميآمد.
چهره زيبا و نوراني، کلامي گيرا و رفتاري صحيح، از او معلمي کامل ساخته بود.در کلاســداري بســيار قوي بود، به موقع مي َ خنديد. به موقع ج َذبه داشت.
زنگهاي تفريح را به حياط مدرسه ميآمد.
اکثر بچهها در كنارآقاي هادي جمع ميشدند. اولين نفر به مدرسه ميآمد و
آخرين نفر خارج ميشد و هميشه در اطرافش پر از دانشآموز بود.
در آن زمان که جريانات سياســي فعال شده بودند، ابراهيم بهترين محل را
براي خدمت به انقلاب انتخاب کرد.
فرامــوش نميكنم، تعــدادي از بچهها تحت تاثير گروههاي سياســي قرار
گرفته بودند. يك شب آنها را به مسجد دعوت كرد.
با حضور چند تن از دوســتان انقلابي و مســلط به مســائل، جلسه پرسش و
پاســخ راه انداخت. آن شب همه سؤالات بچهها جواب داده شد. وقتي جلسه
آن شب به پايان رسيد ساعت دو نيمه شب بود!
ســال تحصيلي 59-58 آقــاي هادي به عنوان دبير نمونه انتخاب شــد. هر
چندکه سال اول و آخر تدريس او بود.
اول مهر 59 حكم اســتخدامي ابراهيم برای منطقــه 12 آموزش و پرورش
تهران صادر شد، اما به خاطر شرايط جنگ ديگر نتوانست به سر كلاس برود.
درآن سال مشغوليتهاي ابراهيم بسيار زياد بود؛ تدريس در مدرسه، فعاليت
در کميته، ورزش باســتاني وكشتي، مســجد و مداحي در هيئت و حضور در
بســياري از برنامههاي انقلابي و...که براي انجام هر كدام از آنها به چند نفر
احتياج است
دبير ورزش
خاطرات شهيد رضا هوريار
ارديبهشت سال 1359 بود. دبير ورزش دبيرستان شهدا بودم. در كنار مدرسه
ما دبيرستان ابوريحان بود. ابراهيم هم آنجا معلم ورزش بود.
رفته بودم به ديدنش. كلي با هم صحبت كرديم. شيفته مرام و اخلاق ابراهيم شدم.
آخر وقت بود. گفت: تك به تك واليبال بزنيم!؟
خندهام گرفت. من با تيم ملي واليبال به مسابقات جهاني رفته بودم. خودم را
صاحب سبك ميدانستم.
حالا اين آقا ميخواد...! گفتم باشــه. توي دلم گفتم: ضعيف بازي ميكنم تا ضايع نشه!
سرويس اول را زد. آنقدر محكم بود كه نتوانستم بگيرم! دومي، سومي و...
رنگ چهرهام پريده بود.
جلوي دانشآموزان كم آوردم!
ضرب دست عجيبي داشت. گرفتن سرويسها واقعًا مشكل بود. دورتا دور
زمين را بچهها گرفته بودند.
نگاهي به من كرد. اين بار آهســته زد. امتيــاز اول را گرفتم. امتياز بعدي و
بعدي و... .
ميخواست ضايع نشم. عمدًا توپها را خراب ميكرد!
رســيدم به ابراهيم. بازي به دو شد و آبروی من حفظ شد! توپ را انداختم
كه سرويس بزند.
توپ را در دســتش گرفت. آمد بزند که صدائي آمد الله اكبر... ندای اذان
ظهر بود.
تــوپ را روي زمين گذاشــت. رو به قبله ايســتاد و بلندبلند اذان گفت. در
فضاي دبيرستان صدايش پيچيد.
بچهها رفتند. عدهاي براي وضو، عدهاي هم براي خانه.
او مشــغول نماز شــد. همانجا داخل حياط. بچهها پشت ســرش ايستادند.
جماعتي شد داخل حياط. همه به او اقتدا كرديم.
نماز كه تمام شــد برگشت به سمت من. دست داد و گفت: آقا رضا رقابت وقتي زيباست كه با رفاقت باشد.
#ادامه_دارد
╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗
@efshagari57
╚══••⚬⚖⚬••═╝
#سلام_بر_ابراهیم_1
#به_قلم_گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_21
نماز اول وقت
جمعي از دوستان شهيد
محور همه فعاليتهايش نماز بود. ابراهيم در ســخت ترين شرايط نمازش را اول وقت ميخواند. بيشــتر هم به جماعت و در مســجد. ديگران را هم به نمازجماعت دعوت ميکرد.
مصداق اين حديث بود كه اميرالمؤمنين علیه السلام ميفرمايند: هر که به مسجد
رفــت و آمد کند از مــوارد زير بهره ميگيرد: »برادري کــه در راه خدا با او رفاقت کند، علمي تــازه، رحمتي که در انتظارش بوده، پندي که از هلاکت
نجاتش دهد، سخني که موجب هدايتش شود و ترک گناه.
ابراهيــم حتــي قبل از انقــاب، نمازهاي صبح را در مســجد و به جماعت ميخواند.
رفتار او ما را به ياد جمله معروف شهيد رجائي ميانداخت؛ »به نماز نگوئيد
کار دارم ، به کار بگوئيد وقت نماز است.«
بهتريــن مثال آن، نمازجماعت در گود زورخانــه بود. وقتي كار ورزش به
اذان ميرسيد، ورزش را قطع ميکرد و نماز جماعت را بر پا مينمود.
بارها در مسير سفر، يا در جبهه، وقتي موقع اذان ميشد، ابراهيم اذان ميگفت و با توقف خودرو، همه را تشويق به نماز جماعت ميکرد.
صداي رساي ابراهيم و اذان زيباي او همه را مجذوب خود ميکرد.او مصداق اين کالم نوراني پيامبــر اعظم ص بود که ميفرمايند: »خداوند
وعده فرمــوده؛ مؤذن و فردي که وضو ميگيرد و در نماز جماعت مســجدشرکت ميکند، بدون حساب به بهشت ببرد.
ابراهيم در همان دوران با بيشتر بچههاي مساجد محل رفيق شده بود.
او از دوران جواني يک عبا براي خودش تهيه کرده بود و بيشــتر اوقات باعبا نماز ميخواند.
سال 1359 بود. برنامه بسيج تا نيمه شب ادامه يافت. دو ساعت مانده به اذان
صبح کار بچه ها تمام شد.
ابراهيم بچه ها را جمع کرد. از خاطرات كردستان تعريف ميکرد. خاطراتش
هم جالب بود هم خنده دار.
بچه هــا را تــا اذان بيدار نگه داشــت. بچه ها بعد از نمــاز جماعت صبح به
خانههايشان رفتند.
ابراهيم به مسئول بسيج گفت: اگر اين بچه ها، همان ساعت ميرفتند معلوم
نبود براي نماز بيدار ميشدند يا نه، شما يا کار بسيج را زود تمام کنيد يا بچه ها
را تا اذان صبح نگهداريدكه نمازشان قضا نشود.
ابراهيم روزها بسيار انسان شوخ و بذله گويي بود. خيلي هم عوامانه صحبت
ميکرد.
ً قبل از سحر بيدار بود و مشغول نماز شب ميشد. تلاش هم
اما شبها معمولا
ميکــرد اين کار مخفيانه صورت بگيرد. ابراهيم هر چه به اين اواخر نزديک
ميشد. بيداري سحرهايش طولانيتر بود. گويي ميدانست در احاديث نشانه
شيعه بودن را بيداري سحر و نماز شب معرفي کردهاند.او به خواندن دعاهاي كميل و ندبه وتوســل مقيد بود. دعاها و زيارتهاي
هر روز را بعد از نماز صبح ميخواند. هر روز يا زيارت عاشورا يا سلام آخر آن را ميخواند.
هميشــه آيه وجعلنــا را زمزمه ميكرد. يكبار گفتم: آقا ابــرام اين آيه براي محافظت در مقابل دشمن است، اينجا كه دشمن نيست!
ابراهيم نگاه معني داري كرد وگفت: دشــمني بزرگتر از شيطان هم وجود دارد!؟
يكبار حرف از نوجوانها واهميت به نماز بود. ابراهيم گفت: زماني كه پدرم
از دنيا رفت خيلي ناراحت بودم. شب اول، بعد از رفتن مهمانان به حالت قهر ُرد، در عالم رويا پدرم از خدا نماز نخواندم و خوابيدم. به محض اينكه خوابم به را ديدم!
درب خانه را باز كرد. مســتقيم و با عصبانيت به ســمت اتاق آمد. روبروي
من ايستاد. براي لحظاتي درست به چهره من خيره شد. همان لحظه از خواب
پريــدم. نگاه پدرم حرفهاي زيادي داشــت! هنوز نماز قضا نشــده بود. بلند
شدم، وضو گرفتم ونمازم را خواندم.
از ديگر مسائلي که او بسيار اهميت ميداد نمازجمعه بود. هر چند از زماني
که نمازجمعه شکل گرفت ابراهيم درکردستان و يا در جبهه ها بود.
ابراهيم هر زمان که در تهران حضور داشت در نمازجمعه شركت ميكرد.
ميگفت: شما نميدانيد نمازجمعه چقدر ثواب و برکات دارد.
امام صادق ص ميفرمايند: »قدمي نيســت که به سوي نمازجمعه برداشته شود، مگر اينکه خدا آتش را بر او حرام ميکند.
#ادامه_دارد
╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗
@efshagari57
╚══••⚬⚖⚬••═╝
4_5859392636598617791.mp3
8.74M
پادکست عید ولایت
کار جدید واحد تولید محتوای قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی
دوستان عزیزی که کمکها شون رو واریز میکنند لطفا شرط نگذارید که مثلا این برای قربانی یا این برای طبخ غذا یا بسته معیشتی
حساب و کتاب ما میریزه بهم لطفا فقط به نیت کمک به قرارگاه کمکها انجام بشه تا ما بتونیم تقسیم کنیم
گاها خرجهای مثل پول کرایه حمل بار و... هست که از همین مبالغ مجبوریم بدیم
باز هم تاکید میکنم
حتما حتما حتما کمک ها به نیت کمک به قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی باشه
من دست همه شما خیرین بزرگوار رو میبوسم
سلام علیکم
به زودی تحلیلی از انفجارات اخیر و اتفاقات آینده ارائه خواهیم داد
پس کانال مارا به دوستانتون معرفی کنید🌹
امروز آخرین روز شرکت در طرح غدیره
بعد از نماز مغرب هر پولی واریز بشه برای تولیدی های قرارگاه استفاده خواهد شد
اطلاعیه❌❌❌❌
لطفا هر عزیزی که کرم نانو سفارش داده ومحصول به دستش نرسیده یا هر مشکل دیگری سریعا به بنده پیغام بده
#کنفرانس
#آقای مهدی #اسلامی
🔳٩٩/۵/۱۶
✨بسم الله الرحمن الرحیم
✨افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
🍀عرض ادب و احترام دارم خدمت همه عزیزان
💥خیلی از عزیزان مراجعه کردن تا تحلیلی پیرامون بحث انفجارات اخیر در بیروت و امارات و... ارائه بدیم
‼️همه شما عزیزان اخبار و تصاویر و کلیپها انفجار اخیر بیروت رو دیدید
‼️تحلیلهای بسیاری هم پیرامون نقش داشتن اسرائیل و آمریکا ارائه شده
‼️اما نکته ای که این وسط مغفول مونده اهداف این عملیات بود
‼️با بررسی نوع عملکرد شبکه فرماسونری و ایلومناتی میشه به این نتیجه رسید که این شبکه و سازمان یهود در حال زدن برخی نقاط حساس و زیربنایی مردم جهان بالاخص غرب آسیا است
‼️با بررسی پروتکل های یهود میشه به این نتیجه رسید که ایجاد قحطی و حرج و مرج در دستور کار این شبکه قرار گرفته
‼️اما همانطور که خداوند همیشه دشمنان ما رو از احمقها آفریده، ورق به زودی برخواهد گشت
⭕️این رو در ادامه توضیح خواهم داد
‼️اما قبل از اون برنامه این شبکه رو برملا میکنیم
‼️یادتونه سال قبل بنده هشدار دادم که دشمن در حال برنامه ریزی برای زدن زیرساختهای منطقه است
🚨الان داره اون رو اجرا میکنه
🚨زدن منابع غذایی برای ایجاد قحطی بزرگ و فراگیر
🚨زدن زیر ساختهای آب و برق و گاز
🚨دقت کنید
انبار گندم لبنان رو زدن
آتش زدن ۲۰ انبار بزرگ گندم در نجف
زدن انبار بزرگ مواد غذایی در امارات
آتش سوزی بازار بزرگ غذای دام در عربستان
🚨اینها همه اتفاقیست؟
🚨اینها برای ایران هم این برنامه رو دارن
🚨نیروهای داخلیشون هم دارن گرا میدن
🚨نیروهای امنیتی باید مراقب زیرساختهای کشور باشند
🚨موساد برای برق کشور برنامه داره
باید حواسها رو جمع کرد
🚨وقتی عضو شورای شهر تهران داره علنا گرا میده که دشمن کجا رو بزنه باید این شخص یا دهنش گل گرفته بشه یا مشخص بشه عقبه حرفش از کجاست
🚨نیروهای امنیتی بدونن که دشمن رسیده به مرحله عملیات آشکار
🚨و انفجار بیروت سرآغاز عملیات آشکار شبکه فراماسونری بر علیه بشریته
🚨باید منتظر قحطی تصنعی اینها بود
🔴البته کور خونده چون ما نشون دادیم که بخواهیم بزنیم تو خونه خودشون میزنیمشون
و اما بعد...
1⃣ادامه دارد🔻🔻🔻
╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗
@efshagari57
╚══••⚬⚖⚬••═╝