May 11
♥️🌱♥️🌱♥️🌱
🌱♥️🌱♥️
♥️🌱
#دِلبَرٰآنِه
تو فقط پلک زدی جان ز کف عالم رفت!!
این همه دلبری آخر.. به خدا جایز نیست:)
#حـٓتَکٰآبی 🖋☕️
@Ein_Shin_Qaf🌸🌾
♥️🍂
#مَدح
٭﴿بسم خالق کل شی﴾٭
قسم به قلم و آنچه مینویسد
که جهان را برکت و جود، از وجودِ نخستین خورشیدِ ماه گونهی ولایت است...
همان که کعبه، سینه شکافت تا قنداغه اش را در آغوش داشته باشد.
همان که اللهِ الرحمن الرحیم با صدای او با پیامبرِ رحمتش سخن کرد.
همان که آسمان ها و زمین، از عدل و حق جوییاش در عجبند.
همان که قرآن درباب صفاتش نازل شد و از بخششِ انگشترش در رکوع نماز سخن گفت!!
وعلی|عـ| امام امتِ واحد است
شیر خدای یگانه ومحبوبِ بنت نبی ست.
آنگاه که خدای عز و جل دست در خلق جهانِ هستی داشت، علی|عـ| در مسجد حنانه کفشش را رفو میکرد!
نفهمیدیم مولا را...
مقامش را
منصبِ شاهی اش را
و نه حتی مهرِ پدری اش را
(:
که از درک و توانِ ما خارج است حتی قلم کشیدنِ بر سینهی دفتر به قصد توصیفِ حالاتش!!
و دست مریزاد به شاعری که فرمود:
﴿این شعر استعاره ندارد برای او/
تقصیر من که نیست،برابر نداشتست!﴾
بگذارید بگویم واز عمق جان بنویسم که خدارا گواه، در بین هرچه خلفای جهانند تنها علیست و علی|عـ| که توانمش خواند خلیفهی مسلمین!!
تنها علیست|عـ| که رکنِ اصلیِ اقتدارِ ولایت است.
علیست|عـ| که پدری کرده است برایمان همان قدر که زهرا |سـ| مادری :)
دگر چه بگویم؟
که هرچه گویم واژه در واژه زنجیر میشوند الفبا که کافیست!
تو خود معترفی که توانی از برای وصف نمودن علی|عـ| و خاندانِ مطهرش نخواهی داشت.
که اگر گریبان بِدَری و جان ز خویشتن بستانی، هیچ نتوانی حقیقتِ وجودِ گهربارشان را اندکی به نمایش بگذاری بر سینهی کاغذ...
تو خود مُلتفتی که درجاتِ رفیعِ این خاندانِ نبوت و امامت،
وسیع تر از آنیست که قلم بتواند بارِ وصفشان را به دوشِ نداشته اش بکشد.
لیک تو را به خیر و...
مارا به سلامت!!
[]مانند علیـ دگر نیاید هرگز..
صدبار اکر کعبهـ ترکـ بردارد :) []
#حـٓتَکٰآبی 🖋🌱
@Ein_Shin_Qaf🕯
♥️⛓
#ایهٰآم
فارغی بودم به ناگه،
دزدکی!
عاشق ترینم کرده اند..
آنچه دلبر می کند با ما نهانی میکند :))
#حـٓتَکٰآبی 🖋🍃
♥️🌱☕️
#بہوقٺشعر
چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی
چه شد که شیوه بیگانگی رها کردی
به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود
چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردی
منم که جورو جفا دیدم و وفا کردم
توئی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی
بیا که با همه نامهربانیت ای ماه
خوش آمدی و گل آوردی و صفا کردی
بیا که چشم تو تا شرم و ناز دارد کس
نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی
منت به یک نگه آهوانه می بخشم
هر آنچه ای ختنی خط من خطا کردی
اگر چه کار جهان بر مراد ما نشود
بیا که کار جهان بر مراد ما کردی
هزار درد فرستادیم به جان لیکن
چو آمدی همه آن دردها دوا کردی
کلید گنج غزلهای شهریار توئی
بیا که پادشه ملک دل گدا کردی
#جنابِشهریار