12.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 دقیقا یک سال تمام هست که منتظر بودم که یک روز مانده به پایان سال برسه و این کلیپ چهار دقیقه ای رو از جهت تبریک سال نو و به عنوان بهترین تلنگر معنوی تاریخ معاصر ارسال کنم.
🔸 اصراری نیست که این کلیپ رو حتما به همراه لینک کانال برا دیگران ارسال کنید، اما بدون درج لینک کانال هم که شده، لطفاً حتما برای هر کسی که آینده معنویش براتون مهم هست ارسال کنید. کلیپی که باید ده ها بار اون رو دید و به محتواش توجه کرد!
💐 سال نو بر شما و خانواده محترم مبارک. چهار دقیقه پایانی مستند هشت قسمتی «آقا مرتضی»
#روایت_فتح_عضو_شوید 👇
@ravayatefathavini
🔷 چه خوب شد که نیومدی حاج احمد!
✍ «علی جهانبخش»
🔸من: سلام حاج احمد، شنیدم می خوای برگردی؟
حاجی: «آره به لطف خدا» من: «الحمدلله، چه خوبه که قراره افقی و شهید بیای، شاید اگه عمودی و سالم بر می گشتی، به محض ورود تو فرودگاهی که به اسم خود امام خمینی هم هست صحنه های از بی عفتی رو می دیدی و اون موقع مثل خیلی از دوستای دیگت آرزوی رفتن می کردی!» حاجی: «مگه چی شده علی؟» من: «هیچی حاجی، درسته که دشمن فشار زیادی آورده اما مسئولای رده بالای مملکت هم باید بشینن و یه برنامه ریزی درست و حسابی کنن که واقعا راهگشا باشه، البته حتما برنامه ای هم دارن و به زودی اعلام می کنن، نگران نباش.» حاجی: «من که متوجه نشدم، بیشتر برام توضیح بده، چی شده؟» من: «حاجی بیش از این نمیشه حرفشو زد، الان شما رو هم به تندروی متهم می کنن!» حاجی: «این مسأله رو خیلی زود سر و سامون بدید و نزارید بقیه شهدا متوجه بشن که خیلی ازتون ناراحت میشن!» من: «چشم حاجی، اصلا الان متن گفتگومون رو منتشر می کنم.»
🔸حاجی: «باشه منتشر کن. راستی، رفقای من کو، اون کسایی که از اول مفقودیت من منتظرم بودن کجان؟» من: «وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا، حاجی همه شهید شدن، مهدی باکری رفت اما بر نگشت! حاج همت هم بی سر رفت اما تا روزی که شهید شد همش ناراحت بود که چرا اون روز تو سوریه وقتی که اصرار کرد که جای تو بره و شما قبول نکردی جلوت کوتاه اومده!
🔸حاجی: «چرا این اواخر کسی از ما و راهمون حرفی نزد؟» من: «مرتضی آوینی هم پر کشید حاجی، به آرزوش رسید و علمو داد دست حاج نادر طالب زاده و حاج نادر هم پارسال اومد پیش خودتون! نگران نباش حاجی، فرمان جهاد تبیین صادر شده!»
🔸حاجی: «حداقل دوس داشتم حاج قاسم خبر شهادتم رو به مادرم بده، کجاست، چرا نیومده؟» من: «حاجی اون که موندنی نبود، عشق شما و همت و احمد کاظمی ذوبش کرد. مثل خودت تو غربت شهید شد، همه خواب بودیم که رفت. حاجی: «الحمدلله که عاقبت به خیر شد. اومد پیش امام حسین (ع)»
🔸حاجی: «راه ما چی به سرش اومد؟ راه آزادی قدس رو میگم؟» من: «نگران نباش حاجی، تو این مدتی که نبودی شاید تو خیلی چیزا کم کاری شد اما تو راه شما غیر از پرکاری هیچی ندیدیم! حاج قاسم که نمک تو چشمام می ریخت تا شب تو سوریه خوابش نبره، حججی بی سر شد، مصطفی صدرزاده با جعل سند و پاسپورت افغانی هم که بود خودشو به صهیونیستا رسوند، پیکر بچه های مازندران تو خانطومان موند، همه خاورمیانه پر شده از بچههای حزب الله، زینبیون، فاطمیون، حیدریون، حشد الشعبی و برادران فلسطینی و یمنی، پری شبم که میلاد حیدری و مقداد مهقانی رو اسرائیل همون جایی که اسیر شدی شهید کرد، یعنی می خوام بگم خیالت راحت که سنگرت پر از سربازه.» حاجی: «زودتر کار این غده سرطانی رو تموم کنید.» من: «فکر همه جاش شده حاجی، چند سال پیش آقا گفت کمتر از ۲۵ سال دیگه کارش تمومه، دیروز هم که سپاه بیانه داد و گفت انتقام سختی میگیریم. از این گذشته، شدیم یه بازیگر جهانی، یادته تو جنگ با صدام، حتی سیم خاردار هم بهمون نمیدادن؟ الان داریم با پهبادها و موشک هامون در مقابل همه دنیا مقاومت میکنیم.
حاجی: «باورم نمیشه، الحمدلله که خون بچه ها هدر نرفت، پس پیروزی نزدیکه ان شاالله
🔸حاجی: «علی اما به خاطر مسوولین نجومی وبی حجابی رفتم تو فکر، خیلی ناراحت شدم.» من: «درست میشه حاجی، قول می دم بهت. مردم همه پای آرمانِ روح الله وایسادن، درست مثل شهید آرمان علی وردی و روح الله عجمیان، تو همه این سال ها نذاشیتم یادتون فراموش بشه، خیلی تلاش شد که حتی اسمتون از تابلو کوچه ها هم حذف بشه اما نذاشیتم. البته دمِ غواص ها گرم که مثل مروارید اومدن و با دستای بسته درهای شرافت رو باز کردن.»
🔸من: «حاجی باید بیای و راهیان نور رو بیینی، درست مثل شب های عملیات، لب نهر خَیّنْ و کانال کمیل می شینیم و اشک می ریزیم و حسرت می خورم که چرا با شما نبودیم، مثل همون اشکایی که شما برا اینکه چرا پیش امام حسین نبودین می ریختین، یاد حرف آوینی افتادم که گفت اگه راستشو بخوای روز عاشورا هنوز به شب نرسیده!
🔸حاجی: «خیلی خوشحالم ولی تو رو خدا پیگیر قضیه حجاب باشید.» من: «چشم حاجی، بهشون میگم. دیگه خودشون می دونن و خون شما و همه شهدای تاریخ!» حاجی: «سلام منو به همه مردم برسون و بگو احمد متوسلیان گفت به همتون افتخار می کنم و این شعر👇را تا ابد تو ذهنتون داشته باشید :
🔹
🇮🇷 هرچند که آوینی، همت و حاج قاسم ها رفتند اما هم دشمن بداند و هم ما بدانیم که :👇...
🔹بال پرواز گشایید که پرها باقیست،
بعد از این باز سفر، باز سفرها باقیست.
🔹پشت بت ها نشود راست پس از ابراهیم،
بت شکن رفت ولی باز تبر ها باقیست.
🔹گفت فرزانه ای هر روز شما عاشوراست،
جبهه ها باقیست، شمشیر و سپر ها باقیست.
🔹جنگ، پایان پدر های سفر کرده
#روایت_فتح_عضو_شوید 👇
@ravayatefathavini
🔷 ۹ اردیبهشت سالروز شهادت یار غار شهید آوینی و علمدار فرهنگی جبهه مقاومت حاج نادر طالب زاده گرامی باد.
🔸«کاریزمای خیلی خیلی بالایی داشت که به او ابعادی جذاب می داد. مثلا وقتی حرف می زد، حرفش پِرتی نداشت و این نکته خیلی مهمی است. مثل امام خمینی؛ انسان وقتی دوربین را مقابل امام روشن می کند، همه حرکات و رفتارهای او قابل دریافت و الگو گرفتن بود. این تعبیر را خیلی جاها به کار برده ام و دوباره می گویم که آوینی مدل کوچک شده و کپی برابر اصل امام خمینی بود.» (شهید نادر طالب زاده، برگرفته از کتاب «تکرار یک تنهایی»؛ جستارهای از حیات سید مرتضی آوینی)
#روایت_فتح_عضو_شوید 👇
@ravayatefathavini
هدایت شده از روایت فتح (شهید آوینی)
🔷 نامه شهید آوینی به برادرش درباره امام خمینی «ره» که در زمانی که او (برادرش محمد) ساکن آمریکا بود.
🔸«برادر، گرفتار تاریکی بودیم که امام خمینی از قلب تاریخی که می رفت تا فراموش شود، چون محمد فریاد برآورد که «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا» و ما که هنوز دست و پا می زدیم تا به خویشتن خویش بازگردیم، از این سخن تازه شدیم و دریافتیم که آن چه می جستیم، یافته ایم!
🔸با همان عشقی که اباذر با محمد بیعت کرد، ما به امام خمینی پیوستیم و برادر، او را ندیده ای: دست خداست بر زمین؛ آن همه به صفات خداوندی آراسته است که هنگامی که دست محبتش را بر سر شیفتگان بالا می آورد، سایه اش زمین و آسمان را می پوشاند.
🔸من بوی خوشش را از نزدیک شنیده ام و صورتش را دیده ام که قهر موسی را دارد و لطف عیسی را و آرامش سنگین محمد را برادر!
🔸مادر به تو گفت (در پشت تلفن) که من کار پیدا کرده ام. این چنین نیست؛ من زندگی یافته ام. عشق خمینی بزرگ و عظمت فرهنگی آن چه می گوید، مرا آن چنان شیفته ی خود ساخته است که نمی توانم جز به حکمتی که در حال تدوین آن هستم بیندیشم و جز به فرهنگی که در حال احیای آن هستیم.
🔸کارم در راه خداست (فی سبیل الله) و برای آن پولی دریافت نمی کنم. تنها سهمی اندک از بیت المال می برم که خورد و خوراک را بس باشد و بس. جهادی را که آغاز کرده ایم، امام خمینی «جهاد سازندگی» نام نهاده است. شمشیرمان قلم است و بیل و کلنگ و در راه سازندگی ایرانی آزاد گام نهاده ایم؛ ایرانی که منشا حرکت نوین تاریخ و خاستگاه فرهنگ نوینی است که دنیای تاریخ را سراسر دربر خواهد گرفت.»
#روایت_فتح_عضو_شوید 👇
@ravayatefathavini