احیاء نسل مهدوی
💫🏴💫🏴💫🏴 🏴💫🏴💫🏴 💫🏴💫🏴 🏴💫🏴 💫🏴 #قسمت_یک 💚 آزادشده ی #امام_حسین علیهالسلام 🌱"#حاجرسولدادخواهخیابانی"
💫🏴💫🏴💫🏴
🏴💫🏴💫🏴
💫🏴💫🏴
🏴💫🏴
💫🏴
#قسمت_دو
🥀#روضه#حضرتزینب سلاماللهعلیه🥀
▪️در یکی از مجالس #حاجحمیدطاحباز در حین #مداحی شروع به خواندن اشعاری در مورد #حضرتزینب سلاماللهعلیه کرد.
🥀تا به اینجا رسید که زبان حال #حضرتزینب سلاماللهعلیه است که میفرمایند:
" تا من از خیمه گاه به قتلگاه برسم به اندازه یک عمر از عمرم کم شد "
این اشعار بر روی #حاجرسول تاثیر زیادی گذاشت تا به آنجا که یک دفعه #حاجرسول طاقت نیاورد و بغضش ترکید و با گریه و زاری شروع کرد و گفت :
عجب شعری عجب شعری گفته است این شعر را شاعر نگفته بلکه #روحالقدس در دهان این #شاعر گذاشته !
راست میگوید:
" وقتی #حضرتزینب سلاماللهعلیه از #خیمهگاه بیرون میآمد همه موهای سرش مشکی بود ولی زمانی که به #قتلگاه رسید همه موهای سرش سفید شده بود..."
#حاج رسول مثل دیوانه ها شده بود و به شدت گریه میکرد و خود را میزد بگونه ای که ما آن روز تا ساعت ۳ بعد از ظهر فقط #گریه می کردیم و بعد از آن زمانی که پای سفره #ناهار نشسته بودیم #حاجرسول هنوز #گریه میکرد و آن روز #نهار را با #گریه و #اشک خوردیم.
📚رسول ترک،ص۵۳
💫🏴💫🏴💫🏴💫🏴
در ثواب نشر مطالب، کانال ما را همراهی کنید.
#رسول_ترک
#داستان #حکایت
کانال احیاء نسل مهدوی👇
@Ehyae_nasle_mahdavi
💚انتشار با ذکر منبع
احیاء نسل مهدوی
💫🏴💫🏴💫🏴 🏴💫🏴💫🏴 💫🏴💫🏴 🏴💫🏴 💫🏴 #قسمت_دو 🥀#روضه#حضرتزینب سلاماللهعلیه🥀 ▪️در یکی از مجالس #حاجحمیدطا
💫🏴💫🏴💫🏴
🏴💫🏴💫🏴
💫🏴💫🏴
🏴💫🏴
💫🏴
#قسمت_سه
🍂🍁#رسولترک و افسر رژیم🍁🍂
🖤در روز #تاسوعا یکی از افسرهای عالی رتبه #رژیم #طاغوتی با لباس #نظامی به #بازار آمده بود تا ناظر #عزاداری ها باشد.
#رسولترک نگاهی به آن #افسر انداخت و آرام آرام به سوی او حرکت کرد و در همان حال که #گریه می کرد و حال و هوای روزهای #تاسوعا و #عاشورا را داشت به آن #افسر می گوید:
شما #نظامی هستید و بهتر از هر شخص دیگری این #اشعار را درک می کنید پس شروع به خواندن اشعار ترکی کرد که ترجمه این اشعار به این صورت است:
🥀 اگر در یک #جنگ و #نزاعی هزاران نفر از #افسران کارآزموده و #متخصص هم که وجود داشته باشند،
باز هم از رسمها و قانونهای #جنگ است که نگاههای همهی دستهها و لشگرها به #علمدار است.
🥀اگر یک #سربازی در #جنگ بر زمین بیفتد دیگر هیچ کس با #نعش و #جنازه او کاری ندارد، ولی اگر یک #صاحبمنصب و #علمداری از #اسب بر زمین بیفتد جنازه او را نیز رها نخواهند کرد و بر سرش می ریزند و تکه تکه اش می کنند.
✨#خدا میداند که #رسولترک چگونه این #اشعار را خواند که ناگاه همه کسانی که در آنجا حضور داشتند، مشاهده کردند که آن #افسر به یک بار بغضش ترکید و به شدت به #گریه افتاد،
او به اندازهای #منقلب شد که از روی ناراحتی در حالی که سیلی از #اشک از چشم هایش سرازیر بود، کلاه #نظامیاش را از سر برداشت و محکم بر زمین کوبید...!
📚رسول ترک،ص۴۲
💫🏴💫🏴💫🏴💫🏴
🌸در ثواب نشر مطالب، کانال ما را همراهی کنید. 🌸
#رسول_ترک
#داستان #حکایت
#محرم
#تولیدی
کانال احیاء نسل مهدوی👇
@Ehyae_nasle_mahdavi
💚انتشار با ذکر منبع
احیاء نسل مهدوی
💫🏴💫🏴💫🏴 🏴💫🏴💫🏴 💫🏴💫🏴 🏴💫🏴 💫🏴 #قسمت_سه 🍂🍁#رسولترک و افسر رژیم🍁🍂 🖤در روز #تاسوعا یکی از افسرهای عالی رت
💫🏴💫🏴💫🏴
🏴💫🏴💫🏴
💫🏴💫🏴
🏴💫🏴
💫🏴
#قسمت_چهار
🚩🏴#رسولترک و حرکت هیئت🏴🚩
🚫در یکی از سال ها #رژیم_طاغوت تصمیم گرفت تا از حرکت دسته ها و #هیئت های #عزاداری در سالروز #شهادت #حضرت_موسی_بن_جعفر علیهالسلام جلوگیری کند،
آن روز یکی از #سرهنگ های شهربانی که یکی از مسئولین بلند پایه بود، خودش به #بازار آمده بود و با قلدری میخواست جلوی #هیئتها را بگیرد و #هیئت ها را متفرق کند.
او آدمی #ورزیده و #قوی هیکل بود این خبر در بین #دسته ها و #هیئت ها پیچید.
#رسولترک با آن که همیشه در انتهای #هیئت ها حرکت می کرد آن روز برعکس در جلوی اولین #دسته ایستاد و #گریه کنان به پیش میرفت....
تا به #سرهنگ رسیدند، #رسول_ترک تا نگاهش به آن #سرهنگ افتاد با یک سوز و حال خاصی و با همان #لهجه غلیظ #ترکی گفت:
جناب #سرهنگ آمدهاید *بازار خوش آمدید!
ما داریم میرویم جنازه #حضرتموسیبنجعفر علیهالسلام را از #زمین برداریم......جناب #سرهنگ شاید #غلام ها و #سربازهای #هارون نگذارند ما جنازه را برداریم!!!!! #خواهش میکنم شما هم بیایید به ما کمک کنید ما جنازه را برداریم!
فضای #بازار را #سکوت گرفته بود و همه حاضران خیره نگاه میکردند که یک دفعه سکوت شکسته شد و آن #سرهنگ که به شدت تحت تاثیر حالتها و حرف های #حاجرسول واقع شده بود شروع به *گریه کردن نمود، او در حالی که نمی توانست جلوی #گریه اش را بگیرد دستمالش را از جیبش در آورد و بر صورتش گذاشت و آن روز بدون هیچ مزاحمتی دسته های #عزاداری به راهشان ادامه دادند.
📚رسول ترک،ص ۴۵
💫🏴💫🏴💫🏴💫🏴
در ثواب نشر مطالب، کانال ما را همراهی کنید. 💚
#رسول_ترک
#داستان #حکایت
#محرم
#تولیدی
کانال احیاء نسل مهدوی👇
@Ehyae_nasle_mahdavi
💚انتشار با ذکر منبع
احیاء نسل مهدوی
💫🏴💫🏴💫🏴 🏴💫🏴💫🏴 💫🏴💫🏴 🏴💫🏴 💫🏴 #قسمت_پنج 🍃دعوت #حضرتزهرا سلاماللهعلیها🍃 💠مرحوم #حاجشیخرضاسراج در ی
💫🏴💫🏴💫🏴
🏴💫🏴💫🏴
💫🏴💫🏴
🏴💫🏴
💫🏴
#قسمت_شش
🍁🍂 جلسه ی #روزجمعه 🍂🍁
🔸#حاجمحمدسنقری تعریف میکرد:
با #حاجرسول در صبح های #جمعه به جلسه #روضه و #عزای #امامحسین علیهالسلام می رفتیم.
به طور معمول جلسهها از ساعت ۵ #صبح شروع می شد، بعضی مواقع تا ساعت ۱۲ #ظهر طول میکشید و ما در کنار #حاجرسول یکسره #گریه میکردیم.
#گریه ها و گریه انداختن های پی در پی و یکسره #حاجرسول گاهی ۷ ، ۸ ساعت طول میکشید و تازه گاهی آن #گریه ها تمام شدنی نبود و بعضی مواقع واقعاً ما را به زور از #مجلس بیرون می کردند
📚 رسول ترک، صفحه ۵۸
💫🏴💫🏴💫🏴💫🏴
🌸در ثواب نشر مطالب، کانال ما را همراهی کنید. 🌸
#رسول_ترک
#داستان #حکایت
#محرم
#تولیدی
کانال احیاء نسل مهدوی👇
@Ehyae_nasle_mahdavi
🖤انتشار با ذکر منبع
احیاء نسل مهدوی
💫🏴💫🏴💫🏴 🏴💫🏴💫🏴 💫🏴💫🏴 🏴💫🏴 💫🏴 #قسمت_شش 🍁🍂 جلسه ی #روزجمعه 🍂🍁 🔸#حاجمحمدسنقری تعریف میکرد: با #حاجرسول
💫🏴💫🏴💫🏴
🏴💫🏴💫🏴
💫🏴💫🏴
🏴💫🏴
💫🏴
#قسمت_هفت
🍁🍂 #نمازخواندن #رسولترک 🍂🍁
🌟یکی از ویژگی های #رسولترک این بود که از هر #مسجدی که رد می شد اگر در #مسجد باز بود فوری به داخل آن #مسجد می رفت و دو رکعت #نماز #تحیت می خواند.
🔸همچنین به هر خانهای هم که وارد می شد در صورت امکان در ابتدا دو رکعت #نماز می خواند.
💫#رسول_ترک می گفت:
" در #روزقیامت همه این #مسجدها و مکانها #شهادت خواهند داد که من در آنجا #نماز خوانده ام."
🔺یکی از دوستان #رسول می گفت:
در ابتدای سالهایی که با او #رفیق بودم وقتی او از من می خواست تا با او به #مسجد بروم به او می گفتم: نه!
💫گفت: چرا ؟!
🔺گفتم: من خجالت می کشم با تو #مسجد بروم! مرد حسابی چرا مثل بقیه مردم یک جا نمی ایستی نمازت را بخوانی و هی جایت را عوض می کنی؟!
💫#حاجرسول با یک حالت خاصی جواب داد:
" حق با توست اما تو خبر نداری که در این شهر جای گناهی نبوده که من در آنجا پا نگذاشته باشم و حالا هم در عوض آن باید در همه این #مسجد ها و مکان های مقدس #نماز بخوانم تا ان شاءالله آن #کثافات با #نماز از بین بروند.
🌟در سفر #کربلا همسفرانش می گویند:
او در دوحالت بود،
👈 یا او در حال #گریه کردن،
👈 یا در حال #نماز خواندن بود.
📚رسول ترک،ص۶۴
💫🏴💫🏴💫🏴
🌸در ثواب نشر مطالب، کانال ما را همراهی کنید. 🌸
#رسول_ترک
#داستان #حکایت
#محرم
#تولیدی
کانال احیاء نسل مهدوی👇
@Ehyae_nasle_mahdavi
🔺انتشار با ذکر منبع
احیاء نسل مهدوی
💫🏴💫🏴💫🏴 🏴💫🏴💫🏴 💫🏴💫🏴 🏴💫🏴 💫🏴 #قسمت_هفت 🍁🍂 #نمازخواندن #رسولترک 🍂🍁 🌟یکی از ویژگی های #رسولترک این بو
💫🏴💫🏴💫🏴
🏴💫🏴💫🏴
💫🏴💫🏴
🏴💫🏴
💫🏴
#قسمت_هشت
🍁🍂 #رفیق قدیمی 🍂🍁
🌟در یکی از جلسات در #کربلا یکی از دوستان قدیمی #حاجرسول او را می بیند و می شناسد و بعد از تمام شدن مجلس با تعجب از حال و هوای #حاجرسول خود را با عجله به او می رساند و خودش را معرفی میکند و خاطرات روزهای #جاهلی و #معصیت که با هم گذرانده بودند را یادآوری می کند و با #تمسخر می گوید:
😏من که نمیتوانم باور کنم تو به این اندازه در باطن عوض شده باشی و به کلی همه لذتهای دنیایی را رها کرده باشی...؟!
💫#حاجرسول با #مهربانی حرفهای او را گوش می کند و با کشیدن آهی از دل، میگوید:
من همیشه به یاد همه آنهایی که با آنها نان و نمکی خوردهام هستم و برای آنها #دعا و #طلب خیر می کنم ولی الان برای تو دعای خاصی می کنم🤲🏼،
" از خدا می خواهم که حداقل یک هزارم از حالی را که به من عنایت کرده به تو بچشاند تا بفهمی که من در چه دنیا و عالمی زندگی می کنم...! "
وقتی #حاجرسول برای آن رفیق دیرینه اش دعا می کند بیشتر از چند روز نمیگذرد که من خودم با چشمهای خودم دیدم که دعای #حاج_رسول درباره ایشان مستجاب شد و اهل #گریه و #اشک شد!
ایشان از دوستان و رفقای نزدیک #حاجرسول شد اما این بار برای #گریستن و نالیدن و #سوختن.
😭بسیار اهل گریه و سوز و اشک شده بود و با پاکی و #تقوا و با #عشق و ارادت به آقا #اباعبداللهالحسین علیهالسلام از #دنیا رفت و این چنین به #ولایت وصل گردید.
📚رسول ترک،صفحه ۷۲
💫🏴💫🏴💫🏴
🌸در ثواب نشر مطالب، کانال ما را همراهی کنید. 🌸
#رسول_ترک
#داستان #حکایت
#محرم #صفر
#تولیدی
کانال احیاء نسل مهدوی👇
@Ehyae_nasle_mahdavi
🔺انتشار با ذکر منبع