#خاطره_رهبر_معظم_انقلاب_اسلامی؛
#از_شهید_محراب
🌷من آقای صدوقی [شهيد محراب آيت الله صدوقى] را یک شخصیتی یافتم که در بین روحانیون انصافاً کم نظیر بود؛ یک فرد عجیبی بود. یک وقتی، ایشان تازه از بیمارستان ترخیص شده و چشمشان را هم عمل کرده بودند، بیماری قلب هم داشتند؛ و به خاطر این بیماری، ده، بیست روز در بیمارستان زیر نظر دکتر بودند.
🌷وقتی مرخص شدند، به من گفتند: من می خواهم بروم جبهه! من از ایشان خواهش کردم که جبهه نروند. دیدم اصرار دارند بروند. گفتم: پس جنوب نروید، جنوب گرم است؛ بروید غرب. ایشان گفت: حالا ببینیم. بعد هم بدون اینکه اهمیتی به گرمی هوا بدهند، باچشم عمل کرده ى ناراحت، رفته بودند جنوب.
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا
#ناصر_کاوه
منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنهای
🌹۱۱ تیر سالروز شهادت آیت الله صدوقی چهارمین شهید محراب به دست منافقین🌹
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
https://eitaa.com/EhssanAbedinpoor
✳️ دردناک ترین صحنه ای که فرمانده تیم غواصی نجات ایرباس_655 با آن مواجه شد!
✈️یادم است که موقعی که داشتیم قطعات بزرگتر هواپیما را بالا میکشیدیم، به یک قطعهای برخوردیم که هنوز سه تا صندلی به آن وصل بود. وزن زیادی هم داشت. من و یکی از همکارانم این را بالا میکشیدیم. همینطور که داشتیم در عمق آب بالا میآمدیم من به همکارم گفتم که من می چرخم به سمت داخلی این قطعه هواپیما ، تو از آن طرف هوای من را داشته باش. اما همین که سمت صندلیها چرخیدم، دیدم یک مادری هنوز روی صندلی نشسته و دختر بچهای حدودا سه ساله را درآغوش گرفته ... صحنه شدیدا متاثرکنندهای بود. این زن تا آخرین لحظه، بچهاش را ول نکرده بود و طوری شده بود که بعد از مرگشان هم، دستهایش دور این بچه قفل شده بودند و حتی داخل آب هم بچه از مادرش جدا نشده بود. بعد چون کمربندش را هم باز نکردهبود، از صندلی هواپیما جدا نشده بود و با همان صندلی رفته بود زیرآب. که من اینها را آوردم بالا و تحویل دادم و فکرمیکنم این تلخترین صحنهای بود که دیدم.
#کتاب_خاطرات_دردناک #ناصر_کاوه
راوی: سرهنگ منصور قاسمی
https://eitaa.com/EhssanAbedinpoor