eitaa logo
در محضر قرآن کریم
70 دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
21.4هزار ویدیو
78 فایل
قرآن کریم ، کتاب زندگی است . زندگی دنیا و آخرت. زبان قرآن را بیاموزیم تا زندگی بهتری داشته باشیم . قرآن جهت دهنده بشریت است . قرآن ثقل اکبر است .و عترت رسول الله ص. ثقل اصغر است .
مشاهده در ایتا
دانلود
استاد شیخ حسین انصاریان ✍من یک‌وقتی در شب چهاردهم ماه مبارک رمضان از منبر پایین آمدم و نشستم، جوانی در چهل‌سال قبل، یعنی زمان طاغوتیان، خیلی قیافهٔ ژیگول، پیراهن آستین‌کوتاه و مو و روی آن‌چنانی آمد و روبروی من نشست؛ مثل اینکه اولین بارش بود در جلسهٔ اهل‌بیت می‌آمد، از من پرسید: این حرف‌هایی که زدی، برای چه‌کسی بود؟ گفتم: برای دو نفر: پروردگار و اهل‌بیت. گفت: فقط برای این دوتا بود؟ گفتم: بله! گفت: من قبول کردم، اما حالا ببینم اگر توبه کنم، توبهٔ من قبول می‌شود؟ گفتم: حتماً قبول می‌شود و همین امشب هم قبول می‌شود، امیرالمؤمنین می‌فرمایند: «التوبه ندم»، توبه یعنی پشیمانی واقعی از جادهٔ خلافی که داری می‌روی. گفت: باشد، من توبه می‌کنم. من فکر کردم حرفش تمام شد، چون سؤال هم نباید می‌کردم که گناهت چیست، اما خودش یک‌دفعه گفت: من در بدترین خیابان آن روز تهران که پر از سینما و کاباره بود، در لاله‌زار زنانه‌دوز هستم و زیباترین لباس‌های زنانه را می‌دوزم. خانم‌ها یکبار یا دوبار می‌آیند و خود من باید لباس را به بدنشان پرو بکنم، خب دستم به بدنشان می‌رسد و لمس می‌کنم. گفتم: آن هم بخشیده است، همین امشب هم بخشیده است. گفت: من هم همین امشب این کارم را به کل قطع می‌کنم. البته من ایشان را دیگر ندیدم، تا اینکه در سال 63 در خیابان ارم قم داشتم پیاده می‌رفتم که دیدم کسی از آن‌طرف خیابان، من را با اسم صدا کرد و من ایستادم، می‌خواستم به آن‌طرف خیابان بروم، اجازه نداد و گفت: من الآن می‌آیم. جلو آمد، یک چهرهٔ ملکوتی و آثار سجده به پیشانی، گفت: من را می‌شناسی؟ گفتم: نه! هیچ‌جا من را ندیده‌ای؟ نه! گفت: من همان زنانه‌دوزی هستم که در شب چهاردهم ماه رمضان از تو پرسیدم که حرف‌ها برای کیست؟ توبه کردم، آمدم درس خواندم و الآن هم درس خارج می‌خوانم، نمره‌هایم هم همه بالاست، پیش‌نماز یک مسجدی هستم که دویست‌تا جوان در آنجا هستند، چهل‌تایشان هم رفته‌اند و شهید شدند و بقیه هم از محبین خاص ائمه هستند.