eitaa logo
اقتصاد مردمی
86 دنبال‌کننده
113 عکس
51 ویدیو
3 فایل
ما به دنبال آشنایی با اقتصاد و نقدهای وارد بر آن به زبان ساده هستیم. شناسه ادمین @Z_Gh_naghibi
مشاهده در ایتا
دانلود
«یاحق» سؤال زیاد داشتم و نیازم به دانستن منو کلافه کرده بود. اقتصاد موضوع مورد علاقه من نبود؛ با مدرک کارشناسی و ارشد من مطابقت نداشت؛ اما با تمام زندگی من گره خورده بود. باید می دونستم کجای این پازل ایستادم. وقتی انتخابات مجلس و ریاست جمهوری می شد، نیاز داشتم بدونم کدوم طیف سیاسی، منافع طبقه متوسطُ تأمین می کنه؛ لذا شروع کردم به یادگیری. از محضر اساتید مختلف استفاده کردم؛ کارگاه های مختلفی شرکت کردم؛ کتاب و مقاله خوندم؛ دانستن طعم شیرینی برام داشت؛😇 وقتی می دیدم، هیچ طیف و گروهی نمی تونه با حرف های عوام فریبانه منو گول بزنه، حسم عالی بود؛ وقتی می تونستم نظرات کارشناسی رو تحلیل کنم، حالم خوب بود؛ تا اینکه تصمیم گرفتم کانال بزنم تا هم وطنانم هم از این دانسته ها سهمی داشته باشند؛ با زبان ساده مطلب تهیه کردم تا همه «لذتِ دانستنُ» بچشند؛ چرا که همیشه، «دانستن» چند پله بالاتر از «ندانستن» است. «زهرا غفارنقیبی» @EghtesadeMardomi
22.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨شکل گیری علم اقتصاد و به طور خاص «بازار آزاد» از کجاست؟ ✨ این علم چطور و از چه زمانی بر اقتصاد ایران سایه افکند؟ ✨آیا اقتصاد ایران، اسلامی و مبتنی بر آرمان ها و میثاق نامه قانون اساسی ست؟ لطفا نشر دهید🙏 @EghtesadeMardomi
در لوای تغییر، از بنیان زیر و رو می کنند. سزار آیرا، نویسنده آرژانتینی، ۲۰۰۱ @EghtesadeMardomi
«بیشتر کارهایی که طی سی سال گذشته در عرصه اقتصاد کلان صورت گرفته است، در بهترین حالت بی ثمر و در بدترین حالت زیان بخش بوده است.» Paul Robin Krugman پل کروگمن، برنده جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۰۸, سخنرانی در «مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن» LSE ۸ژوئن ۲۰۰۹ @EghtesadeMardomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت اول 1⃣ سه دقیقه با خانم نائومی کلاین نویسنده کتاب «دکترین شوک» @EghtesadeMardomi
«تثلیث مقدس اقتصاد» نائومی کلاین: همه این اشکال ظهور(نئولیبرالیسم، جهانی سازی، نومحافظه کاری، اقتصاد آزاد و...) در تعهد به «تثلیث خط مشی» مشترکند؛ ۱. حذف حوزه عمومی/ دولتی ۲. آزادی عمل کامل شرکت ها ۳. کاهش شدید هزینه خدمات رفاهی و اجتماعی دولت به حدی که از دولت جز اسکلتی باقی نماند. (دکترین شوک/۳۵) @EghtesadeMardomi
پروفسور درخشان نویسنده کتاب «فریب بزرگ» «مردود دانستن رویکرد مکانیکی و روش های ریاضیِ مرتبط با آن که در علم اقتصادِ معاصر رایج است، پیش نیاز اساسی است که بتوان تأثیر عوامل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در نظریه پردازی و تحلیل سیاست گذاری های اقتصادی را در نظر گرفت. ما بر این عقیده ایم که اتخاذ چنین موضع خردمندانه، سر آغاز کشف اقتصاد اسلامی است.» (فریب بزرگ، ص۴۵) @EghtesadeMardomi
پروفسور درخشان نویسنده کتاب «فریب بزرگ» چهار ویژگی به شرح ذیل که در علم اقتصاد جدید کاملا مغفول است، محور اصلی در طراحی سیاست های اقتصادیِ اسلامی را تشکیل می دهد. الف- در نظر گرفتن روابط متقابلی که بین ابعاد اقتصادی و غیر اقتصادی وجود دارد. ب- استقاده از سیستم ارزش ها و اصول اسلامی به مثابه معیار بهینگی برای به دست آوردن سیاست های بهینه اقتصادی. ج- اطمینان خاطر از سازگاری چنین سیاست های بهینه اقتصادی با سیاست های مشابه اجتماعی و سیاسی و فرهنگی. د- برخورداری (سیاست های اقتصادی) از توانمندی برای تقویت سیاست های غیراقتصادی و به عکس (فریب بزرگ، ص۴۵) @EghtesadeMardomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت دوم 2⃣ سه دقیقه با خانم نائومی کلاین نویسنده کتاب «دکترین شوک» @EghtesadeMardomi
شاید باورتان نشود اما این پرت و پلاها را پدر علم اقتصاد گفته و مسعود نیلی هم به همینها استناد میکند: آدام اسمیت میگوید: فرد ثروتمند بیشتر از شکمش نمیتواند بخورد و مواهب ثروتش به کارگرانی که برایش کار میکنند می‌رسد. اسمیت به این میگوید دست نامرئی که منجر به عدالت می‌شود! حالا هم به همین حرف استناد میکند و میگوید: آحاد جامعه وقتی در پی کسب منافع و مطلوبیت‌های خود هستند و تصمیمات اقتصادی را بر اساس خواسته‌ها و اهداف خود اتخاذ می‌کنند خودبه‌خود در مسیر ایجاد یک نظام اقتصادی کار آمد و بهینه گام بر می‌دارند. اسمیت در توضیح چگونگی این فرایند از اصطلاح دست نامریی (Invisible hand) استفاده می‌کند. وقتی فردی در پی کسب خواسته‌ها و اهداف خود عمل می‌کند دست نامریی موجود در نظام بازار آزاد و رقابتی باعث می‌شود منافع جمعی به بهترین صورت تحقق یابد و این تحقق منافع کل جامعه، به مراتب بیش از وقتی است که افراد آگاهانه در صدد منفعت رساندن به جامعه باشند. دست نامرئی در واقع یک نظریه فلسفی در باب چگونگی هماهنگی منافع فردی و منافع جمعی است... وضع امروز دنیا که نتیجه همین تفکر است را هم می بینیم. ده نفر به اندازه سه میلیارد نفر ثروت دارند و میلیاردها نفر زیر خط فقر زندگی میکنند 💠 @h_abasifar
سؤالی را از استاد درخشان بدین شرح پرسیدم که چنانچه بپذیریم علم اقتصاد متعارف چیزی جز اقتصاد علم نما نیست، آیا می توانید مثالی بزنید که کاشف از علم اقتصادی باشد که جنابعالی آن را واقعی می دانید. پاسخ ایشان به شرح ذیل است. «اگر ما علم اقتصاد متعارف را اقتصاد علم نما می دانیم، بدین سبب است که وجه اقتصادی را از حیات اجتماعی چند وجهی در عینیت به صورت مجرد یا انتزاعی جدا می کند و آن را فاقد مبانی ارزشی پنداشته و در کنار سایر علوم فیزیکی قرار می دهد و با روش های ریاضی به تحلیل مسائل اقتصادی و طراحی سیاست گذاری های اقتصادی می پردازد. در چنین وضعی کاربرد اقتصاد «علم نما» در تنظیم امور اقتصادی مسلمانان که باید بر مبنای ارزش های الهی باشد، کارایی خود را از دست خواهد داد. زیرا نه می تواند با معیارهای ارزش های اسلامی تأثیر سیاست های اقتصادی بر ابعاد سیاسی و فرهنگی و اجتماعی را بررسی کند و نه آنکه قادر است از ابتدا نقش عوامل سیاسی و فرهنگی و اجتماعی در طراحی سیاست های اقتصادی را مد نظر قرار دهد. مطالعات اقتصادی به شرطی علمی است که مجموعه تأثیر و تأثر پیش گفته، اساس تحلیل های اقتصادی باشد. متأسفانه تاکنون پیشرفت های چشمگیری در ساختن علم اقتصاد واقعی نداشته ایم. زیرا که نوعاً جامعه مدرسان و پژوهشگران و دانشجویان اقتصاد در کشور ما، همچون سایر کشورهای سرمایه داریِ لیبرال، سال هاست در چارچوب اقتصاد متعارف که تک بعدی است، زندانی اند و علاقه ای به رهایی از این زندان ندارند. ایشان علم اقتصاد را علمی می دانند همچون علوم مهندسی که فاقد مبانی ارزشی است و ربطی به نظام های اسلامی و غیر اسلامی ندارد. از دیدگاه اینجانب، نخستین گام اساسی برای شناخت اقتصاد اسلامی این است که ظهور ارزش های اسلامی در تعادل سیاست های اقتصادی با حوزه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را متجلی کنیم. تأکید مقام رهبری در ضرورت پیوست عدالت و پیوست فرهنگی برای هر سیاست اقتصادی نمونه بارزی از حرکت به سمت اقتصادی است که آن را اقتصاد اسلامی می نامیم که از دیدگاه اینجانب همان علم اقتصاد واقعی است. (فریب بزرگ، صفحه ۴۵/پاورقی) @EghtesadeMardomi
هدایت شده از رهام مدیا
📚 "در اقتصاد اسلامی به تمام خواسته‌های انسان توجه می‌شود نه فقط به خوراک و پوشاک و مسکن و نظایر آن؛ به خواسته‌های رقیق‌تر و لطیف‌تر هم توجه باید بشود." ✍️ شهید بهشتی ⚜️ رهام، رسانه اقتصاد مردمی 🎬 @raham_media
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
کتاب قدرت و پیشرفت روانه بازار نشر شد در این کتاب به مسائل روز اقتصاد ایران نظیر مدل مطلوب برای اقتصاد ما، نظام برنامه‌نویسی کشور، استقلال بانک مرکزی، ریشه‌های سقوط ارزش پول ملی، خصوصی‌سازی‌ها، الگوی مشارکت مردم در اقتصاد، نرخ ارز، رمزارزها، بورس، توافق راهبردی با چین، رابطه قدرت نظامی و پیشرفت اقتصادی، تغییر نظم جهانی، توافق پاریس، FATF و... پرداخته‌ام. از طریق لینک اختصاصی زیر، می‌توانید این کتاب را با ۱۱ درصد تخفیف خریداری کنید. https://bookroom.ir/fb/22616
«هر مصوبه ای که شما تصویب می کنید، هر لایحه ای که در دولت تنظیم می کنید، هر بخشنامه ای که خود شما در دستگاه خودتان صادر می کنید، یک پیوست عدالت باید داشته باشد. این روش، این کار، این دستور ضربه ای به عدالت نزند و طبقات مظلوم را پایمال نکند. این مراقبت باید همیشه وجود داشته باشد. « دیدار با اعضای دولت سیزدهم،۶/۶/ ۱۴۰۰» مقام معظم رهبری پروفسور درخشان: اگر تاکنون الگویی برای طراحی و اجرای پیوست های پیش گفته تدوین نشده است، دلیل این کاستی را نباید در قصور یا تقصیر مدیران ارشد دانست، بلکه ضروری است برای یافتن ریشه آن به ماهیت اقتصادِ علم نما مراجعه کرد که با هر پیوستی که ریشه در مبانی ارزشیِ اسلامی دارد در تعارض است. اقتصاد متعارف یا علم اقتصاد علم نما بر مبنای ماتریالیسم استوار است. ظهور این مبنا در روبنای اقتصادی مانند شبکه بانکی و بازار سرمایه و اصالت ربا و حاکمیت صاحبان قدرت اقتصادی در مدیریت بازارهای آزاد و رقابتی و جز اینها که همگی بر محور اصل تکاثر سرمایه شکل گرفته است، در سازگاری کامل با مبانی نظام های سیاسی و اجتماعی و فرهنگیِ کشورهایی است که تحت سلطه سرمایه داری لیبرال قرار دارند. در چنین وضعی نمی توان انتظار داشت که پیوست عدالت و پیوست های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی برای برنامه ها و سیاست گذاری های اقتصادی که مبنای ارزش های اسلامی بنا شود به تحقق برسد. حاصل آنکه از دیدگاه اینجانب علم اقتصادی که با پیوست عدالت و پیوست های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی«ذاتا» بیگانه باشد، همان اقتصاد علم نماست که متأسفانه بر دانشکده های اقتصاد حاکم شده است. (فریب بزرگ، ص۴۵) @EghtesadeMardomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت سوم 3⃣ سه دقیقه با خانم نائومی کلاین نویسنده کتاب «دکترین شوک» @EghtesadeMardomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ پرفسور استفان مارگلین (استاد تمام اقتصاد دانشگاه هاروراد) به مسعود نیلی! این چیزی که شما به آن علم می گویید ایدئولوژی "ایمان به بازار" است و... ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
1_7834588731.mp3
1.94M
حسین... حبیبی🥀 مشق نام لیلی دید مجنون را یکی صحرا نورد درمیان بادیه بنشسته فرد صفحه ای از ریگ و انگشتان قلم می نویسد نام لیلی دم به دم گفت ای مجنون شیدا چیست این می نویسی نامه بهر کیست این؟ گفت مشق نام لیلی می کنم خاطر خود را تسلی می کنم چون میسر نیست ما را کام او عشق بازی می کنم با نام او
به هر بهانه ای دلم تو را نگاه می کند برای سیر دیدنت اشک نثار می کند پلک سرشکین نظر به قاب عکس روبرو از دل سرد و خسته ام آه روانه می کند دست فلک از آن زمان خط فراق را کشید تیرِ کمان ابرویت قلب نشانه می کند ای همه عمرو هستی ام در خم و پیچ زلف تو حال منه خراب را وصل تو چاره می کند دلنوشته ای به یاد«تو»
چقدر این حدیث زیباست! ساعت هاست که مرا به خود مشغول ساخته است. با خود می اندیشم بنابر گفته امام علی (ع)، تسلیم کردن بخشی از اموال توسط ثروتمندان به فقرا و تهیدستان، نه تنها لطف نیست، بلکه حقی است بر دوش ثروتمندان. یعنی اگر چنین نکنند مصداق حرام خواری ست؛ اما چه می‌شود که در برابر چنین معارف بلندی، مکتبی سربر می آورد، که مالکیت خصوصی مطلق را حق انسان می داند. در صورتی که دیدگاه عدالت محور امام علی، نه مالکیت خصوصی را مطلق می داند، نه رقابت بی قید را مجاز می‌شمارد، بلکه بر حق فقرا در اموال اشخاص پافشاری میکند؛ و علاوه بر آنکه مالکیتِ آنچه سهم اوست را حق او می‌داند، اما آن را مطلق نمی‌شمارد. بلکه به دلیل بهره مندی از منابع و فرصت ها، ثروتمندان را موظف می‌داند تا مازاد احتیاج خود را به فقرا تقدیم کنند. در چنین شاکله و طرحی، آنکه به حقیقت صاحب مطلق است خداوند است نه بشر. حال چگونه می‌شود لیبرالیسم را که مالکیت خصوصی را مطلق می‌داند، مکتبی توحیدی دانست؛ یا اقتصاد کشور اسلامی که معتقد به مبانی توحیدی ست را با چنین مکتبی اداره کرد؟! ✍زینب عبداللهیان @EghtesadeMardomi
اختیارات ولیّ فقیه در نظام اقتصادی اسلام چیست؟ ‏‏امام خمینی علیه السلام: ‏‏ اسلام با مستمندان بیشتر آشنایی دارد تا با آن اشخاصی که ‏‏[‏‏ثروتمند‏‏]‏‏ هستند. آن‏‎ ‎‏اشخاص هم اموالشان همان طوری که گفتید، این اموالِ بسیار، مجتمعِ از راه مشروع‏‎ ‎‏نیست، اسلام این طور اموال را به رسمیت نمی شناسد. و در اسلام اموال، مشروع و‏‎ ‎‏محدود به حدودی است و زاید بر این معنا ما اگر فرض بکنیم که یک کسی اموالی هم‏‎ ‎‏دارد که خیر، اموالش هم مشروع است، لکن اموال طوری است که حاکم شرع، فقیه، ولیّ‏‎ ‎‏امر تشخیص داد که این به این قدر که هست نباید این قدر باشد، برای مصالح مسلمین او‏‎ ‎‏می تواند قبض کند و تصاحب کند. و یکی از چیزهایی که مترتّب بر ولایت فقیه است و‏‎ ‎‏مع الأسف این روشنفکرهای ما نمی فهمند که ولایت فقیه یعنی چه، یکیش هم تحدید‏‎ ‎‏این امور است. مالکیت را در عین حال که شارع مقدّس، محترم شمرده است، لکن‏‎ ‎‏ولیّ امر می تواند همین مالکیت محدودی که ببیند خلاف صلاح مسلمین و اسلام است،‏‎ ‎‏همین مالکیت مشروع را محدودش کند به یک حدّ معیّنی و با حکم فقیه از او ‏‎ ‎‏بشود صحیفه امام خمینی ج10 ص481- 13 آبان 1358 ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
🔹آن چیزی که روحانیون هرگز نباید از آن عدول کنند و نباید با تبلیغات دیگران از میدان به در روند، حمایت از محرومین و پا برهنه‌هاست؛ چرا که هر کسی از آن عدول کند از عدالت اجتماعی اسلام عدول کرده است| امام خمینی(ره) @syjebraily
🔻پاسخِ مسئله دکتر درخشان، معناست! ✍️محمدمهدی تهرانی 🔹"فریب بزرگ"، روایتگر همان مقطع تاریخی است که جونز درصدد برمی‌آید تا "آشفتگی علم اقتصاد" در عصر کلاسیک‌ها را با میدان دادن به ریاضیات و زیربخش‌سازی علاج کند. 🔹در عصر کلاسیک‌ها، اقتصاد و جامعه‌شناسی و تاریخ هم‌آغوش یکدیگرند. این هر سه همزمان در فهم پدیده اقتصادی حاضرند و فهمی عمیق فراچنگ می‌نهند. این درهم‌آمیختگی درست همان چیزی است که جونز آن را "آشفتگی" نام می‌نهد. 🔹با غلبه ریاضیات و فیزیک در آن سال‌هاست که اقتصاد نئوکلاسیک با منشی ریاضی‌وار متولد می‌شود. به هر حال باید علوم تخصصی شوند. نمی‌شود این همه در هم سخن گفت! 🔹با ریاضیاتی شدن اقتصاد اما فهم اقتصادی از واقعیت اقتصادی فاصله می‌گیرد. آن‌قدر که دکتر درخشان اقتصادِ علم‌نما را "فریب بزرگ" نام می‌نهد؛ چه آنکه پشت نقاب زیبای "اقتصاد علمی" چهره زشت سرمایه‌داری را پنهان می‌کند. 🔹به این ترتیب صورت مسئله‌ای که درخشان پیش می‌نهد در بیانی ساده روشن شد. با این همه اما پاسخ چیست؟ اگر اعداد به میان آمده‌اند، جای چه چیز را تنگ کرده‌اند و چه را بیرون انداخته‌اند؟ روی دیگر این سکه که درخشان بیش از همه وجه سلبی‌اش را روایت می‌کند، کجاست؟ 🔹به نظر می‌رسد آنچه راهش بسته شده، "معنا"ست و راه‌حل نیز بازگشت به معنا. مشکل در علم اقتصاد آن است که معنای کنش اقتصادی، معنای واقعیت اقتصادی و شبکه معنایی اقتصاد را آن‌گونه که بایست درنمی‌یابد. 🔹درخشان اصلِ انتزاعِ نئوکلاسیکی را می‌پذیرد اما نحوه انتزاع را به نقد می‌نشیند:"از دیدگاه ما روش صحیح انتزاع باید بتواند مجموعه‌ای از مفاهیم و روابط تعریف‌شده‌ای از جهان واقعیِ اقتصادی را چنان انتزاع کند که ویژگی روابط زیربنایی بین آن مجموعه و عناصر غیراقتصادی محفوظ بماند." 🔹اما چنین چیزی چگونه ممکن است؟ چگونه می‌توان این ویژگی را محفوظ نگه داشت؟ اگر از نکات روشی و بلایی که وبر بر سر ما آورده فعلا بگذریم، پاسخ باز هم در معناست. انتزاع، نباید معنا را خراب کند. 🔹به این ترتیب مسئله‌ای که درخشان به درستی پیش نهاد، پاسخ اصلی‌اش را بازمی‌یابد؛ پاسخی که در موطن جامعه‌شناسی قابل بسط است. @new_economic_sociology
«نسبت لیبرالیسم و آزادی» آزادی در لیبرالیسم مانند گوشتی است که به گربه داده شود؛ به طور ذاتی منجر به تبعیض و تنها تأمین‌کننده منافع اقلیت صاحب سرمایه است. لیبرالیسم با تقدیس بازار آزاد، بر این باور است که بدون دخالت دولت می‌توان فضایی آزاد برای رقابت ایجاد کرد. اما سوال اینجاست که چگونه می‌توان از رقابتی عادلانه سخن گفت و آزادی را در نظر گرفت، در حالی که برخی افراد یا شرکت‌ها با ثروت‌های انباشته و منابع وسیع آغاز به کار می‌کنند، اما دیگران حتی از ابتدایی‌ترین ابزارها و تسهیلات تولید بی بهره اند؟ چگونه می‌توان ادعا کرد که همه افراد، بدون توجه به نژاد، طبقه اجتماعی، سطح آموزش یا شانس، می‌توانند در این رقابت شرکت کنند؛ در حالی که ساختارهای اجتماعی و اقتصادی، فرصت‌های برابر را از بسیاری افراد می‌گیرند؟ در چنین شرایطی، که رقابت از همان آغاز ناعادلانه است، آیا انحصارگرایی برخی افراد موجب سلب آزادی از اکثریت مردم نمی‌شود؟ در بازاری که طرفداران لیبرالیسم آن را تقدیس می‌کنند، شرکت‌های بزرگ می‌توانند به راحتی با استفاده از منابع عظیم خود، رقبا را از میان بردارند یا مانع ورود دیگران شوند. به عنوان مثال، صنعت خرده‌فروشی آمازون با قیمت‌شکنی و سرمایه‌گذاری کلان، بسیاری از فروشگاه‌های کوچک را از بازار حذف کرده است. شرکت‌های کوچک حتی اگر بخواهند، نمی‌توانند با غولی مانند آمازون رقابت کنند. در این وضعیت و در شرایطی که دولت برنامه حمایتی برای شرکت های خرد ندارد، صاحبان سرمایه به قدری فربه می‌شوند که عملاً خود قوانین بازی را تعیین می‌کنند و جایی برای آزادی باقی نمی‌گذارند. در چنین "آزادی" تعریف‌شده، آزادی اقتصادی فقرا هیچ جایگاهی ندارد. هرچند که لیبرالیسم خود را به عنوان مدافع آزادی فردی معرفی می‌کند، در واقع این آزادی تنها به سلب آزادی از فقرا می‌انجامد. فقرا برای تأمین نیازهای اولیه خود مجبور به پذیرش شرایط ناعادلانه هستند و نمی‌توانند خطر کنند یا به دنبال فرصت‌های جدید باشند. اکنون چگونه می‌توان گفت که لیبرالیسم به دنبال آزادی است، در حالی که فقرا قادر به خروج از چرخه تأمین نیازهای اولیه خود نیستند؟ آزادی‌ای که در لیبرالیسم مطرح می‌شود نه تنها به بی‌عدالتی منتهی می‌شود، بلکه به دلیل نابرابری در نقطه آغاز رقابت و تأمین منابع تولید و به واسطه زیاده‌خواهی اقلیتی خاص، قوانین تحت سیاست‌های این اقلیت تعیین می‌شود. به دلیل سیاست مالکیت خصوصی و آزادی بازار، و نفوذ این اقلیت در دولت، عملاً هیچ قدرتی نمی‌تواند با آن‌ها مبارزه کند. ✍زینب عبداللهیان @EghtesadeMardomi
کتابی بسیار خواندنی درباره مسألۀ اساسی علم اقتصاد یعنی که متاسفانه گمشده برنامه درسی مرسوم در دانشگاه‌هاست. ارزشمندی مواهب، خدمات، کالاها، امکانات، نهادها، طبقات اجتماعی، فعالیتهای اقتصادی و بسیاری امور دیگر در دانش اقتصاد که مستلزم توصیه‌های سیاستی متفاوتی است همگی برخاسته از موضع شما درباره ماهیت، ابعاد و مصادیق ارزش است. خواندن این کتاب را به کسانی که دوست دارند عمیق‌تر اقتصاد را بفهمند اکیداً توصیه می‌کنم، ارزشش را دارد. فهرست کتاب مقدمه: ساختن در برابر ستاندن فصل اول: تاريخچه كوتاه ارزش فصل دوم: ارزش از ديد ناظر؛ مارژيناليستها فصل سوم: محاسبه ثروت ملل فصل چهارم: بخش مالى؛ هيولایی متولد مى‌شود فصل پنجم: ظهور سرمايه‌سالار كازينويى فصل ششم: مالى‌سازى اقتصاد واقعى فصل هفتم: استثمار ارزش از طريق اقتصاد نوآورى فصل هشتم: كم‌ارزش نشان‌دادن بخش عمومى فصل نهم: اقتصاد اميد نسخه الکترونیک کتاب را می‌توانید از اینجا دریافت کنید. 🆔 @DrSaeedi
❓تا حالا فکر کردید چقدر ساده و بی هیچ واکنش منطقی مردمی: 🔻دلار گران شد. 🔻لبنیات گران شد. 🔻طلا گران شد. 🔻خودرو گران شد. 🔻برق گران شد. 🔺بنزین گران خواهد شد. و ... 🔹این عادی سازی صرفا به کشور ما محدود نمی‌شود در بسیاری از نقاط جهان با روش دکترین شوک کاری می‌کند تا این گرانی ها عادی سازی شود. ❓اما چگونه؟ 🔸 می‌گوید برای اینکار باید با یک شوک حواس و توجه مردم مختل شود،گاهی این شوک جنگ و بلایای طبیعی است گاهی هم یک شوک برساخت است مثلا با بهانه کمبود مازوت،برق را قطع می‌کنند تا اضطراب و زیان به مردم وارد شود بعد از مدتی مردم بین گرانی و قطعی برق به گرانی راضی میشوند. 🍞🥖نمونه ضرر نانوا https://virasty.com/ah_sharifi/1733000694860993851